هارفورد با مطرح کردن موقعیت‌هایی که دانش کارشناسی ما در رابطه با آنها ناقص است تصادف را فرآیندی می‌داند که ما را در این مواقع به سرمنزل مقصود می‌رساند. او مسیحیان قبطی اهل مصر را مثال می‌زند که انتخاب پاپ جدید خود را با استفاده از یک قرعه‌کشی تصادفی انجام می‌دهند. او آکادمی بریتانیا را مثال می‌زند که کمک‌هزینه‌های تحقیقاتی خود را به صورت تصادفی به افراد و طرح‌های تحقیقاتی آن تخصیص می‌دهد. او همچنین از تخصیص کمک‌هزینه‌های جبرانی خسارات زلزله هائیتی با استفاده از فرآیندهای تصادفی سخن می‌گوید.

کمک‌هزینه‌های تصادفی

بیش از یک دهه پیش، مسیحیان قبطی مصر پاپ جدید خود را انتخاب کردند. نام سه نامزد مورد‌علاقه در یک کاسه شیشه‌ای قرار داده شد. سپس یک پسر با چشم‌بند از بین سه نفر به طور تصادفی انتخاب کرد. افراد مذهبی می‌توانند به این ایده متوسل شوند که نتیجه واقعا تصادفی نبوده است. خدا خودش در مورد تئودروس دوم تصمیم گرفت. با‌این‌حال این یک راه به‌ظاهر ناراحت‌کننده برای مقابله با یک تصمیم جدی است. در محیط‌های سکولار، تصادفی بودن معمولا برای قمار و بازی محفوظ است. به استثنای خدمات هیات‌منصفه، ما معمولا برای تخصیص وظایف، مشاغل یا امتیازات قرعه‌کشی نمی‌کنیم. شاید این به‌نظر یک اشتباه بیاید اما این روش در تخصیص دادن کمک‌هزینه‌های تحقیقاتی نیز کاربرد دارد.

به طور سنتی، یک سرمایه‌گذار پولی در اختیار دارد، درخواست‌کنندگان این پول را دعوت می‌کند، سپس همه آنها را رتبه‌بندی می‌کند و به بهترین‌ها کمک مالی می‌دهد. اما روش جایگزین این است که این راهکار ساده را به کار ببرید: هر برنامه‌ای که به اندازه کافی معتبر به نظر می‌رسد که جدی گرفته شود، وارد ظرف می‌شود و کمک‌های مالی به طور تصادفی توزیع می‌شود. ده سال پیش، شورای تحقیقات بهداشت نیوزلند شروع به اعطای بودجه در این راستا کرد. چندین کمک‌کننده دیگر از جمله آکادمی بریتانیا که در‌‌حال‌حاضر حدود ۵۰۰ کمک‌هزینه در هر سال با استفاده از قرعه‌‌کشی اعطا می‌کند، از این روش پیروی کرده‌اند. یکی از مزایای این روش کارآیی است. کمک‌های مالی آکادمی بریتانیا زیاد نیست، حداکثر ۱۰هزار پوند است و ارزیابی کامل ممکن است تقریبا به اندازه خود کمک‌هزینه باشد.

تصادف‌های متنوع

یکی دیگر از جذابیت‌ها تنوع است. هتن شاه، رئیس اجرایی آکادمی بریتانیا، از کمک‌های مالی بیشتر به محققان اقلیت‌های قومی و محققان موسساتی که قبلا بودجه‌ای دریافت نکرده بودند، خرسند است. این تا حدی به این دلیل است که چنین محققانی تمایل بیشتری به درخواست تحت فرآیند تصادفی داشته‌اند. در‌حالی‌که یک فرآیند سریع، شفاف و یکنواخت ساده‌تر است، تصادفی‌سازی می‌تواند بسیار بیشتر از این به ما ارائه دهد. هر زمان که ایده، خط‌مشی، درمان یا روشی با ارزش نامشخص وجود دارد، دادن تصادفی آن به برخی و نه به دیگران، راه ایده‌آلی برای فهمیدن اینکه واقعا چه تأثیراتی دارد است. بارها و بارها ما فرض کرده‌ایم که قضاوت متخصص کافی است، فقط برای اینکه متوجه شویم کارشناسان واقعا نمی‌دانستند.

این درس تاریخ پزشکی است که در آن پزشکان با اطمینان یک دوره درمانی را تجویز می‌کنند که مضر است. این در زمان خون‌ریزی صادق بود و هنوز هم در عصر مدرن صادق است. به عنوان مثال، داروهای ضد آریتمی در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ به طور گسترده به کار گرفته شدند، با این اعتقاد که آنها ضربان قلب اشتباه را آرام می‌کنند و در نتیجه زندگی را نجات می‌دهند. این باور تنها در سال ۱۹۸۷، زمانی که یک کارآزمایی تصادفی بزرگ پنج‌ساله آغاز شد، به‌درستی مورد آزمایش قرار گرفت. وقتی مشخص شد داروها واقعا ضربان قلب اشتباه را متوقف می‌کنند، در نیمه راه متوقف شد، اما آنها تمایل به متوقف کردن ضربان قلب معمولی نیز داشتند. بر اساس مطالعه داروی دروین برچ، این داروها تنها در ایالات متحده باعث مرگ ۵۰هزار نفر شدند.

برای پایان دادن به این خطای خیرخواهانه اما مهلک، یک آزمایش تصادفی مناسب انجام شد. خطرات در آکادمی بریتانیا کمتر است و متغیرهایی که ممکن است مورد مطالعه قرار گیرند کمتر از میزان مرگ‌‌و‌میر مهم هستند. اما اصل یکسان است: هنگامی که به طور تصادفی هر چیزی را تخصیص دادید، می‌توانید گیرندگان را با کسانی که از دست داده‌اند مقایسه کنید و شروع به سنجش تاثیر کنید.

تصادفی عمل کردن و نسخه‌های اشتباه

فیلیپ کلارک، استاد اقتصاد سلامت در دانشگاه آکسفورد، عضوی از تیمی بود که کمک‌هزینه‌‌های مالی نیوزلند را ارزیابی می‌کرد و همچنین رویکرد جدید را در آکادمی بریتانیا ارزیابی خواهد کرد. او امیدوار است که بتواند بفهمد، برای مثال، آیا دریافت کمک‌هزینه محقق را قادر می‌سازد تا در دانشگاه بماند، بیشتر منتشر کند، بیشتر توسط محققان دیگر استناد شود، کمک‌های مالی دیگر را دریافت کند یا در تحقیقات خود پوشش رسانه‌ای را به دست آورد؟ بدون تصادفی‌سازی، اندازه‌گیری همه این تاثیرات تقریبا غیرممکن است. آیا انتخاب شدن برای کمک‌هزینه به شما کمک کرد تا مقاله‌ای پراستناد را منتشر کنید؟ یا اینکه خود این کمک مالی بی‌ربط بود و شما آن را دریافت کردید؟ زیرا از آن دسته افرادی بودید که به‌هر‌حال کار خوبی منتشر می‌کردند؟ با تصادفی‌سازی، تاثیر کمک‌های مالی را می‌توان اندازه‌گیری کرد. حداقل در اصل.

ما نباید در اینجا متوقف شویم. تصادفی‌سازی یک فرصت طلایی برای یادگیری است و هنگامی که شروع به جست‌وجوی آن فرصت‌ها می‌کنید، آنها را در همه‌جا می‌بینید. چندی پیش، بن گلداکر و همکارانش در پروژه OpenPrescribing، رفتار نسخه‌نویسی کلینیک‌های اطراف NHS را تجزیه و تحلیل کردند و متوجه شدند چه کسی به‌سرعت آخرین دستورالعمل‌های نسخه را دنبال می‌کند و چه کسی درمان‌های گران‌قیمت یا قدیمی را تجویز می‌کند. وقتی کیت ریج، داروساز ارشد NHS، نتایج را دید، لیستی از بدترین متخلفان را خواست و قصد داشت هر یک از آنها را شخصا سرزنش کند. گلداکر اما پیشنهاد دیگری هم داشت: یک کارآزمایی تصادفی با کیث ریج، با دادن مجموعه‌ای تصادفی از بدترین مجرمان به او انجام دهید تا ببینید آیا در نتیجه کسانی که مورد سرزنش قرار گرفته‌اند، بهبود یافته‌اند یا خیر؟

من قبلا در مورد محققانی نوشته‌ام که از تخصیص تصادفی برای مطالعه تاثیر کمک‌های مالی قابل‌توجه توسعه کسب‌وکار به کارآفرینان نیجریه‌ای یا کمک‌های مالی کوچک به مشاغل کوچک سریلانکا در حال بازسازی پس از سونامی وحشتناک سال ۲۰۰۴ استفاده کردند. بسیاری از دریافت‌کنندگان شایسته و از آنجاکه همه می‌توانند عادلانه بودن قرعه‌کشی را ببینند، چرا منابع کمیاب را به بینش تبدیل نکنیم؟ شاید از پاپ قبطی تا کیث ریج فاصله باشد، اما استفاده از قرعه‌کشی‌های بیشتر و یادگیری از آنها نباید طولانی باشد.