مرکز پژوهشی دانشگاه کلمبیا در گزارشی بررسی کرد
تاوان تحریم برای آمریکا
در ماههای اخیر خاورمیانه آبستن اتفاقات بزرگی بوده، وقایعی که به دقت از سوی تحلیلگران بازار نفت، سیاستمداران و پژوهشگران مورد بررسی قرار گرفته است. بازوی پژوهشی دانشگاه کلمبیا، یکی از قدیمیترین و معتبرترین دانشگاههای آمریکا و جهان که در نیویورک واقع شده، افزایش سطح تنشهای منطقهای را نتیجه مجموع اقدامات ترامپ یعنی خروج از برجام، بازگرداندن تحریمهای ایران و تلاش برای متوقف کردن جریان صادرات نفت کشور میداند. آنطور که محققان این دانشگاه تاکید میکنند، با وجود افزایش سطح تنشها بین ایران و آمریکا در ماههای اخیر، همچنان احتمال درگیری بین دو کشور بسیار اندک است. زیرا هیچکدام از طرفین علاقهمند نیستند که اختلافات به یک درگیری نظامی منجر شود. با این حال ممکن است وقایع در نهایت به شکلی رقم بخورد که افزایش بیشتر تنشها را بهدنبال داشته باشد. از این رو محققان این دانشگاه در گزارشی هزینههای اقتصادی-سیاسی آمریکا در صورت ادامه و افزایش تنشها را در سه سناریوی احتمالی بررسی کرده است. این سناریوهای احتمالی از سطح تنشهای منطقهای برای ۱۲ تا ۱۸ ماه آینده تعریف شده و یکی از اصلیترین برآورد هزینهای آنها به تاثیر تنشها بر بازار نفت و قیمت این کالا مربوط است. آنطور که در این گزارش تاکید شده است، وقایع چند ماه اخیر (بهخصوص حمله حوثیهای یمن به تاسیسات نفتی بقیق و خریص عربستان سعودی) نشان داد که احتمال درگرفتن یک درگیری نظامی با شدت کم اما بلندمدت بیشتر از هر گزینه دیگری است. در سناریوهای اصلی و محتمل این گزارش، پیشبینی شده که احتمالا درگیریها به اثرگذاری عمیقی بر بازار نفت و قیمتها منجر نخواهد شد. با این حال محققان دانشگاه کلمبیا بر این باورند که در این سناریو بیشترین هزینهای که آمریکا متحمل خواهد شد، مربوط به حوزه «انرژی» نیست، بلکه بیشتر مربوط به تامین «امنیت» است. به این معنا که حتی در سناریویی که سطح تنش و درگیری بالا فرض نشده (سناریوی اول)، آمریکا مجبور است که تعداد زیادی از تجهیزات نظامی دریایی و هوایی خود را در منطقه مستقر کند، این موضوع خود به معنای ماندن آمریکا در خاورمیانه برای سالها و صرف میلیاردها دلار هزینه است. استقرار نیروها و تجهیزات در خاورمیانه به از دست رفتن منابع زیادی منجر میشود که در حالت عادی آمریکا میتواند در مناطق دیگری از جمله برای حفظ قدرت در رقابت با چین و روسیه صرف کند. در سناریوی دیگر که تنشهای بیشتری را انتظار دارد، بالطبع آمریکا هزینه بیشتری متحمل خواهد شد. در صورت وقوع این سناریو، انسانهای زیادی میمیرند و همچنین آمریکا باید با صرف هزینههای بیشتری برای مدت طولانیتری در خاورمیانه بماند. پیشبینی میشود در این سناریو، حداقل در کوتاهمدت و به شکل مقطعی شاهد جهش شدید قیمتها در بازار نفت تا ۲۰۰ دلار در بشکه باشیم و حتی یک سال بعد از فروکش کردن تنشها قیمتها در سطح ۸۰ تا ۱۰۰ دلار معامله شوند.
سناریوی اول
در اولین سناریو، محققان دانشگاه کلمبیا فرض کردهاند افزایش تنشها در منطقه به شکلگیری جنگ نفتکشهای دیگری منجر شود، مانند جنگی که در دهه ۱۹۸۰ میلادی رخ داد. جنگ نفتکشها طی سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۸ در خلیج فارس و در طول جنگ ایران و عراق رخ داد که طی آن طرفین انواع کشتیهای نظامی و تجاری یکدیگر را هدف قرار دادند. این جنگ که بعد از جنگ جهانی دوم، دومین نبرد بزرگ دریایی قرن بیستم نام گرفت، در ۸ آگوست ۱۹۸۸ با اعلام آتشبس دوجانبه خاتمه یافت. در این نبرد بین ۴۱۱ تا ۵۴۳ کشتی از انواع گوناگون از جمله ۱۹۰ نفتکش مورد حمله قرار گرفتند.حال فرض شده که افزایش سطح تنشها به حمله به نفتکشها و در نهایت آسیب دیدن برخی تاسیسات نفتی منطقه در سطح حملات ۱۴ سپتامبر منجر شود، یعنی حملاتی که عرضه نفت را چندان تحتتاثیر قرار نخواهد داد. براساس این سناریو تنشها در سطح پایینی اما برای ماهها و حتی سالها ادامه خواهد یافت، شبیه آنچه در جنگ نفتکشها رخ داد. با این حال آنطور که محققان دانشگاه کلمبیا اعلام میکنند، حتی رسیدن تنشها به چنین سطحی نمیتواند تاثیر عمیقی بر قیمتها داشته باشد و تنها تاثیر حاشیهای بر آنها خواهد داشت. چراکه عرضه نفت یا تحتتاثیر قرار نخواهد گرفت یا به شکل محدود و مقطعی کاهش خواهد یافت. از اینرو قیمتها در سطوح کنونی باقی خواهد ماند. در تجربه حمله به تاسیسات آرامکوی عربستان در ۱۴ سپتامبر، در اولین ساعات بازگشایی بازار تا ۲۰ درصد رشد قیمت را تجربه کرد اما در عرض چند روز به سطح پیش از حملات بازگشت.آنطور که کارشناسان دانشگاه کلمبیا اعلام میکنند، احتمال رخ دادن چنین سناریویی بسیار بالا است. آنها با توجه به حملات ماههای اخیر یعنی حمله به تعدادی نفتکش، بندر فجیره، خطوط لوله شرقی-غربی عربستان و تاسیسات آرامکو بر این باور هستند که درحالحاضر چنین سناریویی شروع شده و احتمال افزایش تنشها نیز وجود دارد.
سناریوی دوم
در دومین سناریو، فرض شده که دامنه تنشها در منطقه به حمله به تاسیسات مهم نفتی منطقه از جمله در عربستان و امارات متحده عربی بکشد. در چنین سناریویی برخلاف حملات ماههای اخیر به تاسیسات آرامکوی عربستان یا بندر فجیره امارات سطح خسارات بسیار شدید خواهد بود و حداقل یک تا دو سال زمان لازم است که تاسیسات آسیبدیده بازیابی شود و به ظرفیت کامل تولید بازگردند. در حمله ۱۴ سپتامبر عربستان در کمتر از یک ماه میزان تولید خود را به سطح پیش از حملات رساند. در این سناریو پیشبینی میشود برای ۱۲ تا ۲۴ ماه ۵/ ۵ میلیون بشکه از عرضه روزانه جهانی نفت کاسته شود.بنابراین در چنین سناریویی احتمالا تاثیر تنشها بر قیمتها بیشتر و عمیقتر از سناریوی اول خواهد بود. با این حال همچنان بخش مهمی از این تاثیرات بسیار محدود و مقطعی خواهد بود و قیمتها به سرعت خود را بازیابی خواهند کرد. محققان دانشگاه کلمبیا بر این باورند که در چنین سناریویی در کوتاهمدت قیمت نفت به ۹۰ تا ۱۲۰ دلار در هر بشکه افزایش خواهد یافت. اما با گذشت یک سال از این واقعه قیمتها به سطح ۶۵ تا ۷۵ دلار بر بشکه بازخواهد گشت. درحالحاضر قیمت نفت برنت در محدود ۶۰ تا ۶۵ دلار بر بشکه قرار دارد. احتمال رخ دادن این سناریو کمتر از سناریوی شماره یک پیشبینی شده، با این حال پژوهشگران کلمبیا بر این باورند که این سناریو نیز محتمل است.
سناریوی سوم
سومین سناریو بر این اساس است که تشدید تنشها به سطحی برسد که نهتنها زیرساختهای مهم نفتی منطقه به شدت آسیب ببینند، بلکه حملات نظامی در تنگه هرمز به سطحی برسد که حداقل بهطور موقت عبور و مرور از این آبراه متوقف شود. اداره اطلاعات انرژی آمریکا در گزارشی که پیش از این درخصوص آبراههای مهم و استراتژیک دنیا برای بازار نفت تهیه کرده بود، از «تنگه هرمز» بهعنوان مهمترین نقطه در حمل و نقل نفت یاد کرده بود. چراکه تقریبا روزانه یکسوم از نفتخام و فرآوردههای نفتی مصرفی در جهان از این آبراه میگذرد، همچنین این آبراه روزانه حدود یکچهارم از گاز مایع مصرفی جهان را از خود عبور میدهد. از این رو تامین امنیت و باز بودن این تنگه برای بازار نفت بسیار بااهمیت است. در این سناریو پیشبینی شده که برای ۴ تا ۱۰ هفته هیچ نفتکشی نتواند از تنگه هرمز عبور کند. از این رو برای ۴ تا ۱۰ هفته ۸/ ۲۴ میلیون از عرضه روزانه جهانی نفت کاسته خواهد شد، علاوه بر آن تحتتاثیر حمله به تاسیسات نفتی منطقه، برای ۹ ماه تا دو سال حدود ۵ میلیون بشکه از عرضه جهانی نفت از دست خواهد رفت. در این سناریو پیشبینی شده قیمت نفت با شوک شدیدی مواجه شود و در کوتاهمدت به ۱۷۵ تا ۲۰۰ دلار در بشکه جهش یابد. با گذشت زمان تاثیر این وقایع بر قیمتها کاهش مییابد و یک ماه بعد از این وقایع قیمتها به ۱۱۰ تا ۱۷۰ دلار بر بشکه، ۶ ماه بعد ۹۵ تا ۱۲۵ دلار بر بشکه و یک سال بعد از بسته شدن تنگه هرمز به۸۰ تا ۱۰۰ دلار بر بشکه کاهش خواهد یافت. بخشی از تعدیل قیمتها در این سناریو تحت آزادسازی ذخایر استراتژیک نفت در آمریکا و دیگر کشورهای عضو آژانس بینالمللی انرژی رخ خواهد داد. در نهایت محققان کلمبیا اعلام کردهاند که احتمال رخ دادن چنین سناریویی را بسیار اندک میدانند؛ آنها بر این باورند که تنها یک خطای محاسباتی میتواند دو طرف را به یک جنگ تمامعیار بکشاند.
ریسکهای سناریوبندی
در پیشبینی قیمت نفت در هر سه سناریو، فرضیاتی در نظر گرفته شده است. بهطور مثال در تمام این سناریوها فرض بر این شده که آمریکا مانند چند دهه گذشته سیاست تامین امنیت حمل و نقل انرژی را ادامه دهد و از اختلال در عبور و مرور نفتکشها در بلندمدت جلوگیری کند. محققان دانشگاه کلمبیا میگویند با توجه به سیاستهای انزواطلبانه ترامپ و اینکه او بارها اعلام کرده کشورهای واردکننده نفت باید هزینه تامین امنیت انرژی خود را بپردازند، ممکن است اقدامی خلاف فرضیات این گزارش از سوی کاخ سفید رخ دهد. در این صورت قیمتهای پیشبینی شده در این سناریوها محقق نخواهد شد. خصوصیت غیرقابل پیشبینی بودن ترامپ موجب شده که نویسندگان این گزارش تاکید کنند، «ریسک دیگری که این سناریوبندی و تحقق پیشبینیهای قیمتی آن را تهدید میکند، احتمال عدم پاسخ آمریکا به درخواست آژانس بینالمللی انرژی در شرایط اضطراری برای آزاد کردن ذخایر استراتژیک است.» در واقع یکی از نقاط اتکا در این گزارش ذخایر استراتژیک آمریکا است، اما با وجود ترامپ در کاخ سفید شاید چندان نتوان به آنها اعتماد کرد بهخصوص اینکه اگر قرار باشد که نفت این ذخایر نیاز کشورهای شرق آسیا را تامین کند. ممکن است ترامپ بخواهد با تحت فشار قرار دادن چین امتیازات اقتصادی و تجاری دیگری از این کشور بگیرد.