نقدی بر پدیده دردسرساز «آپشن» در فوتبال ایران
جایزه برای انجام وظیفه!
ایراد اول؛ وظیفه بازیکن و مربی چیست؟
آغاز رواج پدیده «آپشن» در قرارداد بازیکنان فوتبال ایران مربوط به زمانی بود که از سوی سازمان لیگ برای قراردادها سقف دستمزد تعیین شد. اوایل دهه ۹۰ گفته شد هیچ تیمی حق ندارد با بازیکنان قرارداد بالای ۳۵۰ میلیون تومان ببندد. فارغ از اشکالاتی که این قانون داشت، باشگاهها برای دور زدن آن رو به افزایش بندهای جانبی و از جمله آپشنها آوردند. این یعنی با بازیکن قرارداد۳۵۰ میلیونی بسته میشد، اما تبصره میگذاشتند که او مثلا به ازای هر بازی در تیم ۲۰ میلیون تومان دیگر بگیرد یا ارقام جداگانهای را بابت گل، پاس گل، کلینشیت، قهرمانی و ... دریافت کند. اینطوری گاهی مجموع دریافتی جناب بازیکن از آنچه قرار بود به اصطلاح سقف قرارداد باشد چهار یا پنج برابر بیشتر میشد! در نهایت مطابق انتظار این قانون خندهدار ملغی شد، اما رسم آپشنگذاری در قراردادها از بین نرفت. الان طوری است که وقتی یک مهاجم نسبتا خوب قرار است با یک باشگاه مذاکره کند، حتما بند مربوط به گل و پاس گل را در قراردادش لحاظ میکند. در اینکه این آپشنها ممکن است باعث افزایش انگیزه بازیکنان شود تردیدی نیست، اما سوال اینجاست که مگر یک مهاجم وظیفهای غیر از گل زدن دارد که باز به خاطر آن پاداش جداگانه میگیرد؟ مگر یک تیم بابت کاری جز حفظ دروازه اقدام به جذب گلر میکند که در قرارداد اکثر دروازهبانهای سرشناس، برای هر کلینشیت پاداش جداگانه گذاشته میشود؟ این رسما جایزه دادن بابت انجام وظیفه است؛ مخصوصا که گاهی شنیده میشود جمع این آپشنها نزدیک به اصل رقم قرارداد است.
ایراد دوم؛ با کدام بودجه؟
مشکل دوم، مربوط به تامین محل پرداخت این آپشنهاست. باشگاههای ورشکسته و همیشه بدهکار ایرانی، معمولا بودجهشان را به اندازه مجموع رقم قراردادها به علاوه سایر هزینههای جاری میبندند که تازه در تامین همان هم مشکل دارند. این یعنی اگر مجموع قرارداد باشگاه با بازیکنان مثلا ۵۰ میلیارد تومان است، مدیران تیم فقط همین پول را کنار میگذارند و بعد بودجهای برای پرداخت پاداشهای فردی و تیمی ندارند. به عنوان مثال پرسپولیس در این چند سال همه جامهای فوتبال ایران را گرفت و بازیکنانش کلی پاداش طلبکار شدند، در حالی که فتح هیچکدام از این جامها، درآمد باشگاه را یک ریال هم افزایش نداد. چطور ممکن است قهرمانی در لیگ برتر ایران یک ریال هم جایزه نداشته باشد، اما باشگاه بابت این اتفاق مثلا نفری ۱۰ درصد از قرارداد بازیکنان را به آنها جایزه بدهد؟ بهتر نیست مدیران محترم موقع آپشنگذاری، فرض را بر تحقق این آپشنها بگذارند و تبصرهای نگذارند که عمل کردن به آن در توانشان نیست؟