استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

کیسینجر از همه دستیاران اسرائیلی خواست اتاق را ترک کنند. او با ۷ مقام اسرائیلی که باقی مانده بودند به‌شدت و با قاطعیت صحبت کرد. کیسینجر گفت که اظهارات کابینه را «احتمالا برای ورود به جنگ در سال جاری، برای رویارویی با کشورهای عربی ... و با ایالات‌متحده» یک تصمیم عمدی و راهبردی می‌داند. کیسینجر خاطرنشان کرد که کوچک‌ترین تلاشی برای پرداختن به هیچ‌یک از نکاتی که طی ماه‌ها مطرح کرده بود، صورت نگرفت. واضح بود که مصر پیشنهاد متقابل را رد خواهد کرد و کابینه این را می‌دانست. کیسینجر تاریخچه مذاکرات را مرور کرد و یک نتیجه‌گیری سخت ارائه داد: «نتیجه عینی این است که ما گمراه شدیم.»

سپس کاغذی را برداشت که حاوی نکاتی بود که فورد پاک کرده بود و به‌آرامی آنها را خواند. آنها [منظور آن نکات مدنظر فورد] همه‌چیزهای وحشتناکی را که اکنون بر سر ایالات‌متحده و اسرائیل- و نه‌فقط در خاورمیانه- خواهد آمد، تکرار کردند. در پایان این کاغذ آمده بود: «از ما خواسته می‌شود که بن‌بستی را که منافع ما را در تمام نقاط جهان تهدید می‌کند، تامین مالی کنیم.» سپس چکش فرود آمد: «شکست این مذاکرات مستلزم یک ارزیابی مجدد کلی از سیاست‌های ایالات‌متحده است که ما را به این نقطه رسانده است.» کیسینجر «کلمه R» را به‌کار گرفت. لحنش اکنون از عصبانیت به اندوه تغییر کرد. وی تمام عناصر مثبت پیشنهاد مصر را برشمرد و نتیجه گرفت که «ما با نوستالژی به دورانی خواهیم نگریست که مصر مایل به دادن این امتیازات بود و عربستان سعودی از تلاش‌های ما حمایت می‌کرد.» او دوباره سعی کرد اسرائیلی‌ها را متقاعد کند که این معامله پایاپای در جزئیاتی نبود که آنها به شکل بی‌پایانی درباره آن وسواس داشتند، بلکه در «فرآیند»، در تمایل اعراب برای اجازه دادن به ایالات‌متحده برای اداره آن و «در توانایی ما برای محافظت از شما در برابر فشارهای بین‌المللی بود‌.

کیسینجر به آنها [اسرائیلی‌ها] هشدار داد که ایالات‌متحده روابط خود با کشورهای عربی را رها نخواهد کرد، زیرا این جزو منافع آمریکاست. اما او به اسرائیلی‌ها قول داد که هیچ‌چیز انتقادی‌ای نگوید: «هیچ برخورد علنی وجود نخواهد داشت.» وی با اشاره به خود به‌عنوان دوستی که «تمام تعهداتش به شما را با دقت انجام داده است»، از اینکه اسرائیل به بخشی از استراتژی مشترک خود عمل نکرده است، گلایه کرد و گفت: «اسرائیل تصمیم جدی گرفته است و عواقب جدی هم وجود خواهد داشت.»

تا آنجا که من می‌دانم، این بده‌بستانِ بی‌رنگ در تاریخ روابط ایالات‌متحده - اسرائیل بی‌نظیر است. مطبوعات اسرائیل و معترضان هر چه در مورد کیسینجر بگویند، اما او بارها و بارها ثابت کرده بود که دوست خوب اسرائیل است. از نظر او، رهبری اسرائیل اکنون از یک خط قرمز عبور کرده و به‌گونه‌ای عمل می‌کند که نه‌تنها به منافع اسرائیل بلکه به منافع ایالات‌متحده آسیب می‌رساند. او به‌عنوان وزیر امور خارجه این موضوع را قبول نخواهد کرد. آیا کیسینجر با «عواقب جدی» اسرائیلی‌ها را تهدید می‌کرد که دغدغه‌شان فقط نباید سیاست داخلی باشد تا به‌این‌ترتیب در آخرین لحظه تلاش کند تا امتیازاتی را از آنها بگیرد که به او کمک می‌کرد تا پیشرفت را از دلِ شکست بیرون بکشد؟ رابین و آلون چنین فکر می‌کردند. رابین اعتراف کرد که کیسینجر همیشه گفته بود که نمی‌توان به «عدم خصومت» دست یافت و اکنون می‌کوشید که این فرمول را به نفع سادات حل کند. اما کیسینجر در واقع تسلیم شده بود. او گفت: «فرمول‌سازی غیرممکن است، خط غیرممکن است، مدت آن غیرممکن است.»

آلون گفت که هنوز امکان بهبود عبارت‌ها و جمله‌بندی‌ها وجود دارد. کیسینجر عصبانی شد: «ییگال، تو در مورد مذاکره صحبت می‌کنی و من در مورد خاتمه.» آلون او را نادیده گرفت و دوباره در مورد مدت‌زمان توافق صحبت کرد و سپس به آنها پیشنهاد کرد که در مورد این خط صحبت کنند «تا ببینیم چه چیزی می‌توانیم به‌دست آوریم.» کیسینجر علاقه‌ای نداشت. رابین نیز همچنین. او گفت که مایل است به پیش‌شرط‌های سیاسی بپردازد، اما «در مورد خط، بسیار اندک». کیسینجر او را متقاعد کرده بود که کار تمام است. او گفت که آماده شده بود تا از میانه گذرگاه‌ها عقب‌نشینی و میدان‌های نفتی را رها کند، اما احساس می‌کرد در ازای آن چیزی کافی برای فراتر رفتن به دست نمی‌آورد. بااین‌وجود، ازآنجا‌‌که رابین پیش‌تر برای نشست دیگری در کابینه فراخوانده شده بود، کیسینجر تصمیم گرفت منتظر بماند.

بعد اتفاق عجیبی افتاد. گور با این ادعا که اسرائیلی‌ها این پیشنهاد را در تمام مدت ارائه کرده‌اند، پیشنهاد کرد که در ازای حفظ ایستگاه هشدار اولیه اسرائیل در «ام هاشیبه»، درست در غرب گذرگاه گیدی، مصر می‌تواند ایستگاهی مشابه روی خط‌الرأس در انتهای غربی گذرگاه‌هایی داشته باشد که منطقه حائل سازمان ملل است. این دلخوری کیسینجر را برانگیخت. پس از معکوس کردن مسیر، او از آلون فرمول جدید خود را در مورد «عدم استفاده از زور» پرسید و با هم شروع به سرهم‌بندی کردن زبان آن کردند. ازآنجا‌‌که اعضای کابینه بیرون منتظر بودند، رابین جلسه را به تعویق انداخت و گازیت و دینیتز را به همکاری با سیسکو و ساندرز بر سر زبان، اعزام کرد. با وجود تمام حرف‌هایی که کیسینجر در مورد پایان دادن به مذاکرات گفته بود، او تمایل خود را برای بازگشایی مذاکرات نشان داده بود. کیسینجر ترفند خطرناکی را که با موفقیت در مذاکرات اسرائیل و سوریه به کار برده بود، تکرار کرد.

بااین‌حال، استفاده از «پُتک»‌اش تاثیر محدودی بر کابینه داشت. اسرائیلی‌ها هرگونه اشاره‌ به چیزی که ممکن است «عدم خصومت» به نظر برسد را کنار گذاشتند، اما پیشنهاد خود را مبنی بر عقب‌نشینی مبهم به وسط گذرگاه‌ها تغییر ندادند و همچنین ترتیبات مربوط به میدان‌های نفتی را که مصری‌ها باید در چارچوب خطوط اسرائیلی یک «سرزمین محصور» دست به عمل بزنند، هم تغییر ندادند. آلون متقاعد شده بود که سادات خط میانی گذرگاه‌ها را می‌پذیرد «زیرا واقعا امتیاز بزرگی است». کیسینجر فکر کرد که در سیاره دیگری است و همین را به آلون گفت. کیسینجر گفت: «این یک امتیاز بزرگ اسرائیلی در چارچوب بحث‌های داخلی اسرائیل است!»