۱.شناسایی و کنترل منابع جدید سودآور: پیش بینی می‌شود برای سال‌های ۲۰۲۰ تا ۲۰۳۰، سرمایه‌گذاری‌های سودمند کمتری نسبت به دهه‌های گذشته صورت گیرد و رفتار بازار و صنعت پتروشیمی تغییر کند. از اوایل دهه نخست سال ۲۰۰۰ میلادی، اکثر سرمایه‌گذاری‌های پتروشیمی بر پایه مواد اولیه سودمند، به ویژه در زنجیره‌های C۱ و C۲ صورت گرفته است. شرکت‌ها نگران تاثیر این ظرفیت جدید بر تعادل عرضه و تقاضای صنعت نبودند زیرا می‌دانستند که با میزان هزینه‌های قاطعی سرمایه‌گذاری می‌کنند که بسیار پایین‌تر از میزان هزینه‌های حاشیه تولید است. انتظار می‌رود که سرمایه‌گذاری‌های این صنعت، نظمی سختگیرانه‌تر از طرف سرمایه‌گذاران و شرکای آنها در این صنعت به خود بگیرد و به سطح بیشتری از ظرفیت کل صنعت دست یابند که به بازده کل صنعت کمک می‌کند. همچنین احتمالا نوسانات حاشیه صنعت بیشتر خواهد شد زیرا منحنی پرشتاب هزینه صنعت پتروشیمی که ناشی از این روند است به معنای قطع سرمایه‌گذاری‌های اولیه و تغییرات کوچک در تعادل عرضه و تقاضا است که تأثیر بیشتری بر قیمت‌ حاشیه‌ بازار خواهد گذاشت.

۲. استفاده از رویکرد استراتژیک برای رشد: همان‌طور که بیان شد، نرخ رشد نهایی بازار محصولات پتروشیمی با رشد اقتصادی کشورهای نوظهور و تغییر از تولید محصول به ارائه خدمات، کند می‌شود. برای جبران این کاهش سرعت، صنعت باید یکی از ریشه‌های اصلی موفقیت خود را کشف کند؛ یعنی توانایی جانشینی برای مواد سنتی مانند کاغذ، چوب و فلز. اما در ۱۵ سال گذشته شاهد هستیم که این جانشینی به بن‌بست رسیده و حتی برعکس نیز شده است. بعضی از مناطق و بخش‌ها پتانسیل این جانشینی را دارند؛ از این رو صنعت پتروشیمی و بازیگران آن باید این گونه مناطق و بخش‌ها را شناسایی کرده و تلاش کنند تا با نوآوری و استراتژی جایگزین کردن مواد اولیه، بازار خود را رشد دهند؛ به جای آنکه تنها بر رشد بازار نهایی متمرکز شوند.

۳. افزایش هزینه‌های capex : صنعت پتروشیمی طی چند سال اخیر به سمتی حرکت کرده است که هزینه‌ها را تا جای ممکن کاهش دهد؛ هزینه‌هایی که از سال ۲۰۰۰ تا کنون به دلایل مختلفی به فکر کاهش آنها نبود. از طریق ساخت و ساز در مقیاس بزرگ‌تر می‌توان به کاهش هزینه رسید. در واکنش متقابل، بازیکنان پیشرو این صنعت در مورد تخصیص سرمایه و همچنین فرآیندهای تصمیم‌گیری، رویکرد استراتژیک‌تری اتخاذ می‌کنند. آنها تهاجمی‌تر به ارزیابی مفاهیم و طراحی پروژه‌ها می‌پردازند، آن را کنترل می‌کنند و اصول کاهش هزینه را در کلیه مراحل مهندسی، تهیه و مراحل ساخت در نظر می‌گیرند.

۴. تجزیه و تحلیل‌های دیجیتال و پیشرفته‌: فعالیت‌های پیچیده این صنعت، سهم بالایی از هزینه‌های متغیر را تشکیل می‌دهند؛ بنابراین این فعالیت‌های پیچیده گزینه بسیار خوبی هستند تا از پیشرفت‌های دیجیتال و آنالیزهای پیشرفته برای کاهش هزینه‌ها استفاده کنیم. کاهش زمان و بهبود حاشیه‌های تجاری بازار با استفاده از تجزیه و تحلیل‌های پیشرفته در عملیات تولید، زنجیره تامین، نگهداری و بهبود فرآیندهای تجاری قابل دستیابی است. در واقع پیشرفت‌ روز‌افزون دنیای دیجیتال و تکنولوژی راهی ایده آل است تا شرکت‌های فعالی در این صنعت را به برتری عملیاتی نسبت به سایر رقبا برساند. با دیجیتال‌سازی فرآیندهای عملیاتی و پس از آن ثبت و جمع آوری داده‌ها از سیستم‌های دیجیتال و دیگر منابع خارجی، می‌توان علاوه بر کاهش هزینه و تسهیل در فرآیندها، با تجزیه و تحلیل آنها به اطلاعات ارزشمندی نیز دست یافت.

دیجیتال‌سازی علاوه بر اینکه سبب بهبود عملیاتی می‌شود، کمک می‌کند که شرکت‌ها بتوانند براساس اطلاعات کسب شده از سیستم‌های دیجیتال، تحلیل‌هایی را در جهت بهبود مجموعه خود داشته باشند. این اطلاعات می‌تواند برای بهبود عملکرد کارخانه‌ها، تصمیم‌گیری بهتر، آگاهانه‌تر و سریع‌تر در مورد کل فرآیندهای تجاری یک شرکت شیمیایی و پتروشیمی مورد استفاده قرار گیرند.

سه روش اصلی وجود دارد که دیجیتال‌سازی بر صنعت پتروشیمی تاثیر می‌گذارد. روش اول، استفاده از رویکردهای مجهز به دیجیتال‌سازی برای بهبود فرآیندهای تجاری شرکت‌ها است که ما آن را تعالی عملکردی می‌نامیم. روش دوم، امکان تاثیر دیجیتال‌سازی بر الگوهای تقاضا در بازارهای نهایی و پیامدهای آن بر زنجیره‌های ارزش صنعت پتروشیمی بسیار زیاد است. سومین روش در مواردی است که تحولات دیجیتال منجر به تغییر در مدل‌های تجاری می‌شود که شرکت‌های پتروشیمی و شیمیایی می‌توانند از طریق این روش، مشتریان را جذب کرده و برای مشتریان خود ایجاد ارزش کنند.

۵. شناسایی فرصت‌های جدید در صنایع بالادست صنعت: با تبدیل شدن گاز به‌عنوان اولین گزینه برای پتروشیمی‌ها‌، بسیاری از تولید‌کنندگان روابط تاریخی بین پالایش و پتروشیمی را قطع کرده‌اند. اما این کار ممکن است تغییر کند زیرا کاهش فرصت استفاده از مواد اولیه گازی برای شرکت‌های شیمیایی باعث می‌شود تا این شرکت‌ها مجددا به سمت استفاده از مواد اولیه نفتی روی آورند. از سوی مقابل، شرکت‌های نفتی به طرز عجیبی به رشد تقاضای بالاتر(برای گرمایش و حمل و نقل) علاقه بیشتری دارند. براساس این پیش بینی‌ها، پتروشیمی‌ها می‌توانند عامل ۷۰ درصد رشد جدید تقاضای نفت باشند.

۶. پذیرش اقتصاد دایره‌ای: صنعت پتروشیمی به‌طور جدایی‌ناپذیری در بحث اقتصاد دایره‌ای قرار گرفته است. ۸۰ درصد از واحدهای ساختمانی پتروشیمی برای تولید پلاستیک استفاده می‌شود؛ آنچه که امروزه اساسا یک زنجیره ارزش یک‌بار مصرف است که در آن محصولات پس از استفاده دور انداخته می‌شوند. انتظار می‌رود شرکت‌های پتروشیمی آینده نگر، سهم قابل‌توجهی از بودجه‌های نوآوری، سرمایه‌گذاری‌های بنیادی و تفکر استراتژیک را به سمت رویکردهای دایره‌ای هدایت کنند.

نتیجه‌گیری: صنعت جهانی پتروشیمی از مرحله توسعه سیلاب‌های خام فروشی ارزان نفت و گاز جدا شده و تقاضای بازارهای نوظهور را از بین می‌برند. شرکت‌های پتروشیمی در سراسر جهان باید برای یک بازی چالش برانگیزتر آماده شوند. عنصر مهم موفقیت در این بازی، تمرکز مجدد بر برتری عملیاتی است که این بار توسط تجزیه و تحلیل دیجیتال و پیشرفته تقویت می‌شود. اما برندگان آینده نیز باید با حرکات استراتژیک قابل توجهی، این فرصت را به دست آورند تا دور جدید فرصت‌های ارزش آفرینی را مشاهده کنند.