نگاه دیگران-بخش صدونودوششم
استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
کیسینجر ماهرانه پرسید، آیا منطقه حائل سازمان ملل میتواند به دو کیلومتری غرب قنیطره گسترش یابد؟ دایان گفت: شاید، اگر در ازای آن چیزی از سوریها وجود داشته باشد. وی شخصا گفت که مشکلی با بازپسگیری قلمرو سوریه فراتر از خط ۶ اکتبر ندارد، مشروط بر اینکه مواضع نظامی خود را به جلو منتقل نکنند؛ اما دایان بهصراحت گفت که هیچیک از همکارانش در کابینه موافقت نکردند. دایان اکنون در منطقه بود. کیسینجر با فرض اینکه بتواند مایر را متقاعد کند، از آنچه در آن لحظه نیاز داشت، برخوردار بود. او گفت: «این اولین چیزی است که شنیدم که تحقیرآمیز نیست.» هنگامیکه کیسینجر صبح روز بعد با نخستوزیر در اقامتگاهش ملاقات کرد، مایر اشاره کرد که از آنچه دایان ارائه کرده حمایت میکند. کیسینجر به مایر اطمینان داد که پیشنهاد دایان را با اسد مطرح نخواهد کرد، اما ابتدا آن را بهعنوان ایده خود به سادات ارائه میکند و از او میپرسد که آیا از آن حمایت میکند یا خیر، «تا بتوانم آن را در اسرائیل بقبولانم.» هر دو در وضعیتهای متفکرانهای بودند.
مایر از اینکه نمیتواند با خودش به خاطر اتفاقی که در جنگ رخداده است کنار بیاید، ابراز تاسف کرد. کیسینجر گفت که او نیز بهدلیل شیوهای که کنگره و روشنفکران لیبرال او را دنبال میکنند، به استعفا میاندیشد. سپس کیسینجر درک خود از مفهوم دایان را تکرار کرد: با زور وارد شدن در منطقه حائل سازمان ملل، میتوان خط سوریه را جلوتر برد؛ درحالیکه خط اسرائیل در جایی که گور میخواست باقی میماند. کیسینجر فکر میکرد که میتواند آن را به اسد بقبولاند. مایر تاکید کرد که برای جلب موافقت کنست درباره این نوع عقبنشینی، باید بستهای را ارائه دهد که شامل تدارکات تسلیحاتی و کمکهای اقتصادی و آتشبس واقعی باشد. کیسینجر گفت که فهمیده است.
شنبه، ۴مه۱۹۷۴، دمشق – اسکندریه. سوریها از بازگشت کیسینجر به دمشق خوشحال بودند و میخواستند نمایشی از آن بسازند. خدام، وزیر امور خارجه، یک ناهار رسمی سطح بالا برای کیسینجر در «اورینت کلاب»، مکان مورد علاقه افسران نظامی و سیاستمداران رژیم ترتیب داد. با کاغذ دیواری و لوسترهای مخملی مایل به رنگ قرمز و طلاییاش، این کلاب شبیه محیطی شبانه برای پاسوربازان و رقصندهها به نظر میرسید. اما بعدازظهر شنبه دستور داده شده بود که روابط جدید با ایالاتمتحده در معرض دید عموم قرار گیرد؛ ژستی که برای هیچ وزیر خارجه بعدیای تکرار نشد. هنگامیکه کیسینجر به کاخ ریاست جمهوری بازگشت، به اسد توضیح داد که نقشه اسرائیل را دریافت کرده است، اما نقشه همان نقشهای است که دایان در واشنگتن به او ارائه کرده بود. (در واقع، نقشه گور نیمی از قنیطره و تمام منطقه رفیدیم را به سوریه بازمیگرداند، بسیار بیشتر از آنچه دایان به واشنگتن آورده است.) او گفت که روی اسرائیلیها کار میکند تا پیشنهاد آنها را بهبود بخشد و دو روز پس از بحث مجدد درباره آن در بیتالمقدس به دمشق بازخواهد گشت.
کیسینجر و اسد گفتوگوی دوستانهای درباره سایر جنبههای معامله داشتند؛ اما پس از آن کیسینجر کاری غیرقابل توضیح انجام داد. او نقشه گور را به اسد نشان داد. کیسینجر با اشاره به اینکه خط اسد برای اسرائیلیها غیرقابلقبول است، گفت که بهصراحت روشن کرده است که خط گور برای اسد غیرقابلقبول است. اسد گفت: «اگر خط من غیرقابلقبول باشد، به توافق نخواهیم رسید.» اسد اسرائیلیها را «آدمهای ناجور» خطاب و تاکید کرد که به آنها اجازه نمیدهد «به اینگونه توهین به ما ادامه دهند» و گفت که «یک متر کمتر از خطی که تعیین کردهایم» را نمیپذیرد. کیسینجر با ترغیب اسد به صبر گفت که ایالاتمتحده از سیاست توسعهطلبی اسرائیل حمایت نخواهد کرد. اسد در پاسخ گفت: «کلمه اسرائیل مترادفِ توسعهطلبی است.» اسد اعلام کرد که «بدون کمک آمریکا، اسرائیلیها نمیتوانند چنین نقشه توهینآمیزی ارسال کنند.» در مواجهه با این تهاجم لفظی، کیسینجر مدعی شد که اسرائیلیها پیشتر نقشه را پس گرفتهاند که این پرسش را به وجود آورد که چرا او [کیسینجر] برای ارائه آن خود را بهزحمت انداخت.
در طول بیستوچهار ساعت، کیسینجر هم توسط مایر و هم اسد تنبیه شده بود. هنگامیکه هواپیمای او در آن عصر به سمت پایین سواحل مدیترانه حرکت میکرد، کیسینجرِ متنبه مشتاقانه منتظر تعامل آسانتر با سادات بود. او در اسکندریه، دومین شهر مصر فرود آمد. این شهر که در دوران باستان توسط اسکندر بزرگ تاسیس شد، برای یک هزاره پایتخت مصر و مرکز مهم تمدن هلنیستی بود که کتابخانهای بزرگ با مجموعه عظیمی از طومارهای پاپیروس را در خود جای داده بود. فهمی، وزیر امور خارجه کیسینجر را تا استراحتگاه المعموره، اقامتگاه تابستانی ریاستجمهوری مصر، واقع در ساحل مدیترانه در ضلع شرقی شهر، همراهی کرد.