شرکتها در تعقیب «ستاره ۵۹ساله»
«جف بزوس» فرهنگ، رفتار و عملیات کسبوکارهای جهان را تحتتاثیر قرار داده است
سالهاست که بزوس، تنها یک چهره حوزه کسبوکار نیست. او تبدیل به یک ستاره شده و علاوه بر زندگی حرفهایاش، زندگی شخصیاش نیز سوژه رسانههاست (البته نه به اندازه ایلان ماسک). این غول ۵۹ ساله حوزه تکنولوژی، قبل از اینکه نسخه اولیه آمازون را راهاندازی کند، در یک صندوق سرمایهگذاری کار میکرد. مدتی بعد آنجا را ترک کرد تا مسیر زندگیاش به کلی تغییر کند و کمی بعد، آمازون متولد شد. آمازون ابتدا یک کتابفروشی آنلاین بود که نهایتا تبدیل به یکی از بزرگترین شرکتهای جهان شد. بزوس همچنین بنیانگذار شرکت فضانوردی «بلو اوریجین» است که به لطف آن، دو سال پیش توانست به فضا سفر کند.
نام او همیشه در لیست ثروتمندترینها در میان ۱۰نفر اول به چشم میخورد. طبق شاخص میلیاردرهای وبسایت بلومبرگ، در حال حاضر او با ارزش خالص ۱۵۸ میلیارد دلار، سومین فرد ثروتمند جهان است. او با این ثروت عظیم، مبالغ هنگفتی را صرف خریدهای پرزرق و برقش کرده. طبق گزارشها، او بیست و چهارمین مالک بزرگ زمین در ایالات متحده است که حدود ۴۲۰هزار هکتار ملک و زمین دارد، از جمله عمارتهای باشکوهی در هاوایی، کالیفرنیا، فلوریدا و جاهای دیگر. او همچنین مالک بزرگترین قایق بادبانی جهان است.
از آشپزخانه مکدونالد تا «فروشگاه همهچیزفروشی»
«جکی»، مادر جف، وقتی او را به دنیا آورد، یک نوجوان بود و اخیرا با مردی کوباییتبار به نام «مایک بزوس» ازدواج کرده بود. جف تا ۱۰ سالگی نمیدانست که مایک پدر واقعیاش نیست. اما خودش در مصاحبهای گفته از شنیدن این خبر که باید عینکی شود، بیشتر از آن تعجب کرده بود.
سالها بعد، نویسندهای به نام «برد استون» با پدر بیولوژیکی جف مصاحبه کرد. او نمیدانست که پسرش به یکی از بیزینسمنهای بزرگ جهان تبدیل شده. جف بزوس از همان کودکی، دارای استعدادهای خاصی بود. در کودکی، تابستانها که به مزرعه پدربزرگ مادریاش میرفت، همه جور کار انجام میداد. از تعمیر آسیاب بادی گرفته تا رسیدگی به گاوها. اما اولین شغل رسمیاش، پخت همبرگر در یکی از شعبههای مکدونالدز در میامی بود. بعدها در مصاحبهای گفت که شغلش واقعا سخت بوده: «به من اجازه نمیدادند نزدیک مشتریها شوم. دوران بلوغ نوجوانیام بود که جوش زده بودم. به من میگفتند «بهتره اون پشت کار کنی!» در دبیرستان، میخواست «کارآفرین فضایی» شود. به معلمها گفته بود که «آینده بشر، روی این سیاره نیست». او برای آنکه از شر کار در مکدونالدز خلاص شود، با دوستش یک کمپ تابستانی برای بچهها راه انداختند. تمرکزشان، علوم، ریاضیات و مطالعه بود. شش کودک در کمپ ثبتنام کردند که هر کدام ۶۰۰ دلار پرداخت کردند. البته دو نفرشان، آشناهای خودش بودند.
او پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان در سال ۱۹۸۲، در دانشگاه پرینستون در رشته کامپیوتر ثبتنام کرد. پس از فارغالتحصیلی از شرکتهای مختلفی از جمله اینتل، پیشنهاد کار دریافت کرد که همه را رد کرد و به جایش در یک استارتآپ مخابراتی به نام «فیتل»، مشغول به کار شد. پس از استعفا از فیتل، در دو شرکت دیگر کار کرد که یکی از آنها، صندوق سرمایهگذاری «دیای شاو» بود. در آنجا با همسر آیندهاش مکنزی آشنا شد. آنها سال ۱۹۹۳ با هم ازدواج کردند.
حوالی سال ۱۹۹۴، تمام توجهش معطوف به اینترنت بود. شنیده بود که وب در یک سال اخیر، گسترش بسیار چشمگیری داشته. رشد سریع اینترنت، او را به وجد آورده بود. به دنبال راهی بود تا از این فرصت استفاده کند. یک لیست از ۲۰ محصولی که قابلیت فروش آنلاین داشتند تهیه کرد و به این نتیجه رسید که کتاب، بهترین گزینه است. با اینکه شغلش در دیای شاو، هم پردرآمد بود و هم امنیت داشت، بهرغم اصرارهای رئیسش، نهایتا در همان سال از آنجا استعفا داد و وبسایتی طراحی کرد که بعدها تبدیل به آمازون امروزی شد. او با مکنزی به تگزاس رفت تا از پدرش ماشین قرض بگیرند. سپس به سیاتل رفتند؛ جایی که حالا مقر اصلی آمازون است. او در تمام مسیر، مشغول پیشبینی درآمد بود.
گاراژی که خاستگاه آمازون شد
بزوس، وبسایت آمازون داتکام را در یک گاراژ راهاندازی کرد. بیشتر جلساتش را هم در کتابفروشی «بارنزاند نوبل» که بعدها رقیبش شد، تشکیل میداد. اوایل، وقتی هر مشتری از آمازون خرید میکرد، یک صدای زنگ در دفتر کار آمازون به گوش میرسید. تا این صدا میآمد، کارمندها جمع میشدند تا ببینند آیا مشتری را میشناسند یا نه. تنها چند هفته بعد، صدای زنگ را قطع کردند چون تعداد خریدها زیاد شده بود. در پنج ماه اول، آمازون، مشتریانی از ۵۰ ایالت آمریکا و بیش از ۴۵ کشور جهان داشت. در سال ۱۹۹۷، کمتر از سه سال پس از تاسیس، آمازون سهامی عام شد. با فرا رسیدن حباب «داتکام»، مقالهای در صفحه اول نشریه اقتصادی بارونز با عنوان «آمازون دات بامب» منتشر شد؛ با عکسی از جف بزوس در درون یک بمب که آماده انفجار بود. تحلیلگرها معتقد بودند که این شرکت از توفانهای آن دوره جان سالم به در نخواهد برد. آمازون اما، با موفقیت از توفان عبور کرد، در حالی که بسیاری از استارتآپها نابود شدند. حالا آمازون فقط یک کتابفروشی نیست. یک وبسایت «همه چیزفروشی» است که حتی خدمات رایانش ابری نیز میفروشد. ۲۰ سال پس از عرضه عمومی سهام این شرکت، ارزش بازار آن ۴/ ۱تریلیون دلار است.
رئیس پرتوقع
بزوس در برخورد با کارمندها به شدت از کوره در میرفت. شایعه شده بود که یک مربی استخدام کرده تا کمک کند به اعصاب خودش مسلط شود. حتی میگفتند وقتی ناراحت بوده، گاهی سوالها را با طعنه و کنایه جواب میداده. او در یک مقطع، استفاده از پاورپوینت را برای کارمندها ممنوع کرده بود. از آنها خواسته بود کارهایشان را روی کاغذ ارائه دهند چون معتقد بود اینطوری، تفکر نقادانهشان شکوفا میشود. او معروف است به ایجاد فرهنگ «مقتصد بودن» در سازمان. برخلاف شرکتهای بزرگ تکنولوژی که به کارمندها غذای رایگان و مزایا میدهند، در آمازون از این خبرها نیست. البته خودش در مصاحبهای در سال ۲۰۱۴ به بیزینس اینسایدر گفته بود که آمازون، تسهیلات و امکانات رفاهی عالی در اختیار کارمندها میگذارد، منتها نوعش با بقیه شرکتهای تکنولوژی فرق دارد.
جنجالهای کرونایی
طی دوران کووید ۱۹، بسیاری از مردم برای جلوگیری از ابتلا به بیماری از خرید در فروشگاهها خودداری میکردند و حتی کسانی که هیچ میانهای با خرید آنلاین نداشتند مجبور شدند به آن تن دهند. بسیاری از مردم جهان به فروشگاههای آنلاین رو آوردند و در صدر همه آنها، آمازون بود. تقاضا به شدت افزایش یافته بود، همچنین انتقادها نسبت به شرکت بابت رفتار با کارکنان. انباردارها میگفتند که آمازون به سلامت و ایمنی آنها هیچ اهمیتی نمیدهد.پیکهای آمازون که به صورت قراردادی توسط شرکتهای شخص ثالث استخدام شدهاند نیز میگویند سختی کارشان به قدری زیاد است که گاهی مجبورند برای تحویل به موقع کالاها امنیت خود را به خطر بیندازند و حتی وقت سادهترین کارهای روزمره را هم ندارند.
آمازون همچنین به خاطر رویکرد انحصارگرایانه، همواره مورد انتقاد بوده، بهخصوص در مورد برخورد با فروشندههای شخص ثالث در پلتفرمش. در سال ۲۰۲۰، بزوس و چند مدیرعامل تکنولوژی دیگر برای شهادت در کنگره آمریکا حضور یافتند و بار دیگر، از رویکرد خود دفاع کرده و اعلام کردند فعالیتشان هیچ مغایرتی با قوانین ضد انحصاری ندارد.
ثروت کلان و حقوق ناچیز
به رغم ثروت هنگفت، حقوق پایه سالانه بزوس برای دههها فعالیتش به عنوان مدیرعامل، حدود ۸۱هزار دلار بود. هزینههای جانبی سالانهاش، از جمله سفرهای کاری و هزینههای امنیتی، بالغ بر یک میلیون دلار بوده است. در سال ۲۰۱۱، شرکت آمازون از این رقم دفاع کرد و با توجه به حقوق کم و عدمپرداخت کمکهزینه مبتنی بر سهام به آقای بزوس، چنین مبلغی را معقول خواند.
بزوس در ژوئیه ۲۰۱۷، برای اولین بار در لیست ثروتمندان جهان از بیل گیتس پیشی گرفت و با ارزش خالص ۹۰ میلیارد دلار، لقب ثروتمندترین فرد جهان را از آن خود کرد. او حالا ۱۵۸ میلیارد دلار ثروت دارد و گفته که بخش اعظمی از آن را به خیریه خواهد بخشید. او چند بار نیز اقدام به کمک به پروژههای بشردوستانه و زیستمحیطی کرده. با وجود این، در سال ۲۰۱۹، موسسه غیرانتفاعی «اوشنا» تخمین زد که آمازون ۴۶۵ میلیون پوند (معادل حدود ۲۱۰ میلیون کیلوگرم) زباله پلاستیکی تولید کرده است. آمازون مدعی است که این رقم اغراقآمیز است و میزان تولید ضایعاتشان به زور به ۱۱۹ میلیون پوند میرسد. بزوس بخشی از ثروتش را نیز صرف گسترش فعالیت در سایر حوزههای تجاری کرده. مثلا در اوت ۲۰۱۳، او نشریه واشنگتن پست را به مبلغ ۲۵۰ میلیون دلار خرید و به این ترتیب، نفوذش در دنیای سیاست را کلید زد.
میراث مرد «سیاره آبی»
بزوس، نام شرکت فضانوردیاش را بلو اوریجین به معنای «خاستگاه آبی» گذاشته که به سیاره زمین اشاره دارد. او بهرغم انتقادهای بسیاری که از سمت قانونگذاران، فعالان محیطزیست و فعالان کارگری به او وارد است، توانسته در این سالها زندگی مردم این سیاره را متحول کند. تاثیر آمازون بر کسبوکار جهانی، چیزی نیست که بتوان دربارهاش اغراق کرد. آمازون در عرصه کسبوکار آمریکا یک الگوست که همه از آن دنبالهروی میکنند. وقتی این شرکت، حداقل دستمزد کارکنانش را افزایش میدهد، تقریبا همه کسبوکارها از فست فود زنجیرهای گرفته تا کارخانهها، مجبور میشوند همین کار را بکنند. شرکتهای کالاهای مصرفی برای توزیع محصولات خود، هر روز بیشتر از دیروز به «فروشگاه همهچیزفروشی» متکی هستند.
بهعلاوه، «آمازون وب سرویس» که بازوی زیرساختهای رایانشی آمازون است، حتی به رقبای این فروشگاه آنلاین نیز خدمات میدهد؛ خدماتی مثل تحلیل، پیشبینی و سایر ابزارهای دادهای. تاثیر آمازون بر فرهنگ و عملیات شرکتی به قدری زیاد است که میتوان یک شبهدانشنامه در اینباره نوشت. «برایان دومین»، نویسنده کتاب «بزونومیکس» معتقد است که آمازون از بسیاری از جهات، شبیه به شرکت فورد در سالهای نخست شکوفاییاش است که خودش از صفر تا صد تولید را انجام میداد، با این تفاوت که فعالیت آمازون حالا به قدری گسترش یافته که به حوزه سرگرمی نیز ورود کرده است. از خردهفروشی تا حملونقل، آمازون در حال اعمال قدرت تکنولوژیاش در دهها پروژه در اقصی نقاط جهان است. به باور آقای دومین، این میراث جف بزوس است. او میگوید: «بزوس، اقتصاد را سریعتر و در مقیاسی گستردهتر از تصور هر کسی، دیجیتالسازی کرده است.»