ضرورت واقعبینی در فضای تردید
با عنایت به اینکه بازار سهام بعد از سال ۹۹ به طور مشخص با سیاستگذاریهای بیرونی از مسیر صعودی بازماند، وعدههای انتخاباتی نمیتوانند برای جذب پول مثمرثمر واقع شوند. از سوی دیگر ممکن است سیاستهای تیم اقتصادی در جهت کنترل تورم اتخاذ شوند. این موضوع نیز از عوامل بازدارنده ورود پول به بازار سهام است. اما بورس تا چه زمانی در این وضعیت باقی خواهد ماند؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت بعد از انتخابات و نه تحتتاثیر این امر، بازار سهام در بازه زمانی یک تا دوسال تغییر مسیر مثبت خواهد داد. این موضوع در روزهای اخیر بهکرات از سوی کارشناسان مورد بحث قرار گرفته و اکثر پیشبینیها در همین مورد رابطه رفته است. طرفداران این سناریو با اشاره به ارزش بازار ۱۲۰میلیارد دلاری بورس، معتقدند که این میزان، بسیار کم است. دلیل این موضوع افت سود دلاری شرکتها در سال ۱۴۰۲ است.
برای جبران این کمبود، علاوه بر رشد قیمتهای جهانی، دخالت دولت در هزینه و بهای تولید شرکتها نظیر قیمت گاز خوراک نیز ضرورت دارد. بااینحال، با توجه به عدم صرفه اقتصادی تولید در شرکتها دولت چارهای ندارد تا در نهایت صنایع بورسی را با حمایتهای مختلف نجات دهد. در این صورت، شاهد افزایش ارزش دلاری بازار به محدوده ۲۰۰میلیارد دلار خواهیم بود. اما نکتهای که مشخص است آنکه این اتفاق در کوتاهمدت رخ نخواهد داد. رکود بازار سهام چهارساله شده است و وضعیت شاخص کل نشان میدهد در چنین شرایطی نباید انتظار داشت پول قدرتمند وارد بازار سهام شود.
بهویژه اینکه در تمام این چهار سال نرخ تورم در محدوده ۴۰درصد بوده است. اما بازار سهام در حال حاضر یک مزیت مهم نسبت به بازارهای موازی دارد و آن هم نقدشوندگی بالای آن است. از سوی دیگر بازارهای ارز و طلا اکنون با کمترین افتوخیز مواجهاند. برخی ازکارشناسان بر این باورند که به دلیل وضعیت اقتصادی کشور این دو بازار پتانسیل رشد چشمگیر در کوتاهمدت ندارند. در شرایطی که ممکن است شرکتهای بزرگ بورسی جدال جدیدی با ریسکهای غیراقتصادی تجربه کنند نیاز بازار به بازبینی انتظارات از آینده سهام به اوج خود خواهد رسید.