سهامداران در ترافیک فصلی کدال به انتظار نشستهاند
منجی بهاری بورس تابستان؟
بورس تهران در روزهای گذشته شاهد ارائه گزارشهای فصلی شرکتها به سامانه کدال بود. در این روزها اگرچه عملکرد فصل بهار برای بسیاری از تحلیلگران رضایتبخش به نظر میرسید اما بیتفاوتی قیمتها به این عملکرد خوب حکایت از چیز دیگری داشت، به طوری که همزمان با افت قیمتها، ارزش معاملات سهام نیز هر روز کف جدیدی برای ۱۴۰۱میسازد. اینطور که به نظر میرسد فعالان بازار سهام به سبب عوامل متعددی که هم اکنون به عدماطمینان کنونی در بازارهای مالی شکل میدهند، با وجود رسیدن قیمت دلار نیمایی به محدوده ۲۶هزار تومان، گزارشهای فصلی عمدتا خوب و رشد قیمتهای جهانی ناشی از کاهش واهمه از سیاستهای ضد تورمی فدرال رزرو، قصد افزایش تقاضا در معاملات روز یکشنبه را نداشتهاند. این عامل اگرچه با تداوم رویکرد مثبت بازارهای جهانی به قیمتها در روزهای آتی از شانس تغییر برخوردار است، اما ممکن است با تداوم عوامل منفی نظیر بیاعتمادی مردم به بازار سهام، ابهامهای برجامی و عواملی از این دست نادیده گرفته شود.
افت تقلیدی قیمتها
بازار سهام در روزهای اخیر تحولات مهمی را پشت سر گذاشته است. افت قیمت کامودیتیها دستکم در دو هفته گذشته توانسته اثر منفی بسیاری بر اذهان سرمایهگذاران بورسی داشته باشد. این افت قیمت که خود ناشی از سیاستهای ضدتورمی در کشورهایی همچون ایالات متحده بوده بر تقاضای جهانی کالاهای اساسی اثر منفی گذاشته و توانسته بورس تهران را به عنوان یکی از اثرپذیرترین بازارهای مالی از قیمت کالاهای پایه متاثر کند. در همین راستا طی چند روز گذشته شاخص کل بورس پس از کشمکشهای بیحاصل در نهایت سطح یکمیلیون و ۵۰۰هزار واحدی را هم از دست داد و با رسیدن به سطح یکمیلیون و ۴۶۹هزار واحدی در روز یکشنبه بر یاس و ناامیدی فعالان بازار سهام برای حرکت قیمتها در روزهای بعدی افزود.
در حال حاضر بررسی متغیرهای عمده شکلدهنده به رفتار خریداران و فروشندگان در بازار سهام حکایت از آن دارد که بازار سهام در راستای حفظ وضع موجود، یعنی ماندگار کردن قیمتها در سطوح فعلی از قوت چندانی برخوردار نیست. این ضعف در حالی در قیمتهای سهام به وقوع پیوسته که بررسی گزارشهای ارائهشده به تارنمای کدال حکایت از آن دارد که عملکرد شرکتها در سهماهه نخست بهار خوب بوده است. در واقع بنا بر آنچه سرمایهگذاران حرفهای بازار سهام و کارشناسان میگویند، در شرایط عادی نه تنها این گزارشها میتواند در بسیاری از نمادها اوضاع معاملات را دگرگون کند بلکه اگر وضعیت روانی بازار مناسب باشد میتواند به تسریع روند صعودی قیمتها منتهی شود. پیشتر نیز در خصوص وضعیت روانی بازار سهام و دلایل متعدد نگاه بدبینانه به سهام شرکتها در میان مردم عادی سخن به میان آمده است. اما وضعیت فعلی نشان میدهد که حتی نمادهای غیردلاری نیز نتوانستهاند آنچنان که باید راه خود را به سوی سطوح بالاتر تابلوهای معاملاتی باز کنند.
همین امر سبب شد در خلال معاملات روز گذشته افت قیمتها در بازار سهام منجر به کاهش ۶۹/ ۰درصدی شاخص بورس شود. بررسی عملکرد بازارهای دارایی در سایر کشورها طی هفتههای اخیر نشان از آن دارد که عکسالعمل قیمتها در بورس و فرابورس به شرایط فعلی در مواقع بسیاری همسو با فراز و فرود شاخصهای سهام مطرح در دنیا بوده است. با این حال برای آنکه بدانیم عامل بیاعتمادی به فضای کنونی که خود مولود عدماطمینان سنگین در اقتصاد کشور است، چه تاثیری بر بازار داشته، باید این نکته را در نظر داشته باشیم که متغیر تورم در ایران هیچگاه به اندازه کشورهای دیگر نمیتواند در بسیج کردن پساندازهای عمومی به سمت بازارهای غیرمولد و تشدید فعالیتهای سفتهبازانه گام بردارد. بنابراین اگرچه با نگاهی سطحی به قیمتهای جهانی میتوان در نگاه اول برای دلیل افت قیمت سهام در بورس یا فرابورس توجیهات مناسبی دست و پا کرد اما در بطن همه این تفسیرها باید به این نکته مهم توجه داشت که بازار سهام ایران با وجود اثرپذیری بالا از تورم، آن هم در شرایطی که انتظارات تورمی بسیار قد علم کرده، به این حال و روز افتاده است.
دویدن در تاریکی
برای درک چرایی اینکه چرا بازار هماکنون اهمیت چندانی به انتظارات تورمی نمیدهد بهتر است ابتدا قضیه را با مثالی ساده توضیح دهیم. فرض کنید در جنگلی تاریک (که طبیعتا دویدن در آن خیلی سخت است) از دست جانوری درنده فرار میکنید. شانس زنده ماندن شما در چنین فضای ناهموار و پرمانعی نسبت به زمانی که در دشتی هموار و زیر نور آفتاب میدوید چقدر خواهد بود؟ طبیعتا پاسخ دادن به چنین سوالی خیلی ساده است. هر انسان عاقلی که فرق روز و شب و مسیر هموار و ناهموار را بداند بدون شک دشت را گزینه بهتری به حساب میآورد. برای اینکه بدانیم چرا بازار سهام ایران هماکنون نه به گزارشهای فصلی شرکتها واکنشی مثبت نشان میدهد و نه به انتظارات فزاینده تورمی که ماههاست در اقتصاد شکل گرفته و به این روز افتاده، تنها کافی است به همین مثال بالا رجوع کنیم. عدم اتخاذ سیاستهای پولی قابل اتکا و همچنین در ابهام ماندن برجام سبب شده تقریبا هیچکس تصویری روشن از احتمالات پیش رو نداشته باشد. دقیقا به همین دلیل است در تمامی بازار به جز بازار سهام نیز در روزها و هفتههای اخیر نوسانهای رخداده بسیار اندک بودهاند و حتی با وجود افت قیمت طلا در بازارهای جهانی بهای سکه کاهش محسوسی نداشته است. در واقع آنچه در تمامی بازارها اتفاق افتاده میتوان به عنوانی پازلی بزرگتر دید که بورس را هم در خود جای داده است. سرمایهگذار مانند فردی که از ارتفاع آویزان مانده و جرات تکان خوردن ندارد در بیشتر مواقع قیمتها را آنچنان بیتحرک نگه میدارد که انگار هیچ عاملی برای اثرگذاری بر قیمتها وجود ندارد. در این میان افت قیمت سهام که در برخی از گروهها محسوستر است در شرایطی رخ داده که همین عدماطمینان مطرحشده ریسکی مضاعف را پیش روی سرمایهگذاران قرار میدهد. این ریسک چیزی نیست جز ملغمهای از افت قیمتهای جهانی که در ابتدا اشاره شد و مسکوت ماندن مذاکرات برجام. این روزها همه چیز آنقدر در فضای اقتصاد سیاسی ایران مبهم است که تقریبا تحلیلها همه با اماواگرهای بزرگ و کوچ بسیاری مواجه شدهاند. برخی مانند صنایع پتروشیمی و پالایشی که همواره نرخ خوراک مهمترین دغدغه آنها بوده و سرمایهگذاران در مقاطع بسیاری از تصمیمات یکشبه در آن صدمه خوردهاند همچنان سابقه پیشین را نکتهای پرابهام برای ثبات هزینهها در آینده میدانند. صنایعی نظیر خودرو همچنان تحتتاثیر قیمتگذاری دستوری زیان را انباشته میکنند و آنهایی هم که مانند پالایشیها با افزایش قابلتوجه کرک اسپرد در فصل بهار روبهرو بودند احتمالا در ماههای آتی به سبب افت قیمت نفت ناشی از افزایش نرخ بهره در آمریکا نتوانند بهار رویایی ۱۴۰۱ را در تابستان تکرار کنند. همه اینها سبب شده توجهی را که انتظار میرفت، به سمت نمادهای موفق بهار که هم اکنون گزارشهای آنها روی کدال قرار میگیرد شاهد نباشیم. اینکه تا چه اندازه میتوان بازار را برای بیتوجهی به این تغییرات مقصر دانست امری است که ارائه پاسخ منطقی برای آن را میتوان به آینده واگذار کرد، آن هم دقیقا وقتی که نه سرخوردگیهای فعلی پابرجا باشد و نه هیجانات کنونی بتواند تحلیلها را مخدوش کند. اما میتوان تصور کرد که بنا بر تجربه تلخ سال ۹۹ و فرسایش طولانیمدت روند نزولی طبیعتا دیگر کسی نمیخواهد تخممرغهای خود را در سبد تحلیلهای خوشبینانه بگذارد.
سبز پژمرده بازارها
اما از کمتوجهی به گزارشها و انتظارات اقتصادی مردم که بگذریم، میتوان گفت در روز گذشته همزمان با تعطیلی بازارهای داخلی یک اتفاق خوب برای بورس افتاد که میتواند در روز جاری بر دادوستدهای بازار سهام اثر بگذارد. این امر چیزی نبود جز افت شاخص دلار و رشد قیمتهای جهانی که در اثر افزایش خوشبینی سرمایهگذاران آمریکایی و به تبع آنها سرمایهگذاران بینالمللی روی داده است. بر این اساس قیمت دلار در مقایسه با ۶ ارز دیگر مورد بررسی طی این روز کاهش یافت و سبب شد شاخص یادشده از محدوده ۱۰۹ به سطح ۱۰۷ واحدی کاهش پیدا کند. در پی چنین رویدادی قیمت نفت برنت دریای شمال تا زمان نگارش این گزارش در روز گذشته به حدود ۱۰۳دلار و ۵۴سنت در هر بشکه رسید که نشانگر ۶۷/ ۱درصد افزایش است. همچنین قیمت هر تن مس با ۷/ ۲درصد افزایش از سطح ۷۳۵۲ دلار گذشت که در پایان هفته قبل و قبل از انتشار ارقام تورم ماهانه در آمریکا مسالهای کمتر محتمل تلقی میشد. گفتنی است در این روز سایر فلزات اساسی نیز سبزپوش بودند. سرمایهگذاران پس از اینکه دیدند در ماه گذشته تورم در بخش انرژی و مواد غذایی افزایشی نبوده است، به اظهارنظرهای امیدوارانه در خصوص سهلتر شدن روش مقابله تورم از سوی فدرال رزرو پرداختند. بر این اساس در حال حاضر بازارهای جهانی به این جمعبندی رسیدهاند که احتمالا تصمیمات پیش روی سیاستگذار پولی در ایالات متحده این بار به رشد۷۵/ ۰درصدی نرخ بهره منتهی نخواهد شد. همین امر در کنار تصمیم جدید چینیها برای بهبود وضعیت اقتصادی با پرداخت تسهیلات و کمکمالی سبب شد در روز معاملاتی اخیر ترمز روند صعودی در شاخص دلار کشیده و قیمت بسیاری از کامودیتیها با افزایش همراه شود. این مساله همچنین سبب شده شاخصهای آمریکایی سهام نیز در روز گذشته رشد خوبی را شاهد باشند. موضوعی که میتواند با فرض ثبات در سایر مولفهها به نفع بورس تهران تمام شود. این بازار که در هفتههای اخیر اثرپذیری بالایی از مسائل رخ داده در بازارهای جهانی داشته است، حالا میتواند در کشاکش نوسانات رویداده در شاخص دلار و تصمیمات بانکداران مرکزی جهان اندکی آرامش را تجربه کند. مضاف بر اینکه تداوم صعود بازارهای جهانی میتواند در همراهی با گزارشهای سهماهه امیدوارکننده مسیر پیش رو را برای رشد قیمت سهام در بازار داخلی هموار کند. البته نمیتوان منکر این نکته شد که با وجود هر دو عامل مثبت، سرمایهگذاری چه در بازار سهام و چه در سایر بازارها در ایران همچون همان مثال دویدن در جنگل تاریک امری بسیار پرریسک است و همین امر میتواند راه را برای بیتفاوت ماندن بخشی از بازار به عوامل مثبت نیز هموار کند.