پیدا و پنهان فرصت‌های تاریخی صنعت بلاکچین

 هرچند بسیاری از کارشناسان معتقدند این اکوسیستم به اندازه ظرفیت‌های بالقوه خود نتوانسته نقش خود را در این زمینه ایفا کند. این پرسش در بعضی محافل به طور جدی مطرح است که چرا وقتی کشورهای همسایه ایران مثل ترکیه و امارات و ارمنستان چندین یونیکورن استارتاپی پرورش دادند، هنوز این بخش از اقتصاد ایران مهجور مانده؟ آمارها از سهم ۸ درصدی اقتصاد دیجیتال ایران از تولید ناخالص داخلی حکایت دارد. در حالی که به طور متوسط در جهان، این نسبت ۱۵ درصد است و در مورد بعضی کشورها مثل چین به بیش از ۴۰ درصد هم می‌رسد. بعضی کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند که تا پایان برنامه هفتم توسعه این نسبت در ایران می‌تواند به ۱۲ درصد برسد. به زعم بعضی کارشناسان مهم‌ترین موانع در این مسیر، عواملی مثل سرعت پایین اینترنت، کاهش سرمایه‌گذاری خارجی، فقدان قوانین مناسب و شفاف است. در عین حال گروه دیگری به این نکته اشاره دارند که با تکیه بر صنعت بلاک‌چین و رمز ارز می‌توان این رشد را سرعت بخشید و بسیاری از موانعی که با آن مواجه هستیم را هم خنثی کرد.

 روزنه امید در صنعت بلاک‌چین در ایران

طبق آخرین آمارها بیش از 15 میلیون ایرانی حداقل یکبار تجربه خرید گونه‌ای از رمز ارزها را داشتند. از این لحاظ یعنی ما یکی از پنج کشور برتر جهان هستیم. تعداد کسب‌وکارهای مرتبط با رمز ارزها در ایران به حدود 200 شرکت می‌رسد و ده‌ها کارشناس و متخصص ایرانی در قد و قواره پروژه‌های بین‌المللی ایفای نقش کرده‌اند. بنابراین می‌توانیم با قطعیت بگوییم این بخش از اکوسیستم استارتاپی کشور، خیلی از تجربیات جهانی عقب نیست. به طور خاص پلتفرم‌های تبادل رمز ارز داخلی موفق شدند تجربیاتی همپای سایر کشورهای جهان برای کاربران ایرانی رقم بزنند. سوال اینجاست چرا از این ظرفیت بی‌نظیر برای جهش کل اکوسیستم استارتاپی کشور استفاده نمی‌کنیم؟

 فرصت تاریخی رمز ارزها برای کشور

صنعت رمز ارزها به دلیل قابلیت‌های منحصربه‌فردی که در اختیار دارد می‌تواند برای اقتصاد کشور به طور ویژه خلق ارزش کند. چرا این را می‌گوییم؟ چون اساسا رمز ارزها به طور ذاتی با اعمال محدودیت‌های بیرونی قابل برچیده شدن نیستند. فلسفه ذاتی رمزدارایی‌ها مثل بیت‌کوین به صورتی است که به طور غیرمتمرکز فعالیت می‌کنند و برای ادامه حیات حتی به خالقین خود هم نیازی ندارند. پنهان ماندن هویت ساتوشی ناکاموتو بنیانگذار بیت‌کوین از این حیث معنادار است. بنابراین هیچ نهاد مالی متمرکز یا قدرت بیرونی و بین‌المللی هم نمی‌تواند به بهانه فشارهای سیاسی حق شهروندان عادی کشورهای دیگر را تضییع کند.

صنعت رمز ارزها می‌تواند سبد متنوعی از خدمات مالی را برای شهروندان فراهم کند. امکاناتی که از طریق دسترسی به بازارهای بین‌المللی فراهم می‌شود. این دسترسی هم با کمک فناوری‌های نوین فراهم می‌شود و دردسرها و محدودیت‌های نظام مالی سنتی را ندارد. چندی پیش یک پژوهش بین‌المللی تخمین زده بود تا سال 2030 صنعت بلاکچین، 1.4 درصد به کل نرخ تولید ناخالص داخلی جهان اضافه می‌کند. 40 میلیون شغل در حوزه این فناوری ایجاد می‌‎شود و بیش از 400 میلیارد دلار سود این صنعت عاید کشورهایی مثل آمریکا می‌شود. حالا انتخاب با خود ما است که با سیاستگذاری غلط دستمان را از این فرصت تاریخی کوتاه کنیم یا زمینه رشد را فراهم کنیم.

فراهم کردن فرصت‌های مالی برابر برای همه شهروندان جهان از ویژگی‌های منحصربه‌فرد فناوری بلاکچین است. کاربران می‌توانند با بهره بردن از خدمات مالی غیرمتمرکز بدون بروکراسی‌های پیچیده اداری و بدون واسطه از خدمات مالی استفاده کنند. این ویژگی‌های سویه‌های روشنی از رشد فناوری در جهان است و می‌توانیم بگوییم استفاده از آن جزو حقوق شهروندی است.

حفظ سرمایه‌های انسانی با جذابیت دنیای فناوری

یکی از ظرفیت‌های منحصربه‌فرد صنعت رمز ارزها در ایران، حرکت آن در پیشانی حرکت کلی فناوری است. این صنعت هر روز و هر ساعت در حال تغییر و پوست‌اندازی است و دنیای بلاکچین مملو از ایده‌های نوآورانه است. این جذابیت ذاتی می‌تواند بسیاری از نخبه‌های دانشگاهی و استعدادهای داخلی را درون اکوسیستم استارتاپی کشور حفظ کند. همین حالا سرمایه انسانی ارزشمندی در شرکت‌های بومی رمز ارزی در داخل کشور مشغول فعالیت هستند که می‌توان با قانونگذاری مناسب آن‌ها را به آینده این صنعت در ایران امیدوار نگه داشت.

اگر روی این موضوع تفاهم داشته باشیم که راه نجات اقتصاد کشور شکل‌گیری یک اقتصاد غیرنفتی و مبتنی بر نوآوری و دانش روز است، فرصت تاریخی رمز ارزها برای کشور را درک می‌کنیم. حتی اگر کمی بلندپروازانه‌‌تر نگاه کنیم نفش‌آفرینی ایران به عنوان بازیگرهای اصلی صنعت رمز ارزها در جهان و تبدیل شدن به هاب این فناوری در منطقه، علاوه بر مواهب اقتصادی می‌تواند امنیت و بازدارندگی هم برای کشور ایجاد کند.