بازارهای هم‌ارز یا موازی؟

تئوریزه کردن مساله بازار سرمایه ایران شاید در بدنه آکادمیسین‌ها به دلایلی مانند نبود آمارهای کافی و همین‌طور شرایط تاریخی متفاوت آن به این زودی میسر نباشد، اما کارشناسان در نقطه‌ای که به قیمت‌ها و معیشت مرتبط می‌شود خود را به ارائه تبیینی نظری ملزم می‌کنند تا شاید از این طریق سیاست‌گذار را به سمت تدوین اقداماتی باثبات‌کننده رهنمون شوند. 

در این نقطه دو نظرگاه کلی از بقیه بیشتر خودنمایی می‌کنند: رویکردی که بازارها را ظروف به‌هم‌پیوسته می‌داند و از این رو انتظار رشد قیمتی بعد از بازار سرمایه را در سر می‌پرورانند و در مقابل دیدگاهی که بازارها را نه هم‌ارز بلکه رقیب یکدیگر می‌داند. در این گزارش به توضیح نماینده‌های هر کدام از این دیدگاه‌ها می‌پردازیم. 

لطفعلی بخشی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی به هم‌ارزی بازارها معتقد است و برای توضیح نظر خود ابتدا به خصوصیات بازار سرمایه در ایران اشاره می‌کند. « بورس ویژگی‌هایی دارد که موجب چنین استقبال گسترده‌ای از آن شده است، این بازار پایین‌ترین ریسک در مقایسه با سایر بازارهایی مانند طلا و ارز و از سوی دیگر بالاترین نقدشوندگی را در مقابل مسکن دارد، اما یک ویژگی مهم دیگر این بازار این است که سرمایه‌گذاران آن عمدتا محافظه‌کار هستند؛ خصوصیتی که همزمان با انتشار خبرها و شایعه‌ها در رابطه با ریزش قریب‌الوقوع بازار، موجب تحریک سرمایه‌گذاران برای بازسازی سبد دارایی خود می‌شود تا در دارایی خود تنوع ایجاد و سرمایه خود را میان بازارهای ارز و طلا و مسکن تقسیم کنند.»

او گفت: به همین دلیل مشاهده می‌کنیم که این بازارها هم همزمان با بورس دچار افزایش می‌شوند، بنابراین باید از این دید هم مساله را نگاه کرد که کمتر به آن توجه می‌شود؛ یعنی یکی از مسیرهایی که در آن پول از بازار سرمایه به دیگر بازارها سرریز و موجب افزایش قیمت در بازارهای موازی می‌شود. 

به گفته بخشی؛ اما مسیر دوم مسیر بازده بازارهاست، یعنی اصلی که می‌گوید بازده سرمایه در شکل‌های مختلف هم‌گرا هستند، به بیان دیگر ظروف به هم مرتبط که در اقتصاد از آن صحبت می‌شود روایت صادقی است و اگر یک بازار رشد کند دیگر بازارها هم به دنبال آن افزایش پیدا می‌کنند، ولی لزوما رابطه‌ای یک به یک ندارد و بستگی به درجه ریسک و عوامل دیگر دارد. 

او افزود: در بحث رقابت بازارها منظور بازدهی آنها است. یعنی اگر بازاری بازده بیشتری داشته باشد سرمایه بیشتری را هم جذب می‌کند، اما این رقابت جنبه‌های مختلفی دارد و تنها به بازده ارتباط ندارد، بلکه باید ریسک‌های مختلف هم در بازارها درنظر گرفته شود و طبیعتا بازده بالاتر ریسک بالاتری هم دارد. 

بخشی گفت: جابه‌جایی فعلی نقدینگی به دلیل دو عنصر بازدهی و ریسک است، یعنی ترکیب بازده و ریسک مسیر سرمایه را مشخص می‌کند.

 با توجه به بحثی که سازمان امور مالیاتی سال گذشته درباره مالیات‌دهی دارندگان حساب‌های پس‌انداز کلان مطرح کرد خود موجب انتقال سرمایه از بانک به بازار سرمایه شد، چون بازار سرمایه یکی از امن‌ترین محل‌ها برای پارک پول است، جایی که مطلقا مشمول مالیات نمی‌شوند و دولت هم کسی را مورد بازخواست قرار نمی‌دهد. 

او گفت: در هر صورت اگر در بورس چند تا ریزش پی‌درپی‌ مشاهده شود ممکن است که شاهد یک مهاجرت گسترده نقدینگی به بازارهای دیگر باشیم. ولی بازارهای دیگر آنچنان امن و قانونی نیستد و از آن جا که فعالان بازار سرمایه هرکدام رفتار متفاوتی دارند و برآورد برآیند رفتارهای آنها سخت است، بنابراین راحت نمی‌شود حرکت بعدی نقدینگی را حدس زد. 

   کاهش فشار از بازارهای رقیب

مرتضی افقه، استاد اقتصاد دانشگاه اهواز دیگر اقتصاددانی است که رویکرد متفاوتی با نظر قبلی دارد. او تاکید کرد: به تصور من رشدهای کنونی بازار سرمایه موجب شده که فشار از روی بازارهای رقیب برداشته شود. 

او گفت: تنها زمانی ممکن است به بازارهای کالا اثر بگذارد که بدانیم مقصد بعدی پول وارد شده به بازار سرمایه کجا خواهد بود، اگر صرف سرمایه‌گذاری در دارایی‌های دیگر شود، به افزایش قیمت آنها منجر خواهد شد، اما به‌طور کل به زعم من در حال حاضر فشار را از روی بازارهای رقیب مثل ارز، طلا و خودرو برداشته شده است و اگر این نقدینگی وارد بازار سهام نمی‌شد اکنون شاهد رشد بسیار شدیدتر این بازارها بودیم.

 بنابراین از نظر این اقتصاددان بازارهای دارایی با یکدیگر رقیب هستند، چون به گفته او فضا به گونه‌ای است که مردم به دنبال حفظ ارزش دارایی خود هستند و از همین رو اگر در یک بازار جذب شود، حجم کمتری برای ورود به دیگر بازارها که همان نقش را برای آنها ایفا می‌کند باقی می‌ماند.

اما او درعین حال تاکید کرد: در صورتی که رشد بازار بدون تولید ملی ادامه یابد، احتمالا ارزش سهام کاهش یابد و اگر این اتفاق بیفتد مردم عقب‌نشینی می‌کنند.

افقه در جمع‌‌بندی سخنان خود گفت: من نشانه‌ای نمی‌بینم که بازارها به‌صورت موازی روی یکدیگر تاثیر بگذارند، هرچند این رابطه بین طلا و ارز وجود دارد، ولی بازار سهام رفتاری مبنی بر وجود چنین ارتباطی با دیگر بازارها از خود بروز نداده است.