چه عواملی ذائقه بازار را تغییر میدهند؟
عدم محرک جدی برای ورود پول به بورس یکی از معضلات کنونی بازار مذکور محسوب میشود. به این ترتیب با توجه به اینکه تغییری در وضعیت متغیرهای اثرگذار بر بازار دیده نمیشود، ممکن است شاهد از دست رفتن سطوح بیشتری باشیم. درحالحاضر یکی از خوشبینانهترین سناریوهای موجود به حفظ وضعیت کنونی شاخص بازمیگردد. به نظر میرسد اگر نماگرها بتوانند در همین سطح باقی بمانند تا حدودی از روند پرشتاب خروج پول جلوگیری شود. اما وضعیت متغیرهای بیرونی سبب شده این سناریو با اماواگر روبهرو باشد. شواهد نشان میدهد قرار گرفتن بازار در مدار تعادلی نیازمند تغییر برخی از سیاستگذاریهاست. چرخش بانک مرکزی از برخی سیاستگذاریها بهواقع میتواند ناجی بازار مذکور شود. سیاستهای دستوری در خصوص نرخ دلار نیمایی موجب شده سرمایهگذاران بازارهای موازی را به بورس ارجحیت دهند. یکی از راههای رونق بورس انتقال پول از بازارهای موازی به این بازار است.
اما تا زمانی که سیاستهای دستوری از سوی بانک مرکزی اجرا شود، پول وارد بازار سرمایه نخواهد شد. بارها دیده شده که به دنبال تدابیر سیاستگذار نهتنها پول وارد بورس نشده است حتی از سمت تالار شیشهای به سوی بازارهای دیگر هدایت شده است. بررسی رفتار سیاستگذار حاکی از ناتوانی مطلق در کنترل دلار آزاد است. همین امر سبب شده سرمایهگذار دلار ۵۰هزارتومانی را به بازار سهام ترجیح دهد. در سه ماه گذشته نرخ نیمایی دوم که قرار بود بر اساس عرضه و تقاضا مشخص شود در محدوده مشخصی قابل معامله است که کشف قیمت آن برای صنایع توجیه اقتصادی ندارد. با توجه به این وضعیت با اتمام فصل مجامع و انتشار گزارشهای فصل بهار ممکن است تا حدودی سرمایهگذاران به صورت کوتاهمدت جذب بازار شوند. حال باید دید آیا این دو عامل میتوانند ذائقه بازار را تغییر دهند یا نمیتوانند؟
بهرغم مصائبی که بازار سهام با آنها دستوپنجه نرم میکند، از نظر ارزندگی اکثر سهام در وضعیت معقولی به سر میبرند. این مهم از یک سو و از طرفی نتایج گزارشهای سهماهه میتوانند روند بازار را تغییر دهند. با توجه به وضعیت تورمی حاکم بر اقتصاد، P/ E بازار ارزنده محسوب میشود و با عقبگرد سیاستگذار از سیاستهای چکشی، سرمایهگذاران میتوانند با ریسک حداقلی وارد بازار مذکور شوند.