داستان ژاله و شکی هزار ساله
زن علیرغم پشتکردن به سازمان مجاهدین خلق و تصورش از پایانیافتن جنگ، روزهای خوب و خوشی پیش رویش نیست. بااینهمه، به جستوجویش برای رسیدن به مأوایی ادامه میدهد که با پاسداشت وطن، زیستن در کنار خانواده و دوستداشتن زندگی و آدمها معنا پیدا میکند. در ابتدا، ژاله زنی تنها بهنظر میرسد، اما از واگویهها و نگرانیهایی که در رفتارش انعکاس مییابد، پی میبریم که فرزندی در شکم دارد و باردار است. از دل همین واگویهها و نیز ارتباط بیسیمی او با دنیای بیرون از سنگری که در آن حبس شده است، از دغدغههایش دربارۀ برادرش و همسرش نیز آگاه میشویم. فیلم «زنانی که با گرگها دویدهاند» به کارگردانی امیراطهر سهیلی و با نویسندگی خود او و حسام سامریزاده فیلمی است که ۶ سال در نوبت اکران بوده است. اما بهتازگی یعنی از بهار ۱۴۰۳ به دریافت مجوز موفق شده است. فیلم کاری از گروه سینمایی «هنر و تجربه» است و مانند همۀ فیلمهای این گروه سینمایی در برخی از شهرهای کشور اکران ندارد و در شهرهایی چون اصفهان نیز در سینماها، روزها و ساعتهای محدودی به نمایش گذاشته میشود. لعیا زنگنه تنها بازیگر فیلم است که این روزها در اصفهان روی پرده است و انتظار سینمادوستانی را میکشد که رکوردزدن فیلم در گیشه برایشان مفهومی ندارد!
ژاله در مدت یک ساعت و ۲۰ دقیقه در تنها لوکیشن فیلم داستان را برای مخاطب به نمایش میگذارد. ژاله زنی است که میانۀ او و دوروبریهایش بهدلیل گرایشهای متفاوت سیاسی از شکراب شدن گذشته و به بحرانی جدی رسیده است.