موانع شراکت‌‌‌های استراتژیک در اقتصاد ایران

با این حال، مشاهده می‌‌‌شود که در فضای کسب‌‌‌وکار ایران، به‌‌‌رغم نیاز آشکار و تاثیر مثبت این الگو، استقبال چندانی از شراکت‌‌‌های استراتژیک نمی‌‌‌شود. این مساله دلایل مختلفی دارد که در ادامه به آنها پرداخته می‌‌‌شود.

۱-ضعف اعتماد متقابل میان کسب‌‌‌وکارها

یکی از مهم‌‌‌ترین موانع شکل‌‌‌گیری شراکت‌‌‌های موفق، بی‌‌‌اعتمادی ریشه‌‌‌دار در فضای کسب‌‌‌وکار کشور است. تجربه‌‌‌های منفی گذشته، نبود سیستم‌‌‌های حمایت حقوقی قوی و فرهنگ اقتصادی فردمحور باعث شده است که بسیاری از مدیران نسبت به همکاری‌‌‌های پایدار بدبین باشند.

نگرانی از بدعهدی، رقابت ناسالم یا افشای اطلاعات محرمانه، شرکت‌‌‌ها را به سمت فعالیت‌‌‌های انفرادی و کوتاه‌‌‌مدت سوق داده است. به عبارت دیگر وضعیت اقتصادی سال‌های گذشته و فرهنگ جاری در بازار باعث شده است افراد نگاه  و منافع کوتاه مدت را به منافع بلند‌مدت ترجیح دهند و همین موضوع عامل تاثیرگذاری در تصمیمات استراتژیک بنگاه‌های اقتصادی است.

۲-نگرانی از به اشتراک‌‌‌گذاری اطلاعات کلیدی

شراکت استراتژیک مستلزم سطح بالایی از شفافیت اطلاعاتی میان طرفین است. اما بسیاری از کسب‌‌‌وکارهای ایرانی تمایل چندانی به افشای داده‌‌‌های مالی، فنی یا بازار خود ندارند. رویکردهای فرهنگی، ترس از سوءاستفاده، رقابت احتمالی یا فشارهای نظارتی، باعث می‌‌‌شود شرکت‌‌‌ها حتی در صورت وجود فرصت‌‌‌های بزرگ همکاری، از ورود به روابط شراکتی خودداری کنند.

۳- فرهنگ مالکیت فردی و مدیریتی سنتی

بخش قابل توجهی از کسب‌‌‌وکارهای کوچک و متوسط در ایران تحت مدیریت‌‌‌های خانوادگی یا به صورت فردمحور اداره می‌‌‌شوند. در این مدل‌‌‌ها، تصمیم‌‌‌گیرندگان اصلی عموما دیدگاهی محافظه‌‌‌کارانه نسبت به اشتراک قدرت یا منابع دارند. ترس از کاهش کنترل بر کسب‌‌‌وکار، از موانع جدی ورود به همکاری‌‌‌های استراتژیک به شمار می‌‌‌رود.

۴. کمبود نمونه‌‌‌های موفق داخلی

شراکت‌‌‌های استراتژیک موفق در ایران، هنوز به تعداد قابل توجهی نرسیده‌‌‌اند که الگوهای قابل استنادی برای سایر کسب‌‌‌وکارها فراهم کنند. در مقابل، نمونه‌‌‌های ناموفق یا اختلافات میان شرکا که گاه به شکست کامل همکاری منجر شده، ذهنیت عمومی نسبت به این مدل از همکاری را منفی کرده است.

۵- ضعف در مهارت‌‌‌های ارتباطی

شراکت‌‌‌های استراتژیک نیازمند مهارت‌‌‌هایی همچون مذاکره، مدیریت روابط بین‌‌‌سازمانی، تنظیم توافقات شفاف و مدیریت اختلافات است. بسیاری از مدیران کسب‌‌‌وکارهای کوچک در ایران آموزش رسمی یا تجربه کافی در این مهارت‌ها ندارند. این ضعف در دانش و مهارت، ریسک شکست همکاری‌‌‌ها را افزایش داده و ترس از ورود به شراکت را تشدید کرده است.

۶- چارچوب‌‌‌های حقوقی ناکارآمد

قوانین و سازوکارهای حمایتی برای شراکت‌‌‌های تجاری در ایران هنوز توسعه‌‌‌یافته و کارآمد نیستند. فرآیندهای طولانی و پرهزینه دادرسی، نبود نظام داوری تخصصی کارآمد، و خلأ‌‌‌های قانونی در زمینه مالکیت مشترک دارایی‌‌‌ها و حقوق معنوی، باعث شده بسیاری از شرکت‌‌‌ها از ترس پیچیدگی‌‌‌های حقوقی، از شراکت‌‌‌های استراتژیک فاصله بگیرند.

۷- نگاه کوتاه‌‌‌مدت و مقطعی

بسیاری از مدیران در فضای پرریسک اقتصادی ایران به دلیل فشارهای مالی و عدم قطعیت آینده، به صورت کوتاه‌‌‌مدت فکر می‌‌‌کنند. چنین نگرشی باعث می‌‌‌شود که حاضر به سرمایه‌‌‌گذاری روی مدل‌‌‌هایی نظیر شراکت استراتژیک که بازدهی آن در میان‌‌‌مدت یا بلندمدت آشکار می‌‌‌شود، نباشند.

۸- فضای اقتصادی بی‌‌‌ثبات

نوسانات شدید ارزی، تغییرات مکرر مقررات تجاری و تحریم‌‌‌های بین‌‌‌المللی، افق تصمیم‌‌‌گیری اقتصادی را کوتاه کرده است.

در چنین شرایطی، کسب‌‌‌وکارها ترجیح می‌‌‌دهند در قالب‌‌‌های شناخته‌‌‌شده و کم‌‌‌ریسک فعالیت کنند و ورود به تعهدات میان‌مدت و بلندمدت مانند شراکت‌‌‌های استراتژیک را پرریسک و غیر قابل تحقق تلقی کنند.

با توجه به وضعیت اقتصادی فعلی ایران، شراکت‌‌‌های استراتژیک دیگر یک انتخاب نیستند؛ بلکه یک ضرورت راهبردی برای بقا و رقابت کسب‌‌‌وکارهای کوچک و متوسط به شمار می‌‌‌روند. با وجود این، تحقق این الگو مستلزم تغییرات بنیادین در نگرش مدیران، توسعه زیرساخت‌‌‌های حقوقی، ارتقای آموزش‌‌‌های تخصصی، و فرهنگ‌‌‌سازی در خصوص مزایای همکاری‌‌‌های راهبردی است. 

سیاستگذاران اقتصادی می‌‌‌توانند با حمایت‌‌‌های حقوقی، ایجاد بسترهای تسهیلگر، و ترویج نمونه‌‌‌های موفق داخلی، زمینه را برای توسعه این مدل از همکاری‌‌‌ها فراهم کنند. در نهایت می‌توان مطابق تحقیقات و نتایج جهانی انتظار داشت کسب‌‌‌وکارهایی که جسارت ورود به همکاری‌‌‌های استراتژیک را داشته باشند، نه تنها در برابر بحران‌‌‌های موجود مقاوم‌‌‌تر خواهند شد، بلکه مسیر رشد پایدار را نیز برای خود در آینده هموار خواهند کرد.

* کارشناس حوزه معدن