ریزش تابآوری صنعت فولاد
صنعت فولاد ایران با تکیه به ذخایر چشمگیر گاز طبیعی کشور عمده تکنولوژی تولید خود را به روش احیای مستقیم در کورههای قوس الکتریکی بنا کرد. این برخلاف رویه برقرار در صنعت فولاد دنیاست، چرا که در۷۰درصد تولید فولاد جهان به دلیل کمبود ذخایر گاز طبیعی، انرژی موردنیاز برای تولید از زغالسنگ تامین میشود.
در نتیجه صنعت فولاد ایران مبتنی بر این نوع سوخت پیریزی شده و بنابراین دسترسی به گاز با قیمت ارزان، امتیاز مهمی برای این صنعت به شمار میآید و تنها با نرخ ارزان این حامل انرژی است که تولید فولاد در ایران توجیه اقتصادی دارد.
سبحانی افزود: همچنین هر چند صنعت فولاد ایران از این مزیت نسبی برخوردار بوده، اما از مزایایی که فولادسازان در دیگر کشورها از آن سود میبرند، محروم است. به طور مثال بهرههای بانکی که فولادسازان ایرانی در ازای دریافت تسهیلات پرداخت میکنند ۲۵ تا ۳۰درصد است در حالی که برای فولادسازان رقیب فعال در دیگر کشورها این رقم زیر ۵درصد است.
چالشها به دفع سرمایهها از صنعت فولاد میانجامد
فولاد در ایران صنعتی اشتغالزا، ارزآور و موثر در رشد تولید ناخالص داخلی است. با این حال چالشهایی که گریبانگیر این صنعت شده کار را به جایی کشانده که شماری از شرکتهای فولادی یا در مرز زیان قرار بگیرند یا زیانده باشند.
لازم است دقت شود که بیشتر شرکتهای فولادی سهام خود را در بازار سرمایه عرضه کردهاند و این چالشها از جذابیت سرمایهگذاری در صنعت فولاد میکاهد و سرمایهها را از آن دفع میکند. بنابراین باید توجه کرد که این صنعت بیش از این تحمل چالش ندارد و تابآوری آن به صفر نزدیک شده است.
وی اضافه کرد: مقام معظم رهبری امسال را سال مهار تورم اعلام کردند. تورم چگونه ایجاد میشود؟ فولاد یک قیمت تمامشده دارد و هزینههای مربوط به انرژی، نیروی انسانی، مواد اولیه و امثالهم این قیمت را تعیین میکند. زمانی که هزینه تامین این موارد افزایش مییابد، دو اتفاق میافتد: یا قیمت فولاد به صورت دستوری با وجود رشد هزینههای تولید، افزایش پیدا نمیکند و این امر به ایجاد رانت میانجامد یا اینکه قیمت محصول فولادی افزایش مییابد که این موضوع نیز در تضاد با شعار مهار تورم است.
تولید انرژی به بخش خصوصی واگذار شود
راهکاری که برای حل مشکل کمبود انرژی صنایع از جمله صنایع فولادی میتوان پیشنهاد داد بهرهگیری از توان بخش خصوصی در تولید انرژی (برق و گاز) است. مشکل نبود ذخایر نیست بلکه استخراج و بهرهبرداری از ذخایر است. برای این کار وزارتخانههای مربوطه میتوانند این امور را به بخش خصوصی واگذار کنند و خود نقش نظارتی داشته باشند. سبحانی گفت: چرا باید واحدهای فولادی کمتر از ظرفیت واقعی تولید کنند و بخشی از سرمایهای که صرف خطوط تولید شده، بلااستفاده بماند؟ هنر این است که در یک واحد تولیدی بیش از ظرفیت اسمی آن تولید صورت بگیرد نه اینکه به دلیل ضعف زیرساخت بخشی از ظرفیت آن معطل باشد!
اینکه واحدهای فولادی به دلیل ضعف نهادهای دولتی در تامین انرژی به تولید انرژی روی بیاورند و به طور مثال نیروگاه خودتامین احداث کنند، یک راهکار درست به شمار نمیآید بلکه راهکاری است که از روی ناچاری اتخاذ شده و قطعا راهکار درست آن است که سرمایه بخش خصوصی به تولید انرژی سوق داده شود تا کمبود کشور در این بخش جبران شود.
این مطلب اقتباسی از سرمقاله «چیلان» است.