تنها چند روز پس از آغاز جنگ ۷ اکتبر بین اسرائیل و حماس در غزه، ایران یک توافق‌نامه تاریخی را با جمهوری آذربایجان برای ایجاد یک مسیر ترانزیتی موسوم به کریدور ارس امضا کرد که به آذربایجان اجازه دسترسی به استان نخجوان را از طریق خاک ایران می‌‌‌دهد. این معامله به عنوان گام حیاتی در جهت جلوگیری از یک گزینه بحث برانگیزتر، معروف به کریدور زنگزور، تلقی می‌شد که منجر به تلاش آذربایجان برای عبور از ارمنستان خواهد شد. پیش از این، دو رقیب قفقاز جنوبی برای دهه‌ها بر سر منطقه جدایی طلب قره‌باغ کوهستانی، که محل بیش از سه دهه استقرار جمهوری  خودخوانده آرتساخ همسو با ارمنستان و در عین حال به رسمیت شناخته نشده بین‌المللی است، درگیر شده‌اند، که در سپتامبر گذشته در بحبوحه پیروزی‌های قاطع جمهوری آذربایجان با کمک ترکیه و اسرائیل برچیده شد.

ایران که به طور سنتی از ارمنستان حمایت می‌کند، به سمت تنظیم مجدد رویکرد خود حرکت کرده است. در بحبوحه تلاش‌های مداوم برای بهبود روابط با باکو در پی حمله به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران در ژانویه سال گذشته، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران در دیدار اخیر با جیحون بایراموف همتای آذربایجانی خود تا آنجا پیش رفت که «فصل جدیدی» را در روابط ایران و آذربایجان اعلام کرد. اما همان‌طور که امیل آودالیانی، استاد دانشگاه اروپایی در تفلیس گرجستان، به نیوزویک گفت: «این به آن معنا نیست که جمهوری اسلامی از توازن قدرت در قفقاز جنوبی خوشحال است.»

یک علت مشترک

محرک اصلی آشتی جمهوری آذربایجان و ایران، تمایل متقابل برای ثبات منطقه‌ای، حسن نیت ژئوپلیتیک و چشم‌اندازهای اقتصادی است، به‌ویژه کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی پیشنهادی شمال-جنوب (INSTC) که یک مسیر ریلی بلندپروازانه را پیش‌بینی می‌کند که هند را به روسیه، آذربایجان و ایران متصل می‌کند. آودالیانی گفت: «ایران و آذربایجان اکنون هر دو علاقه‌مند به نزدیکی روابط هستند چون تجارت آنها در حال رشد است، عملیات کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی شمال- جنوب در حال گسترش است و به نظر می‌رسد باکو جاه‌طلبی‌های خود را برای باز کردن کریدور زنگزور کاهش داده است.»

آودالیانی افزود: «زمانی که تهران در تلاش برای عادی‌سازی روابط پیچیده سنتی خود است، این در استراتژی سیاست خارجی ایران می‌گنجد. از طرفی، آذربایجان نمی‌تواند تحمل کند که اوضاع آشفته‌‌‌ای با ایران داشته باشد، زیرا این کشور هنوز باید با ارمنستان به توافق صلح دست یابد و در حال حاضر از زمان سقوط قره‌‌‌باغ از سوی غرب مورد انتقاد قرار گرفته است.» در صورت تحقق کریدور شمال-جنوب به طول ۴۵۰۰ مایل مسیری ضد تحریم برای ایران و روسیه برای تجارت جهانی فراهم  می‌شود؛ در زمانی که هر دو کشور با محدودیت‌‌‌های اقتصادی فزاینده اعمال شده توسط واشنگتن مواجه شده‌‌‌اند. ابراهیم رئیسی رئیس‌‌‌جمهور ایران، تصمیم گرفته است تا روابط آشفته را در سراسر مرزهای کشورش، از قفقاز تا خاورمیانه، از جمله از طریق توافق با میانجیگری چین برای از سرگیری روابط با عربستان سعودی در مارس سال گذشته، ترمیم کند.

مساله اسرائیل

اما تنش‌های زیربنایی همچنان پویایی بین باکو و تهران را تحت‌الشعاع قرار داده است، به‌ویژه روابط رو به رشد و بی‌سر و صدا بین جمهوری آذربایجان و اسرائیل که از زمان آغاز جنگ تمام عیار بر سر قره باغ کوهستانی در سپتامبر ۲۰۲۰ تشدید شده است. اسرائیل اکنون تامین کننده خارجی تسلیحات به جمهوری آذربایجان و بزرگ‌ترین مشتری نفت جمهوری آذربایجان است. دو طرف همچنین مکانیزم‌های اشتراک اطلاعاتی را در میان سایر زمینه‌های همکاری ایجاد کرده‌اند. فواد شهبازوف، تحلیلگر سیاسی، که پیش از این به عنوان پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک و تحلیلگر ارشد مرکز ارتباطات استراتژیک که هر دو در باکو مستقر هستند، خدمت می‌کرد، به نیوزویک گفت: «شراکت بین آذربایجان و اسرائیل پدیده جدیدی نیست، اگرچه پس از جنگ دوم قره باغ در سال ۲۰۲۰ به طور چشمگیری عمیق‌تر شد.»

قبل از این درگیری جمهوری آذربایجان رویکرد محتاطانه‌ای را برای روابط دفاعی همه‌جانبه با اسرائیل در پیش گرفته بود. باکو همچنین به طور منظم با تهران به‌ویژه از طریق شمال-جنوب تعامل داشت. با این حال، جنگ اخیر تغییرات اساسی در منطقه ایجاد کرد و ایران با اعزام نیروهای خود در نزدیکی مرزهایش با ارمنستان و آذربایجان به درگیری پاسخ داد. جمهوری اسلامی در سال‌‌‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ نیز میزبان رزمایش‌‌‌های نظامی گسترده در این خطوط مرزی بود.

شهبازوف گفت، آذربایجان به نوبه خود «گامی به عقب برنداشت، بلکه آشکارا و با صدای بلند از مشارکت دفاعی با تل‌‌‌آویو در رسانه‌‌‌های دولتی تمجید کرد، زیرا اسرائیل یکی از معدود بازیگرانی است که فناوری‌‌‌های پیشرفته و مدرن دفاعی آذربایجان را تامین می‌‌‌کند.» وی با اشاره به مبادلات اطلاعاتی آذربایجان و اسرائیل افزود: بنابراین، باکو برای مشارکت اسرائیل ارزش زیادی قائل است و آن را وزنه‌‌‌ای در برابر ایران می‌‌‌داند. شهبازوف گفت که «شرکت‌های اسرائیلی برای مشارکت در بازسازی قره‌‌‌باغ جنگ‌‌‌زده پس از جنگ، به‌‌‌ویژه در زمینه کشاورزی، آذربایجان را زیر کشت بردند.» شهبازوف گفت، پس از فروپاشی جمهوری خودخوانده آرتساخ در سال گذشته، آذربایجان «حتی شراکت خود را با اسرائیل برای دستیابی به مهمات مدرن اضافی و پهپادهای احتمالی افزایش داد»

فراتر از رقابت ژئوپلیتیک آذربایجان و ایران، دو طرف یکدیگر را به ایجاد ناآرامی متهم کرده‌‌‌اند. برای ایران، برقراری روابط با شبه‌نظامیان متشکل از مسلمانان شیعه یک استراتژی کلیدی سیاست خارجی بوده است. شیعیان اکثریت جمعیت ایران، عراق و آذربایجان و اقلیت‌های قابل‌توجهی در تعدادی از کشورهای دیگر را تشکیل می‌دهند. محور مقاومت با حزب‌الله لبنان، انصارالله یمن، فاطمیون افغانستان، زینبیون پاکستان و سازمان‌های مختلف در عراق، سوریه، یمن، بحرین و فراتر از آن شناخته می‌شود. این گروه‌ها به دنبال مبارزه با نفوذ اسرائیل، ایالات‌متحده و گروه‌های شبه‌نظامی سنی فوق محافظه‌کار مانند القاعده و داعش هستند. در میان این ائتلاف، مقاومت اسلامی آذربایجان که حسینیون نامیده می‌شود، کمتر برای مخاطبان بین‌المللی شناخته شده است. حسینیون مانند اکثر گروه‌‌‌هایی که «محور مقاومت» را تشکیل می‌‌‌دهند، بنری دارند که مشتی برافراشته را نشان می‌‌‌دهد که تفنگی را در مدل آرم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به هم گره می‌‌‌زند و همسویی با ایران را اعلام می‌‌‌کند.

نقطه اشتعال دائمی

در حالی که قفقاز با توجه به تسلط شوروی بر منطقه در طول قرن بیستم عمدتا در حوزه نفوذ روسیه به تصویر کشیده می‌شود، اما قرن‌‌‌هاست که قفقاز برای ایران اهمیت تاریخی داشته است و به عنوان نقطه‌‌‌ای برای درگیری‌‌‌های نظامی، سیاسی و مذهبی که به دوران باستان بازمی‌گردد، بوده است. قفقاز  برای هزاران سال  بخشی از ایران بوده است و از نظر تاریخی، ایران به عنوان کشور میزبان در این منطقه محسوب می‌شود. این ارتباط، تهاجمات اسرائیل را برای جمهوری اسلامی حساس کرده است. سردار سرتیپ محمدرضا آشتیانی وزیر دفاع ایران چهارشنبه هفته گذشته در دیدار سورن پاپیکیان همتای ارمنی خود گفت: نباید اجازه دهیم منطقه قفقاز به میدان رقابت بین دیگران تبدیل شود، در غیر‌این صورت ثبات و امنیت هر کشوری به خطر می‌افتد. ترکیه، یکی از اعضای ناتو و یکی دیگر از قدرت‌های تاریخی است که برای نفوذ در قفقاز رقابت می‌کند و خود را به عنوان یک چالش اصلی برای روابط تهران با منطقه ثابت کرده است. کاظمی با اشاره به ایدئولوژی پان تورانیسم ناسیونالیستی که توسط امپراتوری عثمانی در قرن ۱۹ و ۲۰ در میان اقوام ترک، تاتار و اورالیک در سراسر اوراسیا ترویج شد، از کریدور پیشنهادی زنگزور که از ارمنستان عبور می‌کند، به عنوان «دالان تورانی ناتو» یاد کرد. در همین حال، گرم شدن روابط بین آذربایجان و اسرائیل، یکی دیگر از متحدان ایالات متحده، نگرانی‌‌‌هایی را در ایران نسبت به استقرار «اسرائیل دوم» در قفقاز برانگیخته است.

این اصطلاح به طور سنتی در مورد دیگر منطقه همسایه مورد نگرانی تهران، یعنی منطقه نیمه خودمختار اقلیم کردستان عراق، اطلاق می‌شود که گهگاه مورد حمله موشکی جمهوری اسلامی قرار گرفته است، عمدتا با هدف قرار دادن مقرهای جاسوسی اسرائیل در اربیل.  با این حال کاظمی تاکید کرد که جمهوری آذربایجان با توجه به جمعیت اکثریت شیعه، موقعیت استراتژیک به عنوان حائل بین ایران و روسیه و منابع انرژی فراوان، همواره جذابیت خاصی برای رژیم اسرائیل داشته است. وی گفت که مقامات اسرائیل «مکررا از جمهوری آذربایجان به عنوان «وطن دوم یهودیان» یاد کرده‌‌‌اند که البته از نظر تاریخی بی‌‌‌اساس است.

سازش

نیکیتا سمگین، کارشناس شورای امور بین‌الملل روسیه، گفت که همکاری بین آذربایجان و اسرائیل تنها «بی‌اعتمادی بین باکو و تهران را تشدید می‌‌‌کند.» با این حال، او به نیوزویک گفت: «شایان ذکر است که همکاری به تنهایی لزوما به این معنی نیست که آذربایجان به‌‌‌عنوان نماینده اسرائیل عمل می‌‌‌کند.» او گفت: «بنابراین، در شرایط کنونی، مشارکت عمل‌‌‌گرایانه بین ایران و آذربایجان امکان‌‌‌پذیر است، اگرچه روابط باکو با اسرائیل احتمالا به عنوان یک عامل منفی برای توسعه آن تلقی خواهد شد.»

سمگین با ارائه ارتباط بین ایران و روسیه در زمانی که دو کشور در حال تقویت روابط اقتصادی، نظامی و سیاسی خود از سوی شمال- جنوب هستند، توضیح داد که چگونه روابط تجاری با مسکو برای تهران «حیاتی» است. اهمیت مشارکت ایران و روسیه در بحبوحه گزارش‌‌‌هایی مبنی بر اینکه ایران هواپیماهای بدون سرنشین روسیه را برای جنگ در اوکراین در اختیار روسیه قرار داده است و قول مسکو برای ارائه سامانه‌های پیشرفته هوایی و ضد هوایی به تهران افزایش یافته است. سمگین گفت: حفظ روابط مثبت با باکو برای ایران ضروری است، زیرا بخش قابل‌توجهی از محموله بین روسیه و ایران از آذربایجان عبور می‌کند. ایجاد کریدور ارس فرصت‌ها را برای روابط تجاری روسیه و ایران و توسعه شمال- جنوب بیشتر می‌کند.