خداحافظی با نماینده جریان سوم در سیاست خارجی

علی شمخانی که از اواخر دهه ۷۰ شمسی و به دلیل سبقه مذاکراتی با سعودی‌ها موفق به دریافت مدال ملک عبدالعزیز از عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه وقت عربستان و همچنین دریافت چند جایزه افتخار از دست مقامات ارشد ایران شد، رهیافت بعضا متفاوتی با دو جریان لیبرال میانه‌رو و اصول‌گرایی تجدیدنظرطلب در سیاست خارجی ایران داشته که می‌توان آن را مسامحتا نماینده «نیروی سوم» دانست که از قضا محدود و به تعبیری منحصر به خود شمخانی است. جریانی که در عین فهم دقیق از ظرائف و پیچیدگی‌های نظام بین‌الملل؛ به دیپلماسی و گفت‌وگو و همزمان خودبسندگی نظامی، بازدارندگی و شبکه نفوذ منطقه‌ای اعتقاد دارد. شاید بخش مهمی از این دیدگاه ناشی از سوابق نظامی علی شمخانی باشد که از سال ۱۳۵۸ به این سو در سمت‌های جانشین فرمانده سپاه، فرمانده نیروی دریایی ارتش و وزیر دفاع ایفای نقش کرد و بعدها با دبیری شورای عالی امنیت ملی و به ثمر نشاندن توافق برجام، عرصه سیاست‌ورزی را نیز به عرصه نظامی‌گری پیوند داد.

در چارچوب این تفکر، شمخانی به توازن در جهت‌گیری‌های سیاست خارجی اعتقاد داشت و از این زاویه منتقد همزمان دو طیف غرب‌گرایی و شرق‌گرایی بود و معتقد بود که کنش هوشمندانه برای حداکثر‌سازی منافع بلندمدت با بهره‌گیری از فرصت‌های موجود اصلی‌ترین راهبرد برای تکمیل روند قدرت‌سازی است. دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی ۲۱ اردیبهشت در همایش هندسه نظم نوین جهانی به میزبانی دانشگاه عالی دفاع ملی با بیان اینکه موضوع هندسه نظم نوین جهانی موضوع فوق‌العاده بااهمیتی است که برخورد شعاری و غیرفعال با آن، کشور را از گردونه پیشرفت همه‌جانبه به‌ویژه در ابعاد اقتصادی و امنیتی باز می‌دارد، گفت: تمرکز بر این پدیده و درک و تأمل در آن ما را به ضرورت بازبینی سیاست‌ها و رویکردهای کلان، چشم‌انداز بلندمدت، تدابیر و ملاحظات دکترینی رهنمون می‌سازد و رسالت جدیدی را به همه ما یادآوری می‌کند.

این ادبیات نشان‌دهنده انتقاداتی است که او از جهت‌گیری‌های صرف سیاست خارجی و تغییر در آن بدون توجه به عنصر تداوم در راهبردهای یک سیاست خارجی پویا و هوشمندانه داشت.  با این حال شمخانی همزمان به ادبیات نظام سلطه که گفتمان اصلی اصولگرایان در سیاست خارجی است باور داشت و معتقد بود وضعیت موجود جهان که با سستی و دگردیسی فزاینده در نظم کهن روبه‌رو است، تداوم مقاومت کشورهای مستقل در برابر نظام سلطه را به ضرورتی اجتناب‌ناپذیر برای ایفای نقش فعال در ساختار آتی نظام بین‌الملل تبدیل کرده است. از این منظر شمخانی عمیقا به فروپاشی نظام سلطه و انتقال قدرت در عرصه بین‌المللی اعتقاد داشت و طبیعتا با چنین خوانشی، وی طرفدار استفاده از فرصت‌های نوظهور از جمله نزدیکی به چین و روسیه بود. از همین زاویه بود که او در سفر سال ۲۰۰۱ به مسکو مذاکراتی را برای دریافت موشک برای تجهیز ناوگان دریایی ایران به عمل آورد.

عضویت ایران در سازمان شانگهای در سال ۱۴۰۰ و استقبالی که شمخانی از پیوستن ایران به این بلوک نوظهور قدرت داشت، نشان‌دهنده رویکرد او در نزدیکی به اصولگرایان است. به‌رغم این مشابهات، اما ذهنیت استراتژیک شمخانی مبتنی بر دیپلماسی دفاعی با عناصری از تحرک و انعطاف‌پذیری و پرهیز از دیپلماسی ماجراجویانه، او را از بخش عمده‌ای از طیف راست و اصولگرایان متمایز می‌کند و وی را به راهبرد سیاست قدرت نزدیک می‌کند. از چنین زاویه‌ای است که علی شمخانی برای خود نقش و جایگاه قابل‌توجهی قائل بود و بر اساس رویکرد عمل‌گرایانه، بازی‌های متفاوتی را نیز ایفا می‌کرد. به عنوان مثال در مقطعی او در اواخر دوره ریاست جمهوری حسن روحانی مانع از امضای پیش‌نویس احیای برجام شد و درست یک‌سال بعد در اواخر مرداد ۱۴۰۱ موافق پذیرش طرح جوزپ بورل برای احیای برجام بود. همان‌گونه که در دیدار با مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت: به‌‌‌دنبال توافقی قوی، قابل اتکا و پایدار هستیم.

در این میان تجربه نظامی‌گری او در عرصه‌های جنگ و دفاع سبب شکل‌گیری این ذهنیت و تفاوت‌های آن با دیگر شخصیت‌های نظام شده بود.  در واقع او نه سیاستمدار صرف و نه نظامی صرف بود و تلفیق این دو حوزه آن‌هم نه فقط در عرصه تئوری و نظریه، بلکه در عرصه عمل باعث شکل‌گیری تفکر فرهنگ استراتژیک نزد او شده بود. تفکری که طرفدار ملاحظه کردن مقدورات و محذورات در سیاست خارجی و تصمیم‌گیری محتاطانه با لحاظ کردن تمامی جنبه‌ها بود. تجربه زیسته شمخانی در جنگ و دفاع مقدس نیز باعث شد تا او از طرفداران بازدارندگی، شبکه نفوذ منطقه و خودبسندگی در حوزه امنیتی و راهبردی باشد.  شاید از این زاویه است که او مشقت‌ها و مصیبت‌های جنگ را به خوبی لمس کرده بود و از این بابت به بازدارندگی برای پرهیز از جنگ اعتقاد بنیادین داشت.

جانشین چگونه فکر می‌کند؟

علی‌اکبر احمدیان دبیر جدید شورای عالی امنیت ملی در دوران حضور به عنوان جانشین و فرماندهی در نیروی دریایی سپاه ایده دفاع نامتقارن در نیروی دریایی را عملیاتی کرد. احمدیان علاوه بر دارا بودن مدرک دکترای دندان‌پزشکی، فارغ‌‌‌التحصیل دکترای مدیریت استراتژیک از دانشگاه عالی دفاع ملی است و از سال ۱۳۸۶ به مدت ۱۶ سال رئیس مرکز راهبردی سپاه پاسداران بوده و به عنوان یکی از مشرف‌‌‌ترین چهره‌‌‌های کشور در مسائل امنیت ملی شناخته می‌شود. مرکزی که نقش مهمی در راهبردهای دفاعی کشور دارد. احمدیان یکی از پنج عضو جدیدی بود که رهبر معظم انقلاب ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ به ترکیب مجمع تشخیص مصلحت نظام اضافه کردند. علی‌اکبر احمدیان سال ۵۹ تحصیل در دانشگاه تهران را به صورت موقت رها کرد و به جبهه‌‌‌های جنگ رفت.

احمدیان در سال‌های پایانی جنگ یکی از معماران تحول در نیروی دریایی سپاه شد. علاوه بر نقش‌آفرینی در ایجاد یک نیروی دریایی نوین و بدیع در سپاه، از او به عنوان یکی از اولین نظریه‌پردازان ایده دفاع نامتقارن نام برده می‌شود. حضور مستمر ۱۵ ساله در نیروی دریایی سپاه سبب شده که وی به عنوان یک چهره صاحب‌نظر در حوزه شناوری و موشکی نیز شناخته شود. احمدیان سال ۷۹ نیروی دریایی سپاه را به مقصد ریاست ستاد مشترک سپاه ترک کرد. وی در مدت هفت ساله حضور در جایگاه ریاست ستاد مشترک سپاه، تحول عظیمی در ساختار اداری و توانایی سازمانی سپاه پاسداران در ابعاد مختلف به وجود آورد. احمدیان علاوه بر دارا بودن مدرک دکترای دندان‌پزشکی، فارغ‌‌‌التحصیل دکترای مدیریت استراتژیک از دانشگاه عالی دفاع ملی است و از سال ۱۳۸۶ به مدت ۱۶ سال رئیس مرکز راهبردی سپاه پاسداران بوده. آنچه درباره سوابق غیرنظامی سردار علی‌اکبر احمدیان کمتر گفته شده، شناخت راهبردی وی از مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور است.