آیا ایران و روسیه به سمت مشارکت استراتژیک پیش میروند؟
پوتین نخستین رئیسجمهور روسیه است که از زمان سفر «جوزف استالین» رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۴۳ میلادی به ایران سفر کرده است. از سال ۲۰۰۷ میلادی، پوتین دو بار برای شرکت در اجلاس سران کشورهای ساحلی دریای خزر به تهران سفر کرده و در هر سفر با مقام عالی رهبری دیدار کرده است. در سال ۲۰۰۷ میلادی، ایشان به پوتین گفته بودند «روسیه قدرتمند به نفع ایران است» و پوتین در پاسخ گفته بود: «منافع ملت روسیه در گرو یک ایران قدرتمند و تاثیرگذار در صحنه بینالمللی است.»
پیش از پیروزی انقلاب ۱۹۷۹، ایالات متحده بر سیاست ایران تسلط کامل داشت. پس از انقلاب و در طول جنگ طولانی صدام حسین علیه ایران، واشنگتن و مسکو بهشدت از حمله عراق به ایران حمایت کردند. با وجود این، پس از جنگ ایران و عراق، مسکو سیاست خود را در قبال تهران تغییر داد و به دنبال ایجاد دوستی با آن کشور بود در حالی که ایالات متحده و غرب خط مشی خصمانهای را در پیش گرفتند. تنشزدایی بین تهران و مسکو پیامدهای مهمی برای ژئوپلیتیک منطقه داشته است.
مقام عالی رهبری تصریح کردهاند تهران و مسکو باید برای منزوی کردن آمریکا و کمک به ثبات خاورمیانه همکاری خود را افزایش دهند. در نتیجه، تهران و مسکو سیاستهای خود را در خاورمیانه به سمت انزوای ایالات متحده هدایت کردهاند. حمایت همهجانبه تهران و مسکو مانع سقوط حکومت اسد در سوریه شد در حالی که ایالات متحده و متحدانش از جنگ در سوریه با هدف سرنگونی بشار اسد حمایت کرده بودند. حوزههای متعددی وجود دارد که ایران و روسیه میتوانند در آن نقاط مشترکی برای همکاری پیدا کنند. هر دو کشور با گروههای افراطی سنی از جمله داعش و القاعده مبارزه میکنند. هر دو کشور به ریاکاری ایالات متحده درباره حقوق بشر، تروریسم و یکجانبهگرایی اشاره کردهاند. هر دو کشور با تحریمهای ایالاتمتحده دست و پنجه نرم میکنند و امیدوار هستند سلطه دلارهای نفتی بر امور مالی و تجارت جهانی را خنثی سازند. در جبهه اقتصادی، مجاورت جغرافیایی و ارتباطات ترانزیتی احتمالا باعث تقویت تجارت میان دو کشور خواهد شد. کریدور تجاری شمال - جنوب که از شهرهای تاریخی قفقاز و از خلیج فارس و هند میگذرد به نوعی احیا خواهد شد. رویای قدیمی روسیه برای دسترسی به آبهای گرم خلیج فارس ممکن است به زودی محقق شود. با وجود این، اختلافات قابل توجهی نیز بین ایران و روسیه درباره موضوعات مهم وجود دارند. برای مثال، روسیه روابط استراتژیکی با اسرائیل دارد و به دنبال جذب ترکیه و عربستان سعودی به سوی خود و دور کردن آن کشورها از آمریکا بوده است. در مسائل مرتبط با حوزه انرژی، روسیه و ایران بر سر صادرات گاز به اروپا با یکدیگر اختلاف نظر دارند. نمونه دیگر، اختلافات مذهبی است. ایران یک کشور شیعه است در حالی که اکثر مسلمانان روسیه سنی هستند. همچنین، روسیه و اسرائیل شرکای استراتژیک هستند در حالی که ایران اسرائیل را دشمن میداند. علاوه بر این، در برخی حوزهها روسیه و ایالات متحده منافع مشترکی پیدا میکنند. احیای برجام برای جلوگیری از تبدیل شدن ایران به کشوری مجهز به سلاح هستهای یکی از آن موارد نادر است. همچنین، روسیه و آمریکا هیچ یک خواستار بروز جنگ دیگری در خاورمیانه نیستند. در حال حاضر دو دیدگاه متضاد درباره روابط تهران و مسکو در میان ایرانیان وجود دارد. دیدگاه نخست به سابقه طولانی سیاستهای روسیه علیه ایران در گذشته، مانند جنگهای روسیه علیه ایران، اشغال نیمی از ایران توسط روسیه، از دست رفتن ۱۷ شهر ایران در قفقاز به دست تزارها و حمایت مسکو از حمله نظامی صدام علیه ایران اشاره میکند. این دیدگاه ناظر بر این است که نباید به روسیه اعتماد کرد و وابستگی ایران به روسیه نقض اصل «نه غربی، نه شرقی» جمهوری اسلامی ایران است. دیدگاه دوم به منافع مشترک دو کشور در زمان کنونی اشاره میکند. «کاظم جلالی» سفیر ایران در روسیه، با تاکید بر اینکه سفر رئیسی به روسیه «نقطه عطفی» در روابط دو کشور است از این دیدگاه حمایت میکند. او گفته است: «ایرانیها از روسیه تزاری بیزار هستند اما روسیه امروزی متفاوت از روسیه دوره تزاری است. روسیه در برابر غرب ایستاده و پوتین و نزدیکانش به ریاستجمهوری رئیسی نگاه مثبتی دارند.» با وجود منافع مسکو و تهران در حوزههای مختلف، این موضوع به تنهایی برای یک مشارکت استراتژیک کافی نیست. برای تحقق یک مشارکت استراتژیک، آن دو کشور به چارچوب قانونی، نظارتی و سازوکارهای عملی برای همکاری پایدار نیاز دارند. با وجود این، در حال حاضر روابط دوجانبه مسکو و تهران بهشدت توسعه نیافته است. برای مثال، در سال ۲۰۰۷ میلادی، هر دو کشور برنامههای بلندپروازانهای برای افزایش تجارت سالانه به ۲۰۰ میلیارد دلار در بازه زمانی ۱۰ساله را پیشبینی کردند، این در حالی است که ۱۵سال پس از آن حجم تجارت سالانه ایران و روسیه در حال حاضر تنها ۴ میلیارد دلار است. علاوه بر این، یک مشارکت استراتژیک مستلزم وجود حمایت عمومی و مردمی گسترده از هر دو طرف است. این در حالی است که مساله اعتماد بین مردم روسیه و ایران، به ویژه در سمت طرف ایرانی کماکان مانعی بر سر راه گسترش همکاریها است. بهطور کلی، هر یک از طرفین، طرف دیگر را متهم میکند که به کشور مقابل نگاهی ابزاری برای معامله و مواجهه با غرب دارد. «آندری کورتونوف» رئیس شورای امور خارجی روسیه معتقد است روابط کنونی روسیه و ایران را به جای مشارکت استراتژیک میتوان به عنوان «اتحادی تاکتیکی» توصیف کرد. واقعیت آن است که افزایش خصومت بین ایران و آمریکا به نفع روسیه است در حالی که افزایش خصومت بین روسیه و آمریکا به نفع تهران است. استراتژی کنونی ایران در قبال مسکو مبتنی بر دیدگاه دوم ذکر شده است مبنی بر آنکه «تزار سرخ» (روسیه قدیم) و «تزار سفید» (روسیه فعلی) متفاوت از یکدیگر هستند و امروز ایران با «تزار سفید» سر و کار دارد. با چنین دیدگاه و اجماعی، رئیسی و دولت ایران مسکو را با وجود تمایل ایران برای پیشبرد روابط برای یک اتحاد استراتژیک چندان آماده نمیبینند. رئیسی در دیدار با پوتین گفت: «تهران و مسکو در مسیر روابط راهبردی قرار دارند، با وجود این، واقعیت آن است که اگرچه روسیه و ایران با یکدیگر همکاری میکنند و از روابط خوبی برخوردار هستند اما این همکاری تا مشارکت راهبردی واقعی، فاصله زیادی دارد.