نکات مدیریتی
گرفتاریهای هوش مصنوعی مولد برای رهبران سازمانها
بیش از ۳۰ سال است که نقشهای در حال تغییر فناوری دیجیتال در شرکتها بررسی میشوند. پیش از این، فناوری عمدتا بهرهوری شرکتها را تقویت میکرد. ولی هوش مصنوعی نسلی جدید را آغاز میکند که خلاقیت را نیز شعلهور میکند. این امر، کاری که شرکتها انجام میدهند، نحوه مشارکت کارکنان و جایی که آنها مزیت رقابتی پیدا میکنند را تغییر میدهد.
نسخههای اولیه هوش مصنوعی مولد، مانند چت جیپیتی و گوگل بارد، استعدادهای خود در شاعری را نشان دادهاند. آنها همچنین با خلاقیتهایی مانند دالای تو (Dall-E۲) و میدجورنی(Midjourney) به قلمرو هنر نیز وارد شدهاند. همانطور که در چت جیپیتی و آیبیام واتسون ایکس(IBM Watsonx) دیده میشود، قابلیتهای هوش مصنوعی مولد به نوشتن کدهای کامپیوتری گسترش یافته که به صرفهجویی ۵۰درصدی در زمان میانجامد. این سیستمها حتی تستهای اولیه در زمینههایی مانند حقوق، تجارت و پزشکی را نیز پشت سر گذاشتهاند. به گفته بیل گیتس، «عصر هوش مصنوعی آغاز شده است.» اما مسیرها مشخص نیست. آنچه ما را هیجانزده (و نگران میکند) چیزی نیست که پیش از این به نمایش درآمده، بلکه چیزی است که اگر آن را جدی نگیریم میتواند در سه تا پنج سال آینده رخ دهد.
هوش مصنوعی مولد صرفا به دلیل پذیرفته شدن سریع، رشد بالقوه تولید ناخالص داخلی، یا اختلالات احتمالی در جامعه، صنایع و اشتغال، تحولآفرین نیست. یعنی موضوع، قرار دادن انسانهای هوشمند در برابر ماشینهای قدرتمند نیست. بلکه مقایسه افزایش بهرهوری و خلاقیت بین انسانی که به تنهایی کار میکند با انسانی است که ماشینها را به کار میگیرد. با این حال، رهبران ارشد - در شرکتها و دولتها - نمیتوانند و نباید صرفا هوش مصنوعی مولد را در رویههای سازمانی و اجتماعی منسوخ قرار دهند. آنها باید از «گرفتاریهای ناشی از هوش مصنوعی مولد»، یعنی چالشها یا مشکلات احتمالی که ممکن است در طول پذیرش، اجرا و استفاده از هوش مصنوعی مولد به وجود بیاید دوری کنند.
گرفتاریهای ناشی از اتوماسیون: این باور که هوش مصنوعی میتواند یا باید جایگزین همه وظایف انسانی شود، منجر به بیکاری احتمالی میشود و ارزش خلاقیت و شهود انسان را ناچیز مینماید. مطمئنا میتوانیم به ترجمه ماشینی سریعتر زبانها تکیه کنیم، اما آیا این ارزش از دست دادن علاقه انسان به زیبایی و ظرافت مطالعات زبانشناسی را دارد؟ اعتصابات هالیوود نشان داد به دلیل سرعت تاثیر اتوماسیون بر مشاغل کارکنانی که از مهارتهای خاص برخوردارند، کمکاری پنهان ساختاریافتهای در جریان است. آیا این نیز ارزش دارد؟
گرفتاریهای ناشی از الگوریتم: اتکای بیش از حد به تصمیمگیری الگوریتمی بدون در نظر گرفتن محدودیتها یا سوگیریهای احتمالی آن میتواند منجر به نتایج ناقص یا مسائل اخلاقی شود. خدمات مالی بخشی است که تاکنون بر اساس الگوریتمها کار کرده است (به عنوان مثال در مورد رمزنگاری، مراقبتهای بهداشتی آینده همراه با بیوتکنولوژی و پزشکی شخصی و ژن و سلول درمانی نمونه تمامعیاری به شمار میرود). برای اطمینان از هدایت الگوریتمها به گونهای که سبب بروز نوآوری شوند، چه مسیری برقرار شده است؟
گرفتاریهای ناشی از تجزیه و تحلیل: پیشفرض این است که تجزیه و تحلیل هوش مصنوعی همیشه بینش کاملی را ارائه میدهد و احتمال سوء تعبیر یا تاکید بیش از حد بر دادههای خاص را نادیده میگیرد. بله، ما میتوانیم توصیههای فوری شخصیسازیشدهای در مورد اینکه چه فیلمهایی را بعدا در نتفلیکس تماشا کنیم، چه آهنگهایی را در اسپاتیفای گوش کنیم یا چه چیزی را از آمازون بخریم دریافت کنیم. اما، اگر به طور کامل زمینه و محدودیتهای نحوه رسیدن الگوریتمها به نتایج را درک نکنیم، به طور فزایندهای تحتتاثیر تجزیه و تحلیل جعبه سیاه (مفهومی انتزاعی که به ابزار، سامانه یا جسمی گفته میشود که فقط به صورت تابع تبدیل و ورودی و خروجیهایش قابل مشاهده است و هیچگونه اطلاعی از عملکرد و درون آن در اختیار کاربر نیست و عملکرد آن غیرشفاف است) قرار میگیریم و توانایی خود برای پرسشگری درباره توصیهها را از دست خواهیم داد.
گرفتاریهای ناشی از اصالت: از دست دادن تماس انسانی یا همدلی در فرآیندهایی که توسط هوش مصنوعی با اتوماسیون انجام میشوند، میتواند تجربه کاربر را کاهش دهد یا پیامدهای غیرقابل پیشبینی دیگری ایجاد کند. در حالی که میتوان تعاملات خدمات مشتری را با افزونههای چت جیپیتی برای بسیاری از توصیهها، مانند سفر، امور مالی شخصی، املاک، مراقبتهای بهداشتی، آموزش و سایر موارد افزایش داد، اما باید پیامدهای آنها را برای تعاملات اجتماعی و حرفهای درک کنیم.
گرفتاریهای ناشی از همسویی: چالش همسوسازی سیستمهای هوش مصنوعی با ارزشهای انسانی و هنجارهای اجتماعی، در صورتی که مورد توجه قرار نگیرد میتواند به مناقشات اخلاقی بینجامد. آیا سیستمهایی که ایجاد میکنیم تمرکز ثروت برای شماری معدود را به بهای ایجاد هزینه برای تعداد زیادی از مردم تداوم نمیبخشد؟ آیا سیستمهای هوش مصنوعی که ایجاد میکنیم شکاف دیجیتالی را تشدید میکند؟ یا هوش مصنوعی مولد میتواند به عنوان ابزاری بزرگ برای ایجاد برابری به کار گرفته شود و در هر کجای دنیا به افراد امکان دهد با استفاده از ابزارهای مدرن ارزشآفرینی در دست خود که همواره به سیستم رایانش ابری در حال گسترش هوش مصنوعی متصلاند (اشاره به گوشیهای هوشمند)، به موفقیت دست یابند؟
هوش مصنوعی مولد یک فناوری تخصصی مانند چاپ سهبعدی یا بلاکچین نیست، بلکه به فناوریهای همهمنظوره مانند موتور بخار یا برق شبیه است. چنین فناوریهایی باعث دگرگونیهای سریع اجتماعی و صنعتی شدند و هوش مصنوعی مولد، با مقیاس، گستره و سرعت بینظیر خود، آماده انجام همین کار است. ما بیآنکه برای درک فرصتها و مشکلات بالقوه فرصتی داشته باشیم، در معرض گرفتار شدن در دامهای شناسایی شده قرار داریم. برخی از این دامها افراد و برخی دیگر شرکتها یا جامعه را درگیر میکنند. ما نباید موج هوش مصنوعی مولد را متوقف کنیم، بلکه باید مسیری را انتخاب کنیم که اثرات نامطلوب را به حداقل برساند. عاقلانه است به یاد داشته باشیم که در سطح جهانی، همه این سفر را با سرعت یا جهت یکسان آغاز نخواهند کرد.