سبک کاری « دیجیتال نومدها»
وجود المانها و عناصر بصری از طبیعت و زندگی به ظاهر آزاد و رها در میان کوه و دشت، استقلال و بسیاری چیزهای دیگر، این فرهنگ و زندگی را مناسب برای آزمون هنری میکند. اما در ورای این عناصر نیاز به سازماندهی سریع، همکاری بدون تعلل، زمانسنجی و برنامهریزی به موقع نهفته است که لازمه زندگی عشایری و کوچ است؛ دلاوری و سلحشوری هم جایی از این زندگی است!
نویسنده نمیداند عشایر کجای زندگی هستند! وضع فعلی و آینده آنها چگونه خواهد شد؛ احتمالا این سبک زندگی در آینده ایران فروکش خواهد کرد؛ علت این پیشبینی گسترش امکانات، فرصتهای بهتر شغلی، توسعه مسیرهای ارتباطی، توسعه فناوری و بهرهوری در حوزههایی است که جلوتر از سازوکار کوچندگی هستند. اما این روزها خانه به دوشی و کوچ، مظهری در زندگی تحصیلکردگان «لبه فناوری» است؛ نسلی که مایل به مدیریت شدن و هدایت با اندیشههای رهبرسازمان و مدیر نیستند؛ این گروه در سازمانها ساکن نمیشوند بلکه مهارت خود را میفروشند؛ هر جا که باشند و از زندگی خود لذت میبرند؛ رها، آزاد، مستقل، بدون مافوق ! شبکههای اجتماعی به آنها برای برندسازی شخصی کمک میکند و «شبکه سازی»، کاری است که در آن مهارت پیدا کردهاند.
همزمانی کار از منزل، دورکاری، فعالیت مستقل و آزادکاری، با این پدیده، بسیار معنی دار است؛ وابسته نبودن به مکان و گاهی مقید نبودن به زمان، برای گروهی لذتبخشتر است. البته این شکل کاری نباید با آزادکاری یا فری لنسرینگ اشتباه شود؛ آزادکارها دنیای ساختار یافتهای دارند اما مستقل فعالیت میکنند.
برخی متقاضیان کار هم از کوچندهها راضیترند؛ کار کردن با نیروهای دانشی، دشواریهای خود را دارد؛ آنها گاهی سرکش میشوند و عموما انتظاراتشان در بالای نمودار انتظارات مزایای شغلی است؛ این شیوه خرید خدمت شرکتها را از پیشبینیهای جورواجور آزاد میکند و کمتر نیاز به رزومهخوانی و تحلیل سوابق دارند (البته این دیدگاهی مطلق نیست!).
اما محدودیتهایی هم در این معادله وجود دارد. کوچندهها در برنامههای مدون نمیگنجند؛ شاید باشند شاید نباشند؛ حمایتهای معمول سازمانی در مورد این گروه صدق نمیکند.
در این میان ایگو (Ego) یا «من»، مثبت یا منفی، باید در فهرست توجهات مدیریت منابع انسانی برای تفسیر آدمها و رفتارهای فردی قرار گیرد؛ توجه به مترادفهای ایگو، مانند خویشتن پنداری، هویت، خودانگاری، خودارزشمندی، عزت نفس، فردیت، شخصیت، غرور، خودمهمپنداری و... به غنای درک و فهم از فردیت کارکنان کمک میکند و به نظر جزو مطالعات هیجانانگیزی است که میتواند دید خوبی به مدیران منابع انسانی بدهد. فیلم Nomad Land به تحقیق بهترین نمونه برای نمایش کارکنان کوچنده و انتخابهای انسانی است که زنان در آن حضور محوری دارند.
این فیلم به کارگردانی خانم کلویی ژائو و بازی خانم فرانسیس مک دورمند (فرن) در نود و سومین دوره اسکار موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر نقش اول زن شد. خط سیر داستان فاقد فراز و فرودهایی خیرهکننده است؛ درامی آرام در بستری انسانی و فردی که میتواند انتخاب فاخری برای دیدن انسانها در لحظات تصمیم برای بودن و سازمانی شدن یا کوچ کردن و آزاد بودن باشد.
در برخی متون این فیلم «سرزمین آواره ها» ترجمه شده است که برگردانی کاملا غلط است زیرا آوارگی روایت گزینههای ناگزیر است؛ این فیلم نمایش انسانهایی است که نه به جبر، بلکه خودخواسته، زندگی اینچنین را پذیرفته و خواستهاند.
نمایش و بحث و تبادل نظر فیلم، برای دانشجویان و علاقهمندان حوزه مدیریت منابع انسانی بسیار مفید است.