توماس پیکرینگ، دیپلمات ارشد آمریکایی تحلیل کرد
سه تهدید تحریمها برای آمریکا
بهگزارش گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیایاقتصاد»، توماس پیکرینگ، سفیر اسبق آمریکا در روسیه، هند، اسرائیل و سازمانملل در یادداشتی برای روزنامه «میامی هرالد» با تاکید بر ناکارآمدی تحریمهای آمریکا علیه ایران، از پارادوکسی نام میبرد که براساس آن اعمال این تحریمها موجب افزایش نفوذ ایران در منطقه میشود. او که سابقه معاونت وزارت خارجه آمریکا را نیز در کارنامه خود دارد، مینویسد: ایالاتمتحده آمریکا تحریمهای شدیدی علیه ایران اعمال کرده که اکنون اقتصاد این کشور را تحت فشار فراوانی قرار داده است. حسن روحانی، رئیسجمهور ایران بهتازگی در اظهارنظری تاکید کرد که «امروز کشور درحال رویارویی با گستردهترین فشارها و تحریمهای اقتصادی در ۴۰ سال گذشته است.»
بهنظر میرسد که نیت پنهان برای اعمال این تحریمها، تهدید این کشور به تغییر رژیم باشد و به اینگونه فشار مضاعفی را بر دوش ۸۰ میلیون ایرانی قرار میدهد، از سوی دیگر موجب تعمیق شکافها میان اتحادیهاروپا و آمریکا شده و ایران را وادار ساخته است تا نسبت به میز مذاکره بیمیل باشد. در درازمدت اما پیامدهای دیگری نظیر افزایش انزوای بینالمللی آمریکا و کاهش قدرت دلار آمریکا و نیز دستورالعملهای وزارتخزانهداری در سطح جهانی برجای خواهد داشت. تحریمها از ابتدا برای این هدف که یک کشور متخاصم را برای دستیابی به توافق در مورد موضوعاتی که منافع آمریکا را تهدید میکند تحت فشار قرار دهد، ایجاد شدهاند. دور نخست تحریمها علیه ایران در هشت سال پیش با همراهی شرکای آمریکا و نیز کاهش قیمت جهانی نفت موجب شد تا ایران برنامه هستهای خود را محدود ساخته و با نظارتهای گسترده موافقت کند.
دولت ترامپ تاکنون از اهداف خود برای اعمال تحریمها علیه ایران سخن نگفته است. مایک پمپئو، وزیرخارجه او ۱۲ درخواست یکجانبه را از تهران مطرح کرده است تا به این ترتیب اطمینان یابد ایران هرگز سلاح هستهای نمیسازد؛ مثالی واضح از اینکه «کمالطلبی» میتواند دشمنی ابدی برای «خوب» باشد. پیشنهاد مبهم رئیسجمهور برای دستیابی به یک توافق بهتر درحالیکه توافق موجود را از بین ببرد به مانند عوض کردن یک خودروی متوسط با یک خودروی بالاتر ولی نسیه است. این تحریمها درحال کاهش سطح رفاه مردم ایران است، درحالیکه همزمان حکومت این کشور را مجاب میکند تا رفتار خصمانهتری را در عراق و سوریه در پیش بگیرد و به توسعه برنامه موشکی خود ادامه دهد. در این شرایط ایران بهطور قطع معتقد است که واشنگتن بهدنبال تغییر رژیم در این کشور است.
تهدید تغییر رژیم، همانطور که پمپئو در کنفرانس ورشو بهطور تلویحی و نسنجیده آن را تایید کرد، بهنظر جدی بهنظر میرسد. تنها با نگاهی به سابقه افغانستان، عراق و لیبی نشان میدهد که آمریکا در این امر موفق عمل نکرده است.در شرایطی که اغلب دولتها مخالفت خود را با ایده «نخست آمریکا» ترامپ نشان دادهاند، ایران درحال اجرای تورهای دیپلماتیک خود در سراسر جهان است. نقش امروز ایران یادآور دوران اوج فیدل کاسترو در کوبا است که بسیاری از کشورها او را بهمانند داوود پیامبر در نبرد با جالوت(آمریکا) تصور میکردند. ناکامی مفتضحانه کنفرانس ورشو که توسط پمپئو علیه ایران ترتیب داده شد یک نشان آشکار مبنی بر آن است که استراتژی آزمون و خطایی که آمریکا برای ائتلافسازی علیه ایران پیشگرفته و بهطور متوالی به شکست انجامیده است، تنها موجب تضعیف جایگاه رهبری آمریکا در جهان شده است.
کشورهای دوست و دشمن آمریکا اکنون درحال بررسی راههای گوناگونی هستند تا بتوانند از مخمصه تحریمهای ثانویه آمریکا بگریزند و به تجارت با تهران ادامه دهند. روسیه، چین و بسیاری از کشورهای دیگر که تمایل کمتری نسبت به استفاده از دلار آمریکا دارند علاقه خود را به استفاده از واحدهای پولی دیگر بهمانند یورو، یوآن و روبل ابراز کردهاند. بانکداران و مقامات دولت به ما اطمینان میدهند که دلار نقش خود را بهعنوان منبع قدرت آمریکا در آینده درازمدت ادامه خواهد داد اما نشانهها حاکی از آن است که شکافهایی درحال نمایان شدن هستند. شرکای اروپایی واشنگتن یک ابزار مالی ویژه را برای کوتاه کردن دستان بلند تحریمهای آمریکا راهاندازی کردهاند تا بتوانند به تجارت خود با ایران ادامه دهند.
این ابزار در حمایت از تبادلات تجاری اجازه میدهد تا کالاها بین شرکتهای ایرانی و اروپایی بدون استفاده از دلار جابهجا شوند. البته هنوز مشخص نیست که این روش موثر واقع شود اما این یکی دیگر از سیگنالهایی است که علیه آمریکا و وزارت خزانهداری آن وجود دارد. عزم دولت آمریکا برای محدود ساختن صادرات نفت ایران به صفر طرحی برای قطع دسترسی ایران به اقلام و ارز خارجی است. تقابلها علیه این دست از تلاشهای آمریکا از سوی دولتهایی که از دیرباز به محصولات پتروشیمی ایران وابسته بودهاند دولت ترامپ را وادار ساخت تا به هشت کشور معافیتهای موقتی را برای خرید نفت از ایران اعطا کند و همین مساله موجب نوعی گیجی در بازارهای جهانی نفت شده است. برای مثال آمریکا فشارهای قابلتوجهی بر عراق اعمال کرده است تا این کشور را وادار سازد از واردات برق و محصولات پتروشیمی از ایران دست بکشد.
این موضوع موجب شده است تا عراقیها درک بهتری از استراتژیهای تقابلی آمریکا در برابر ایران داشته باشند.
هدف آمریکا باید آن باشد تا ژست ایران بهعنوان قربانی آمریکا را بیاعتبار کند و انزوای واشنگتن را در عرصه بینالمللی خاتمه دهد.اکنون هیچ بحران مهمی در خاورمیانه وجود ندارد که بتوان بدون همکاری ایران آن را حلوفصل کرد که مهمترین آنها بحث اشاعه تسلیحات هستهای است. تضاد افزایش نفوذ ایران در منطقه درپی اعمال تحریمهای آمریکا امری واقعی است. راهحل این مساله تعهد چندجانبه و همکاریهای دیپلماتیک برای متقاعد ساختن ایران به همکاریهای سازنده است.
ارسال نظر