یادداشتی به بهانه انتشار «پدرخواندههای پایتخت»
برای تهرانی که هست
بر همگان آشکار است که توسعه مهارنشدنی تهران، محصول توسعه ناقص ایران در اوایل قرن اخیر به این سوست. تا قبل از جنگ جهانی اول، بازارهای ایران غیرمتمرکز بودند و هر منطقهای استقلال کاملی در این رابطه داشت، اما سقوط حکومت قاجار و شبهمدرنیتهسازی کشور در حکومت جدید، موجب شد بازارهای غیرمتمرکز کشور استقلال خود را از دست بدهند، زیرا تمرکزگرایی و کنترل اقتصاد کشور به عنوان یک سیاست مهم در دستور کار قرار گرفته بود. همین سیاست ناقص و غیراصولی موجب شد تهران در کانون توجهات قرار بگیرد و خیلیها برای پیشرفت راهی تهران شوند، امری که از هر نظر تهران را تحتتاثیر قرار داد و جمعیت آن را بهیکباره چندین برابر کرد.
درباره تهران کتابها و مقالات بسیاری تاکنون نوشته شده که برخی به جنبههای تاریخی و موضوع شکلگیری و توسعه، برخی به ویژگیهای فرهنگی و مردمشناسانه و برخی هم به جنبههای اقتصادی و صنعتی آن و موضوعاتی از این قبیل پرداختهاند و برخی نویسندگان هم در داستانها و رمانهای خود تلاش کردهاند تهران را به عنوان کاراکتر و موضوع محوری و کلیدی کتاب خود قرار دهند. در این میان میتوان مدعی شد زندهیادان جعفر شهری با مجموعه نوشتههای خود درباره جنبههای فرهنگی این شهر و جلال ستاری در اثر دوجلدی خود با عنوان «اسطوره تهران» از موفقترین نویسندگانی بودهاند که تاکنون درباره تهران نوشته و آثاری چاپ و منتشر کردهاند، اما انتشار پدرخواندههای پایتخت این فرصت مرورگری را به مخاطب میدهد تا بیمحابا بگوید همه آثار یادشده کتابهایی هستند برای تهرانی که بود، اما «پدرخواندههای پایتخت» کتابی است برای تهرانی که هست.
درواقع نویسندگان پیشین سعی کردند نوعی اصالتگرایی را سرلوحه کار خود قرار بدهند و از تهرانی بنویسند که در حافظه اقلیتهای جمعیتی این شهر قرار داشت، اما در «پدرخواندههای پایتخت» ما میبینیم که نویسنده از تهرانی مینویسد که در ذهن اکثریت جمعیت آن جریان دارد. همانطور که در مقدمه «پدرخواندههای پایتخت» نقل شده، نویسنده کتاب مجموعهای از مقالات و گزارشهایی را که در اوایل دهه ۸۰ در یکی از روزنامهها منتشر شده بود، به صورت جستار در مجموعه بازنویسی و منتشر کرد که جای چنین کتابی از نظر اقتصادی، اجتماعی و تاریخی بسیار خالی بود. «پدرخوانده های پایتخت» درباره مردمی است که از مناطق مختلف کشور برای کسب درآمد به تهران آمدهاند و با شبکهسازی اقتصادی، نبض بخشهای مهمی از اقتصاد این کلانشهر را به دست گرفتهاند. بیشک در دهههای اخیر بر تعداد «پدرخواندههای پایتخت» افزوده شده که توجه به آنها میتواند زمینهساز تالیف جلدهای بعدی کتاب شود.