خداحافظی بورس با سودهای تورمی؟

روز یکشنبه پس از استراحت یک روزه مجددا قیمت‌ها در بورس افزایشی شدند و بهبود تقاضا در نمادهای کوچک‌تر در نهایت به بزرگ‌ترها نیز سرایت کرد و شاخص کل بورس مجددا در مدار صعود قرار گرفت. رشد ۱۴/ ۱درصدی این نماگر در حالی طی روز گذشته ثبت شد که مدل جدید اعلام پیش بینی سود از این روز به طور رسمی الزامی شد.این در حالی است که به نظر می‌رسد حتی رویه جدید نیز چندان نمی‌تواند نیازهای بازار را برطرف کند و برای رسیدن به هدف اصلی که ایجاد رویکرد تحلیلی در بازار و کاهش عدم اطمینان از سرمایه‌گذاری در این زمینه است نیاز به کارهای دیگری باشد.تمامی این‌ها در حالی پی گرفته می‌شود که به نظر می‌رسد همچنان توجه سرمایه گذاران حقیقی به نمادهای تورمی آن هم از طریق سرمایه‌گذاری غیر مستقیم بالا است و لزوم داشتن نگاه تحلیلی به بازار پیش رو همچنان در میان مردم عادی جا نیفتاده است.

تداوم رفت و برگشت شاخص

دست به دست شدن جریان معاملات بازار سهام در میان خریداران و فروشندگان همچنان ادامه دارد.روز گذشته برآیند عرضه و تقاضا در بورس و فرابورس در حالی به نفع خریداران تغییر کرد که در روز شنبه نماگر اصلی بازار سرمایه نتوانسته بود عملکردی بهتر از افت ۸۸/ ۰ درصدی را به ثبت برساند.این‌طور که به نظر می‌آید در مواجهه با عواملی نظیر کاهش نرخ بهره بین بانکی، ثبات قیمت دلار در محدوده فعلی و سایر مسائل موثر بر بازار سهام مانند انتظار برای ثبات نسبی قیمت کامودیتی‌ها در محدوده فعلی و تشتت سایر مسائل بازار سهام، سمت و سویی مشخص برای سوق دادن قیمت‌ها ندارد و در هر روز متناسب با ذهنیت سرمایه گذاران صرفا به ثبت نوسان در شاخص کل می‌پردازد.

بر این اساس روز گذشته شاخص کل بورس تهران به میزان ۱۴/ ۱ درصد رشد کرد تا ضمن جبران افت روز شنبه از بدبینی سرمایه گذاران نسبت به وضعیت بازار یاد شده بکاهد.در این روز افزایش بیش از ۱۴ هزار واحدی شاخص یاد شده سبب شد تا دماسنج بورس تهران به سطح یک میلیون و ۲۸۵ هزار واحد برسد.این تغییرات اما نکات مهم دیگری را نیز در بر داشتند. همان طور که در گزارش روز قبل اشاره شد روند تغییرات نماگر هموزن در واگرایی با شاخص کل افتی بسیار ناچیز را به ثبت رساند. همین امر سبب شد تا میل کوچک‌ترهای بازار به پیشروی بر مدار صعود نیز شاخص هموزن را بیش از شاخص کل رشد دهد.به دنبال این اتفاق که حکایت از تداوم جذابیت نمادهای کوچک بازار سرمایه داشت، روز گذشته جریان خروج پول حقیقی از بورس متوقف شد و در حالی که ارزش معاملات خرد بورس به محدوده ۴۵۸۰ میلیارد تومان می‌رسید، خالص خرید حقیقی رقمی ۶۱‌‌میلیارد تومانی را به ثبت رساند.

در بحث موازنه صف‌های خرید و فروش نیز شاهد تداوم روند چند روز گذشته و حتی بهتر شدن وضعیت صفوف خرید نسبت به فشار فروش بوده ایم. در این روز از مجموع ۳۳۰ نماد معامله شده، قیمت پایانی ۲۴۰ سهم (معادل ۷۳ درصد از کل نمادهای معامله شده) مثبت بود و در مقابل ۸۴ سهم (معادل ۲۵ درصد از کل نمادهای معامله شده) در سطوح منفی دادوستد شدند. در این بازار ۷۴ نماد (۲۲ درصد) صف خریدی به ارزش ۲۹۳ میلیارد تومان داشتند و در مقابل شاهد شکل‌گیری صف فروش در ۲۷ نماد بورسی (۸ درصد) به ارزش ۴۰۸ میلیارد تومان بودیم.

گفتنی است در این روز نمادهای فلزی مجددا با افزایش تقاضا رو به رو شده و به صدر فهرست نمادهای تاثیر گذار بر شاخص بازگشتند. این‌طور که به نظر می‌آید دلیل خوش‌بینی مجدد فعالان بازار به این نمادها، درج خبر احتمال بالای از سرگیری انتقال برق به این صنایع است که می‌تواند آینده درآمد زایی آنها را با افقی روشن مواجه کند.

بهبود یک تصمیم

اما از تمامی حواشی معاملات روز گذشته که بگذریم، این روز نخستین روز اجرای یک تصمیم مهم نیز بود.آن‌طور که مقرر شده قرار است تا نحوه اعلام گزارش پیش بینی سود شرکت‌ها در بازار سرمایه  از حالت قبلی خارج شود و از این پس به جای آنکه یک رقم از سوی این شرکت‌ها به عنوان پیش بینی سود سال مالی به تارنمای کدال ارائه شود، شاهد ارائه این گزارش‌ها بر اساس سناریو‌های مختلف باشیم.

نگاهی دقیق تر در خصوص گزارش‌های پیش بینی سود حکایت از آن دارد که به رغم بهبود شرایط این گزارش‌ها در مقایسه با گذشته، تدوین گزارش‌های اینچنینی از سوی خود شرکت‌ها همچنان محل انتقاد است و با وجود آنکه در تمام دنیا شرکت‌های مشاور سرمایه‌گذاری و تحلیلگر اقدام به پیش بینی سود می‌کنند، در کشور ماه همچنان اصرار بر این است که این مساله از سوی خود ناشران (شرکت‌های دارای نماد در بورس و فرابورس) پیگیری شود.حقیقت امر این است که هر یک از ناشران با این موضوع به نوعی تضاد منافع دارند و به همین روی نمی‌توان انتظار داشت که همه نکات منفی در این گزارش‌ها دیده شود. به هر روی اگر بخواهیم واقع بینانه نیز به این قضیه نگاه کنیم بنا بر آنچه ضرب المثل‌ها می‌گویند «هیچ ماست بندی نمی‌گوید که ماست  من ترش است.»

نکته دیگری که باید در این زمینه مورد توجه قرار گیرد این است که اساسا جای خالی شرکت‌های مشاوره سرمایه‌گذاری و تحلیلگران در این مساله نادیده گرفته شده است. در این میان اما یک نکته وجود دارد؛ با توجه به اینکه بازار سرمایه دارای شرکت‌های متعددی است و بسیاری از این شرکت‌ها کوچک هستند، این احتمال وجود دارد که تعدادی از این نمادها آنقدر برای بازار جذاب نباشند که تحلیل همه جانبه و جامع و مانع سود آنها مورد توجه  تحلیلگران بیرون از شرکت‌ها قرار گیرد. این در حالی است که در بسیاری از بازارهای مطرح سرمایه در جهان ممکن است به دلیل نزدیک بودن بازار به حالت کارآیی و رقابتی بودن فضا برای شرکت‌های رتبه بندی و تحلیلگری این مساله آسیب چندانی به بازار سهام وارد نکند. از این رو در نگاه اول الزام خود شرکت‌ها به ارائه پیش بینی سود آن هم با ذکر چند سناریو کاری مهم و گامی رو به جلو محسوب می‌شود. بنا براین هدف این گزارش نیز ابدا نفی اقدام مثبت سازمان در جهت واقع‌بینانه کردن این گزارش‌ها نیست.اما آنچه می‌توان همچنان به عنوان ایراد این گزارش‌ها مطرح کرد همان بحث تضاد منافع و چالش بر انگیز بودن ارائه گزارش‌ها برای شرکت‌ها است که آنها را از تمرکز بر فعالیت اصلی خود دور می‌کند و حتی در صورت انحراف بالای آنها از پیش بینی می‌تواند برای این شرکت‌ها مساله ساز شود.

در اینجا شاید بتوان چنین مساله‌ای را این‌طور حلاجی کرد که بهتر است برای پرهیز از چنین عواقبی مانند فرآیند حسابرسی ساز و کاری قانونی در نظر گرفته شود تا در گرو آن شرکت‌های تحلیلگری در مجامع انتخاب و وظیفه رصد  تحلیل پیش بینی سودآوری شرکت‌ها به آنها سپرده شود.این مساله می‌تواند هم از بار مسوولیت شرکت‌ها در ارائه پیش بینی و انحراف از آن بکاهد و هم در شرایطی مانند اقتصاد ایران که هر روز دستخوش تغییر یا نا اطمینانی است بازتاب و تحلیل شرایط مشرف بر عملکرد شرکت‌ها را به شکلی دائمی  با دقت بیشتر پیگیری کنند. توجه به چنین امری بدون شک می‌تواند هم از ریسک سرمایه‌گذاری بلند مدت بکاهد و هم با ارائه تصویری بهتر از بازار سرمایه زمینه را برای حضور معقول و غیر هیجانی تعداد بیشتری از مردم مهیا سازد.

جای خالی وکیل

فرض کنید که در یک دعوای حقوقی با کلی جزئیات پیدا و پنهان که در رویه‌های قضایی وجود دارد، شخصی بدون اطلاع از مواد قانونی و تخصص حقوقی بخواهد، مشکلات خود را صرفا با استفاده از آگاهی شخصی و خوشبینی به آینده رتق و فتق کند.برای چنین فردی چقدر امکان موفقیت قائل خواهید بود؟  بسیاری از افراد در مقابل چنین سوالی تنها به یک جواب سرراست اشاره می‌کنند؛ «او شکست می‌خورد».دادن چنین جوابی منطقی هم هست. طبیعی است که فردی نا آگاه در مورد مسائل مربوط به یک زمینه خاص شانس چندانی برای موفقیت در آن حیطه برای خود قائل نباشد.با این حال در بازار سرمایه اصلا این‌طور نیست.افراد با این خیال خام که خود قادر به بیرون کشیدن گلیم خود از آب گل آلود بازار سرمایه هستند، مستقیما اقدام به خرید و فروش سهام می‌کنند و در صورتی که احتمال دارد موفقیت با آنها و به نفع آنها محقق نشود، شکست می‌خورند.این در حالی است که در تمامی کشورهای پیشرفته این مساله حل شده و سرمایه‌گذاری غیر مستقیم جای حضور مستقیم مردم در این صحنه پر ریسک را گرفته است. در ایران اما چنین نیست. اغلب مردم ما در مواجهه با بازار سهام، ضمن خرید و فروش سهام بر اساس حرف و نظر مردم و کارشناس نمادهای تلگرامی، از سرمایه‌گذاری غیر‌مستقیم دوری می‌کنند.

همین امر سبب شده تا در کنار کاستی‌های موجود در این زمینه اساسا این بخش از بازار سرمایه چندان رشد نکند. به نظر می‌رسد که این رویه در حالی طی روزهای گذشته در بازار سرمایه تداوم داشته که  این بازار در سال ۹۹ نیز عواقب نگاه غیر علمی به خرید و فروش سهام را  دیده و شاهد افت شدید قیمت سهام حتی تا محدوده ۷۰ درصد نیز بوده است. با این حال رفتار مردم همچنان حکایت از حفظ رویه سابق در خرید و فروش مستقیم سهام، آن‌هم در نمادهایی دارد که بیشتر ماهیت تورمی دارند.این در حالی است که به گفته بسیاری از کارشناسان احتمال وقوع روند صعودی تورم در سهام دیگر چندان محتمل نیست و سرمایه‌گذاری در این بازار نیاز به بینشی عمیق‌تر و علمی‌تر خواهد داشت.