همچنین به دلیل کشتار وسیع اسرائیل، فشارهای بین‌‌‌المللی و منطقه‌‌‌ای به شدت افزایش یافته است. یک نوع از این فشارها در مجادله‌‌‌ا‌‌‌ی که سه‌‌‌شنبه شب بین طرف‌‌‌های مختلف انجام شد قابل مشاهده است. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا با بیان اینکه «واشنگتن خواهان رویارویی با ایران نیست»، گفت که «از ایران می‌‌‌خواهیم جبهه جدیدی را در درگیری‌‌‌های جاری در منطقه باز نکند»؛ روسیه نیز خواستار آتش‌‌‌بس بی‌قید و شرط رژیم صهیونیستی و حماس شد. لذا آمریکا به تنهایی زیر فشار سهمگینی برای آتش‌بس است و مشخص نیست تا چه زمانی بتواند این فشارها را تحمل کند. اخیرا بلومبرگ نوشت که آمریکا از قطر خواسته به حزب‌‌‌الله بگوید که جبهه دومی برای جنگ باز نکند. نیویورک‌تایمز نیز نوشته که بایدن و دستیاران او از اسرائیل خواستند از هرگونه حمله گسترده به حزب‌‌‌الله که این گروه قدرتمند را وارد درگیری کند، خودداری کنند. امروز که هنوز حملات زمینی به غزه از سوی اسرائیل آغاز نشده و همچنان تهدیدات در این رابطه ادامه دارد، این بحث مطرح می‌‌‌شود که معادلات تا بدین جا به سود کدام جریان و بازیگر تمام شده است؛ به‌خصوص بین دو رقیب منطقه‌‌‌ای یعنی ایران و اسرائیل.

چشم‌انداز جنگ برای مقاومت و اسرائیل

محمد خواجویی، پژوهشگر مسائل لبنان در این رابطه به روزنامه «دنیای‌اقتصاد» گفت: «‌اگر امروز که نوزدهمین روز از آغاز جنگ حماس و اسرئیل است را ملاک قرار دهیم، تا به امروز ضربه‌‌‌ای که حماس به اسرائیل زد که به نوعی نیابت از مجموعه محور مقاومت به اسرائیل بود، فعلا دستاورد را به سمت محور مقاومت برده و دستاوردها در این سمت سنگین‌‌‌تر بوده است. اسرائیل ضربه‌‌‌ای خورده و عملا تفوق و برتری سیستم امنیتی، اطلاعاتی و نظامی‌اش زیر سوال رفته و تصویر شکست‌‌‌ناپذیری این رژیم از بین رفته است.»

به گفته خواجویی، در طول این سه هفته اخیر که اسرائیل تلاش کرده آن ناکامی را جبران کند، گرچه ضرباتی را به غزه وارد کرده اما هنوز نتوانسته تغییر مدنظر خود را رقم بزند. وی افزود: «‌زیرا وضعیت امنیتی در غزه همچنان مثل سابق است و تغییر ریشه‌‌‌ای که اسرائیل به دنبال آن است، هنوز رخ نداده است. لذا از نظر راهبردی ضربه‌‌‌ای که اسرائیل خورد جبران نشده و تا الان محور مقاومت و ایران در تقابل با اسرائیل، وزن بالاتری را از نظر ضربه‌‌‌ زدن داشته است.» این پژوهشگر مسائل خاورمیانه با اشاره به اینکه ضرباتی که اسرائیل وارد کرده بی‌‌‌سابقه بوده است، توضیح داد: «‌بیش از ۶۰ درصد از مناطق مسکونی در غزه مورد هدف قرار گرفته اما تغییر جدی رقم نخورده است. همچنین علاوه بر ضربه‌‌‌ای که اسرائیل در ۷ اکتبر خورد، اقداماتی که اجزای دیگر محور مقاومت در طول سه هفته اخیر انجام دادند یعنی التهاب‌‌‌آفرینی در مرزهای لبنان و اسرائیل، سوریه و اسرائیل و در عین حال تحرکات گروه‌‌‌های مقاومت عراقی و یمنی در منطقه، توانسته فعلا اسرائیل را با یک وضعیت درنگ روبه‌رو کند.»

خواجویی ادامه داد: «‌از این رو اسرائیل تا امروز دست به عملیاتی زمینی علیه نوار غزه نزده و تا امروز این موضوع به  نفع محور مقاومت بوده است.» این کارشناس مسائل منطقه تاکید کرد: «‌اما اینکه بخواهیم نتیجه بگیریم که سیر تحولات در آینده نیز به سمت برتری محور مقاومت و ایران در مقابل اسرائیل پیش خواهد رفت، هنوز زود است و باید صحنه را ببینیم. زیرا هنوز بحث ورود زمینی اسرائیل به غزه و تغییر قواعد امنیتی در آنجا روی میز است و گزینه‌‌‌ای جدی به شمار می‌‌‌رود. این اتفاق ممکن است حکایت گل دقیقه نود را برای تل‌‌‌آویو داشته باشد و بتواند با زدن این گل، بازی‌‌‌ای را که تا الان در آن شکست خورده است، ببرد.» وی افزود: «البته این امکان هم هست که اسرائیل در این بازی باخته با حمله زمینی هم پیروز نشود و در نهایت در این بازی شکست بخورد.»

خواجویی در ادامه توضیح داد: «‌هدف حداقلی اسرائیل در این جنگ که بتواند با دست یافتن به آن بگوید شکست ۷ اکتبر را جبران کرده، تغییر چهره امنیتی غزه  است. بدین مفهوم که غزه را از کنترل حماس خارج کند. تا الان اسرائیل با حملات هوایی موفق به این امر نشده و بعید هم است موفق شود.» وی افزود: «‌از سال ۲۰۰۷ حماس بر غزه کنترل داشته و اسرائیل می‌‌‌خواهد کنترل این منطقه را از دست حماس خارج کند که اگر به این دستاورد نرسد، به قطعیت می‌‌‌توان گفت تل‌‌‌آویو از نظر راهبردی هیچ دستاورد جدی نداشته است.» وی در نهایت تاکید کرد: «‌‌‌به نظر من اسرائیل می‌‌‌خواهد راه‌‌‌ها را همچنان بررسی کند تا در نهایت از طریق یک حمله زمینی بتواند دست بالا را پیدا کند و سپس شرایط را برای شکل‌گیری توافقی که طبق آن کنترل غزه از دست حماس خارج شود، فراهم کند.»