آغاز ماه‌عسل بورسی ترامپ؟

ترامپ، با معرفی شماری از چهره‌های تندرو برای پست‌های کلیدی، عزم خود را برای پیشبرد برنامه‌هایی همچون اعمال تعرفه‌های گسترده و اخراج میلیون‌ها مهاجر غیرقانونی ثابت کرده است. این درحالی است که بسیاری از اقتصاددانان هشدار داده‌اند که این اقدامات می‌تواند نهایتا منجر به  افزایش تورم و کسری بودجه شود. با این وجود بازار سهام تاکنون واکنشی که حاکی از نگرانی و ترس باشد بروز نداده است. داده‌ها نشان می‌دهند آمریکا درحال‌حاضر در هاله‌ای از خوش‌بینی و امید قرار دارد. شاخص S&p۵۰۰ و Russel۲۰۰۰ از روز انتخابات تاکنون به ترتیب ۳و ۵درصد رشد داشته‌اند. علاوه بر این، هزینه نسبی استقراض برای شرکت‌های بزرگ به پایین‌ترین سطح چند دهه اخیر خود رسیده است و دارایی‌های سفته‌بازانه مانند بیت‌کوین جهش‌هایی فراتر از انتظار داشته‌اند.

با این وجود شاخص‌ها و نمادهایی وجود داشته‌اند که از جو خوشبینانه این روزها بی‌نصیب مانده‌اند. به عنوان مثال شاخصی که نوسانات سهم‌های آسیب‌پذیر در برابر کاهش هزینه‌های دولتی را می‌سنجد، از زمان انتخابات تاکنون افت ۸درصدی را تجربه کرده است. از سوی دیگر پس از معرفی رابرت اف کندی جونیور که از بزرگ‌ترین منتقدان واکسن است، به‌عنوان گزینه‌ای برای وزارت بهداشت، سهام شرکت‌های حوزه بهداشت و درمان با کاهش ارزش مواجه شد.

خوش‌بینی یا حباب؟

به نظر می‌رسد منشأ این خوش‌بینی‌ها از این مساله نشات می‌گیرد که هم‌اکنون جمهوری‌خواهان هر دو مجلس کنگره و کاخ سفید را تحت‌کنترل دارند. در نتیجه سرمایه‌گذاران انتظار دارند دولت ترامپ بتواند به‌راحتی وعده‌های خود را برای کاهش مالیات شرکت‌ها و تسهیل مقررات اجرایی کند. این خوش‌بینی در بخش‌هایی از بازار سهام که بیشترین رشد را داشته‌اند، مشهود است. به عنوان نمونه رشد ۸درصدی صنایع خدمات مالی و انرژی آنها را تبدیل به یکی از اصلی‌ترین برندگان رالی اخیر بازار کرده است. با این وجود زمزمه‌های متناقضی از فعالان حرفه‌ای بازار به گوش می‌رسد. درحالی‌که نیمی از کارشناسان و اقتصاددانان، نظیر دیوید سالامن، معتقدند که این خوش‌بینی کورکورانه بوده و سرانجام این حباب شکسته خواهد شد و موجب زمین گیر شدن بسیاری از فعالان بازارها می‌شود، در عین حال افرادی چون کریسپی شل معتقدند بازار تاکنون منطقی عمل کرده و نشانه‌ای از امیدهای بی‌پایه‌‌و‌اساس در آن وجود ندارد.

منشأ نگرانی‌های اقتصادی

نگرانی‌های فعلی در خصوص اقتصاد و بازارهای مالی از چند عامل کلیدی نشات می‌گیرد که هرکدام به نوبه خود می‌تواند پیامدهای جدی برای آینده اقتصادی کشور داشته باشد. یکی از اصلی‌ترین نگرانی‌ها، سیاست‌های اقتصادی ترامپ است که می‌تواند به افزایش تورم و آهسته شدن رشد اقتصادی منجر شود. سیاست‌هایی مانند افزایش تعرفه‌ها می‌تواند هزینه‌ها را برای مصرف‌کنندگان بالا برده و منجر به افزایش تورم شود. علاوه بر این، سیاست‌های سختگیرانه برای مهاجران، نیروی کار زیادی را از بازار خارج کرده و به افزایش دستمزدها و کاهش توان تولیدی بنگاه‌ها منتهی شود. از سوی دیگر، نگرانی بسیاری از تحلیلگران اقتصادی این است که سیاست‌هایی چون کاهش مالیات‌های شرکتی و مقررات‌زدایی، درنهایت موجب کند شدن رشد اقتصادی در بلندمدت شود. همچنین بدهی‌های دولتی و کسری بودجه از بزرگ‌ترین دغدغه‌های این روزهای بسیاری از تحلیلگران است.

بازار سهام؛ اولویت ترامپ

ترامپ و مشاورانش تاکنون نگرانی‌ها درباره برنامه‌های اقتصادی خود را نادیده گرفته و تاکید دارند که سیاست‌هایی مانند حمایت از صنعت انرژی می‌تواند به حفظ تورم پایین و رشد اقتصادی بالا کمک کند. با‌این‌حال، با توجه به اینکه ترامپ همواره به عنوان تاجری موفق شناخته می‌شود، انتظار می‌رود توجه شخصی وی به بازار سهام مانع اجرای سیاست‌هایی شود که آسیب جدی به اقتصاد وارد می‌کنند.

تهدید دلاری کشورهای درحال‌توسعه

روی کار آمدن دونالد ترامپ، بازار اوراق قرضه کشورهای در‌حال‌توسعه را با تهدیدات جدی مواجه کرده است، چراکه تقویت دلار به ‌دلیل سیاست‌های اقتصادی ترامپ می‌تواند موجب خروج سرمایه‌ها از این بازارها شود. تخمین‌ها حاکی از این است که تا اواسط نوامبر ۲۰۲۴، شاهد خروج بیش از ۲۰میلیارد دلار از صندوق‌های سرمایه‌گذاری در اوراق قرضه بوده‌ایم. درصورتی که ترامپ وعده خود در رابطه با اعمال تعرفه جامه عمل بپوشاند، کشورهای درحال‌توسعه با مشکلاتی بسیار بزرگ‌تر از آمریکا مواجه خواهند شد. اعمال تعرفه‌ موجب می‌شود تقاضای صادراتی این کشورها کاهش پیدا کند. از‌این‌رو کشورهایی مانند مکزیک، برزیل و اندونزی که در دهه‌های اخیر قادر به استقراض با ارز کشور خود شده بودند، اکنون با چالش‌های جدیدی در مواجهه با تقویت دلار و افزایش نرخ‌های بهره ایالات متحده مواجه‌اند.

در صورتی که سیاست‌های ترامپ به همین صورت ادامه پیدا کند، انتظار می‌رود نرخ بهره در آمریکا کماکان در همین سطح باقی مانده و به این زودی‌ها نباید منتظر کاهش آن بود. این مساله موجب می‌شود جذابیت سرمایه‌گذاری در بازار کشورهای درحال‌توسعه که در دسته‌بندی بازارهای با ریسک بالا قرار می‌گیرند، کاهش یابد. این مساله موجب می‌شود بانک‌ مرکزی این کشورها به‌ناچار نرخ بهره خود را افزایش دهند. اگرچه برخی از تحلیلگران معتقدند سیاست‌های ترامپ در نهایت به تضعیف دلار در بلندمدت منجر خواهد شد و به ضرر آمریکا تمام می‌شود، اما برای بسیاری از کشورهای در‌حال‌توسعه، تقویت دلار و فشارهای ناشی از آن در کوتاه‌مدت و میان‌مدت، تبعات زیادی را به همراه خواهد داشت.

به نظر می‌رسد در‌حال‌حاضر، دوران سودهای کلان از طریق قمار روی کشورهای درحال‌توسعه و با بازده بالا به پایان رسیده است. در این شرایط  اوراق قرضه کشورهای در‌حال‌توسعه باید بیشتر به‌عنوان ابزاری برای تنوع‌بخشی به سبد سرمایه‌گذاری‌ها استفاده شود و نه به‌عنوان منبعی برای کسب بازدهی بالا. در این وضعیت، بسیاری از کشورها باید استراتژی‌های جدیدی برای مدیریت ریسک‌های ارزی و اقتصادی خود اتخاذ کنند. این استراتژی‌ها ممکن است شامل تقویت سیاست‌های مالی داخلی، مدیریت بهینه بدهی‌های خارجی و ایجاد تنوع در منابع درآمدی باشد. همچنین، این کشورها باید برای مقابله با نوسانات ارزی و افزایش هزینه‌های استقراض، برنامه‌ریزی‌های دقیق‌تری برای کنترل تورم و حفظ ثبات اقتصادی خود انجام دهند.