کارشناسان از عوامل تاثیرگذار بر کمیت و کیفیت تئاتر میگویند
تب تئاتر در دماسنج گیشه
بااینحال برخی هنوز در ارزشمند بودن افزایش مخاطب تردید دارند و بر این باورند گاه این افزایش کمی به کاهش کیفی میانجامد. اما در این زمینه فرشید ابراهیمیان، نویسنده و بازیگر پیشکسوت تئاتر، معتقد است: «فروش زیاد بلیت، باعث به ابتذال کشیدن اثر نمیشود. در ضمن کسی پولی بابت ابتذال نمیدهد، بلکه پول را بابت چیزی میپردازد که از جنبههای معرفتی برخوردار باشد.»
نصرالله قادری، عضو کانون ملی منتقدان تئاتر، درباره اهمیت مخاطب و تفاوت بین انواع نمایشها تاکید میکند: «از منظر من مخاطب در سالن تئاتر دو شکل دارد. ما یک مخاطب منفعل و کمّی و یک مخاطب فعال و کیفی داریم. تئاتر تنها هنری است که منهای مخاطب، نام هنر را به آن نمیدهیم. تئاتر تنها هنری است که مخاطب در آن میتواند در اجرا تاثیر بگذارد؛ یعنی اجرا را یا ویران کند یا موفقتر پیش ببرد. برخلاف دنیای سینماست که مخاطب با فیلم نمیتواند هیچ کاری کند. اما نوع نفس کشیدن مخاطب در سالن تئاتر، نگاه کردن به سالن و حرکتش بر حرکت بازیگر تاثیر میگذارد. در دنیای تئاتر تاثیر مخاطب و هنرمند، یک تاثیر مغناطیسی یا فیزیکی یا بیرونی است که قابل رویت است و تاثیر دیگر متافیزیکی است که شما در روح مخاطب تاثیر میگذارید و او در روح شما تاثیر میگذارد. این در ماهیت صورت میگیرد، نه در شکل یا بیرون.»
مخاطب به چه قیمتی؟
اما چگونه میتوان با حفظ کیفیت تعداد مخاطبان را نیز افزایش داد؟ سوالی ساده که پاسخ به آن چندان ساده نیست. چیستا یثربی، دیگر عضو کانون ملی منتقدان تئاتر، بر این باور است که برای رسیدن به کیفیت توامان با کمیت مخاطب راهکارهای زیادی وجود دارد. او بر این باور است: اول از همه اینکه آثار خیلی بهتر را به روی صحنه ببریم تا علاوه بر داشتن لایههای پنهان، مخاطب عام را نیز جذب خود کنند؛ البته کارها نباید به گونهای باشند که مخاطب عام فکر کند که به علت روشنفکری آثار، نمیتواند با آنها ارتباط برقرار کند و احساس کمشعوری کند. در ضمن کارها باید مانند کارهای جهانی در زیربافت، متفکران و در روبافت، تماشاگر عام را به خود جذب کنند. از دیگر راهکارها اینکه ما هفتههای مختلف تئاتری داشته باشیم تا به بهانههای مختلف، مردم را جذب تئاتر کنیم.
صداوسیما هم نقش بسیار مهمی در این امر دارد و تنها به یک بیلبورد نمیتوان اکتفا کرد. دکتر محمدحسین ناصربخت، از دیگر اهالی تئاتر، نیز بر این اعتقاد است که برای جذب مخاطب به تئاتر ابتدا باید پایگاههای اجرای نمایشی را گسترش داد. او میگوید: امکانات فعلی تئاتر کشور مربوط به دهها سال پیش است، یعنی دورانی که جمعیت کشور نصف جمعیت حاضر بود. در این سالها نیز سالنها و فضای تئاتری مناسبی ساخته شدهاند. ضمنا تئاتر را باید به مدارس برد و تماشاگر آن را بدینگونه تربیت کرد. اما این اقدامات لازم برای جذب مخاطب تنها هنگامی موثر خواهد بود که امکان اجرای انواع نمایشها نیز به وجود آید و بدین ترتیب یک مدیر تئاتری بتواند برنامههای سالن خود را با توجه به خواستهای گوناگون مخاطبان طراحی کند، یعنی جا برای عرضه هرگونه نظر و عملی در عرصه تئاتر فراهم باشد.
ضرورت فرهنگسازی
بدیهی است هر قدر هم نمایشهای فاخر در سالنهای مناسب اجرا شوند اما مخاطبان برای دیدن آنها اشتیاقی نداشته باشند، کاری از پیش نخواهد رفت. افشین خورشید باختری، بازیگر و منتقد تئاتر، نقش آموزش در این زمینه را بسیار مهم میداند و میگوید: «تئاتر باید تبدیل به نیاز شود. تاکنون که اینطور نشده و مردم زمانی را صرف تئاتر نمیکنند و کمتر کاری در جهت گسترش تئاتر کشور انجام نشده است. باید در ابتدا فرهنگ تئاتر نشر پیدا کند و بعد کارها متنوعتر شوند تا هرکس متناسب با سلیقه خود از کارها دیدن کند. هر تئاتری که انجام میشود باید عناصر آن در جای خودش قرار گیرد.» اما حسن پارسایی، منتقد تئاتر، بر جنبههای اقتصادی این هنر تاکید دارد. او میگوید: «بودجه و اقتصاد عامل اصلی رونق تئاتر است و در صورت فقدان آن امکان کاری نداریم.
این قضیه مستقیما با گیشه ارتباط پیدا میکند که جنبه کمی در آن مطرح است. از نظر کیفی بسته به هنرمند است و مقداری از آن به گیشه بر میگردد. گاهی اوقات این موضوع کمی و کیفی همزمان میشود و این در صورتی است که ما در جامعهای با فرهنگ زندگی میکنیم و مردم تئاتر را میشناسند. در نتیجه هنرمند نمیتواند هنر غیرراستینی را به مردم ارائه دهد. گاهی اوقات هم موضوع کمی و کیفی از هم جداست، مانند اینکه ما در جامعهای زندگی کنیم که مردم زیاد بافرهنگ نباشند که در این صورت به کارهای بازاری و مدرسهای رو میآورند. علل بیرونی مساله کمی و کیفی در جامعه است که تا چه حد به لحاظ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ارتقا پیدا کرده است و گرنه صرفا گیشه نمیتواند به لحاظ کیفی تضمین محسوب شود اما به لحاظ کمی جوابگوست.
پرفروشهای گیشه
با وجود معیارهایی که کارشناسان درباره ویژگیهای نمایش مطلوب عنوان میکنند اما سرانجام سخن نهایی با مردم است؛ کسانی که مقابل صحنه و بازیگران مینشینند و با معرفی آثار به دیگران سرنوشت هنری و اقتصادی یک تئاتر را رقم میزنند. در روزهای گذشته، استقبال از برخی نمایشها و تعداد مخاطبان نشان از موفقیت چند نمایش جدید دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم. نمایش «پدر» به کارگردانی آروند دشتآرای که از روز ۱۷ مهرماه در تالار اصلی تئاتر شهر آغاز شد، با مجموع ۳۵ اجرا و میزبانی از ۱۵هزار و ۱۱۴ مخاطب، فروش ۲میلیارد و ۴۶۸میلیونی را تجربه کرد.
نمایش «آواز عاشقانه دختر دیوانه» از همین کارگردان نیز که اجرای خود را از هفتم آبانماه در تالار اصلی تئاتر شهر شروع کرد، با مجموع ۱۸اجرا و جذب ۷هزار و ۸۳۲ تماشاگر، توانست به فروش معادل یکمیلیارد و ۶۳۴میلیون و ۴۱۵ هزار تومان دست پیدا کند. از دیگر نمایشهای پرفروش این روزها که اگرچه هنوز فروش میلیاردی پیدا نکرده، ولی از نظر گیشه وضعیت امیدوارکنندهای دارد، میتوان به نمایش «این دنیا یه کنسرت به من بدهکاره» به کارگردانی سهند خیرآبادی اشاره کرد که از ۹ آبانماه در تالار کار خود را آغاز کرده و تا کنون با مجموع ۱۶ اجرا و جذب ۲هزار و ۶۵ تماشاگر، توانسته به فروش معادل ۳۱۷میلیون و ۵۹۲هزار تومانی دست پیدا کند.