رئیس انجمن تولیدکنندگان لوله و اتصالات پیویسی برای کاهش التهابات قیمت مواد اولیه پیشنهاد داد
چارهاندیشی در سیستم تنظیم مقررات عرضه و توزیع
در حال حاضر وضعیت بازار صنعت پیویسی در حوزه بینالمللی و داخلی به چه شکل است؟
اگر بازار بینالمللی را میپرسید باید بگویم عالی است. تولیدکنندگان جهانی در حال حاضر با قیمت ۶۰۰ دلار در هر تن محصول خود را عرضه میکنند. هیچ زمانی را به یاد ندارم که چنین قیمت مطلوبی برای این محصول و کسبوکارهای آن وجود داشته باشد. اما اگر وضعیت داخلی را توصیف کنم، باید بگویم واقعیت به گونهای دیگر رقم خورده است؛ با اینکه نحوه قیمتگذاری تا حدودی اصلاح شده است، ولی همانطور که میدانید این زنجیره عرضه است که میتواند به صنایع کمک کند، که این زنجیره، شامل نحوه قیمتگذاری و مدیریت میزان عرضه و تقاضا میشود و این سه مولفه باید توسط سیستم رگولاتوری یا تنظیمگری مقررات هماهنگ شود.
ما در تنظیم این سیستم دچار مشکل هستیم و اکنون به همین دلیل موادی که وارد بورس میشود بالای ۷۰ درصد قیمت جهانی رقابت میخورد. به بیان دیگر قیمت رزین پیویسی از رقم پایهای که بورس مشخص میکند، طی یک تا دو ماه اخیر، تا بالای ۷۰ درصد رشد کرده است.
رزین پیویسی اس ۶۵ که برای تولید لوله و اتصالات به کار میرود، محصولی است که بیش از ۹ صنعت را تغذیه میکند و یک محصول استراتژیک برای کسب و کارها و پروژههای اساسی کشور است. به عنوان مثال یکی از مصارف مهم این گرید در صنعت لوله و اتصالات پیویسی که از دهه ۴۰ درکشور آغاز شده، در بخش ساختمان و برای تاسیسات فاضلاب و لولهکشی بوده است. علاوه بر این در حوزه کشاورزی هم که یکی از دغدغههای مهم در امنیت غذایی و مصرف بهینه آب است، این محصول بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین حوزههای برق، مخابرات و آب و فاضلابهای شهری از دیگر بخشهای مصرفکننده تولیدات این صنعت محسوب میشوند. به بیان دیگر عملا افزایش قیمت در مواد اولیه این صنعت استراتژیک روی اهداف اساسی دولت تاثیر بسزایی خواهد داشت، یعنی دولت هم برای استفاده از اقلام موردنیاز در پروژههای عمرانی خود زمانی که ۷۰ درصد رقابت روی مواد اولیه صنعت وجود دارد، دچار چالش میشود. با این توضیحات مشخص میشود که تا چه اندازه این موضوع میتواند روی پروژههای عمرانی دولت اثرات منفی بگذارد.
به نظر شما این میزان رقابت روی مواد اولیه به چه دلایلی رخ داده است؟
دلیل آن به مکانیزمهای مختلفی برمیگردد که بهطور کامل و سازمانیافته رعایت نمیشوند. بخشی از این مکانیزمها به بورس کالا و بخشی هم به عرضهکنندگان مرتبط است. سیاستگذاران باید در قالب یک هدف تصمیم بگیرند و پراکندگی تصمیمگیرها باعث شده در شرایطی که عرضهها هم به میزان موردنیاز انجام میشود، نحوه و روش عرضه، یک رقابت مخرب را ایجاد کند. در همین زمینه، لازم است به میزان عرضه، سقف تقاضاها برای هر واحد تولیدی متقاضی مواد اولیه مشخص و تناسب داشته باشد. به عنوان مثال یک شرکت برای خرید مواد در بورس میتواند ماهانه یا به صورت ۲، ۳ یا ۶ ماهه سهمیه خود را تقاضا کند. لذا یک شرکت میتواند برای تقاضای چند ماه آینده خود هم سفارش دهد که این موضوع باعث ایجاد تقاضای مازاد در بورس کالا و رشد قیمتها شده است. اینها از جمله مکانیزمهایی است که موجبات رقابتهای مخرب را فراهم میآورد و سامانبخشی به آن بر عهده سیستم رگولاتوری است که متاسفانه درحال حاضر این موارد را با هم در نظر نمیگیرند. من به عنوان کسی که سالها در این حوزه فعال هستم بسیار متعجب هستم چگونه کشوری که رزین پیویسی مازاد بر مصرف دارد، با رقابت ۷۰ درصدی مواجه میشود.
به استثنای رقابت در مواد اولیه، چه مشکلات دیگری در این صنعت وجود دارد؟
مشکلات زیاد است؛ تحریم، خودتحریمی، دستورالعملهای متعدد و متناقض، مشکل منابع انسانی (چون در شرایط معیشتی نامناسب کارآیی لازم را ندارند) و مدیریت منابع انسانی نامناسب، برخی از مواردی هستند که اکنون میتوان به آنها اشاره کرد. اما مهمترین مساله همین شیوه عرضه رزین پیویسی است که در هیچ جای دنیا حتی کشورهای همجوار ما دیده نمیشود. اینکه حدود ۴ تا ۵ درصد رقابت روی یک محصول وجود داشته باشد باز پذیرفتنی است هرچند در کشورهای دیگر همین رقم هم اتفاق نمیافتد، ولی ۷۰ درصد به هیچ عنوان قابل تصور هم نیست. به نظر میرسد که ما دچار یک شبهانحصار در میان تولیدکنندگان داخلی هستیم و این یک ادعا نیست، عملکرد قیمتی یکی از نشانههای مهم این موضوع است. بهطور کل اگر یک صنعت مشمول ۷۰ درصد رشد قیمتی محصول اصلی خود شود، دچار ورشکستگی میشود، چون یک واحد تولیدی ما طبق یکسری قراردادها تعهد تامین و فروش میدهد ولی وقتی که در تامین مواد اولیه با چنین رقابتهایی روبهرو میشود، دیگر بنیه و امکان ادامه تولید را از دست خواهد داد.
چه راهکارهایی برای حل این مساله وجود دارد؟
به عنوان یک راهحل مقطعی برای عبور از این بحران لازم است صنایع پتروشیمی تنها ۴ هفته سقف عرضه، حتی به صورت عرضه سلف را از ۹ هزار به ۱۲ هزار تن افزایش دهند و همزمان با اعمال محدودیت سقف رقابت مشخص، به میزان زیادی مساله مرتفع خواهد شد. گفته میشود در حال حاضر پتروشیمیها تولید زیادی ندارند، خب ما میگوییم در این صورت فروش سلف یک تا سه ماهه یا حتی بالاتر ارائه و هزینه آن را هم از صنعت دریافت کنند.
وضعیت اشتغالزایی در صنعت به چه صورت است؟
به دلیل اینکه شاخصهای اصلی اقتصاد و در پی آن صنعت ما غیرقابل پیشبینی شده است، نمیتوانیم حتی برای یک ماه آینده هم تصمیمگیری کنیم. اگر هم تصمیمگیری کنیم عملا با مشکلات عدیدهای مواجه خواهیم شد و این موضوع واقعا دردناک است و صنعت به هیچ عنوان با روزمرگی ادارهپذیر نیست.
در حال حاضر چه مزیت رقابتی در این صنعت وجود دارد؟
این یک موضوع بسیار اساسی و استراتژیک است. میزان مصرف لوله و اتصالات پیویسی در کشورهای صنعتی، در بخش ساختمانی و زیرساختی بیش از ۷۰ درصد است و این آمار بیانگر توانمندیها و قابلیتهای صنعت لوله و اتصالات پیویسی در کشورهای صنعتی است. اما در کشوری که دهمین منبع تولید رزین پیویسی دنیاست و تولید رزین پیویسی مازاد بر مصرف آن به میزان ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار تن است، صنایع پاییندست آن شاهد رقابتهای غیراصولی و ویرانگر در تامین مواد اولیه خود هستند.
اجازه دهید مساله را از زاویه دیگری ببینیم. صنعت پاییندست پیویسی ما یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن ظرفیت دارد و الان تنها حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تن از این ظرفیت از طرف واحدهای استاندارد مورد استفاده قرار میگیرد و مابقی این رقم از سمت واحدهای غیراستاندارد و زیرپلهای مصرف میشود. هیچ ارگانی هم نمیتواند جلوی این واحدها را بگیرد و محصولات بیکیفیتی که وارد بازار میشود و جذابیت بازار را کاهش میدهد از سوی این واحدها صورت میگیرد. اگر مواد اولیه به درستی و با قیمت مناسب در بورس عرضه شود، کارخانههای استاندارد، با ظرفیت حداکثری به چرخه تولید بازگردانده میشوند و چالش پروژههای عمرانی و زیرساختی در تامین محصولات با کیفیت و با قیمتهای رقابتی مرتفع خواهد شد. کلام پایانی آنکه، در کشوری که از منابع غنی زیرزمینی برای تولید رزین پیویسی برخوردار است و از سویی پتروشیمیهای تولیدکننده آن را نیز در اختیار دارد، شایسته نیست که صنایع پاییندست آن با بحران تامین مواد اولیه، دست و پنجه نرم کنند.