توصیفهای نوروزی مهندس بازرگان
مرحوم مهندس بازرگان که نخستین نخستوزیر انقلاب بود، روز ۲۴ اسفند سال ۱۳۲۹ یعنی زمانی که بهعنوان استاد دانشگاه و رئیس دانشکدههای فنی تهران فعال بوده است، در مقاله جالب و خواندنی و شیرین، بخشی از جنبوجوش مردم سال ۱۳۲۹ را در روزهای پایانی سال توصیف کرده و نوشته است: «بهزودی جادههای اطراف تهران پر از اتوبوس و اتومبیلهای شخصی قشنگ میشود و قطارهای پر از مسافر به خطوط شرقی و غربی و شمالی و جنوبی به حرکت درمیآیند.» او در ادامه نوشته است: «بستههای بالش و پتو و جعبههای خوراکی را میبینید که پشت شیشههای عقب ماشینها و پهلوها و بهطور غیرمنظم و با دستپاچگی جا داده شده است و مسافران مانند اینکه کسی دنبالشان کرده باشد با سرعت تمام از دروازههای تهران…
مرحوم مهندس بازرگان که نخستین نخستوزیر انقلاب بود، روز ۲۴ اسفند سال ۱۳۲۹ یعنی زمانی که بهعنوان استاد دانشگاه و رئیس دانشکدههای فنی تهران فعال بوده است، در مقاله جالب و خواندنی و شیرین، بخشی از جنبوجوش مردم سال ۱۳۲۹ را در روزهای پایانی سال توصیف کرده و نوشته است: «بهزودی جادههای اطراف تهران پر از اتوبوس و اتومبیلهای شخصی قشنگ میشود و قطارهای پر از مسافر به خطوط شرقی و غربی و شمالی و جنوبی به حرکت درمیآیند.» او در ادامه نوشته است: «بستههای بالش و پتو و جعبههای خوراکی را میبینید که پشت شیشههای عقب ماشینها و پهلوها و بهطور غیرمنظم و با دستپاچگی جا داده شده است و مسافران مانند اینکه کسی دنبالشان کرده باشد با سرعت تمام از دروازههای تهران فرار میکنند، انگاری در داخل شهر بلوایی راه افتاده است یا حریقی بهپا شده است، همه درمیروند و پشت سرشان را نیز نگاه نمیکنند و کسی نیست از آنها بپرسد بابا کجا میروید؟ در تهران که آتشسوزی و دعوایی رخ نداده و مردم جلوی خانههای خود را آب و جارو کردهاند و جلوی پنجرهها، گلدان گل و سبزه گذاشتهاند، اگر به خانه کسی بروید فحش که نمیدهند هیچ، شیرینی هم به دهانتان میگذارند، روی ماهتان را نیز میبوسند، این همه ترس و این جور فرار کردن برای چیست؟ شما که انقدر میگویید به آداب باستانی نوروز علاقهمند هستید، پس چرا این طور از عید نوروز میگریزید؟» (بخشی از یک مقاله)
ارسال نظر