«دنیایاقتصاد» در نشستی بازار PVC را مورد بررسی قرار داد
ظهور اهرم سوم مدیریت بازار
پس از عرضه و تقاضا؛ تغییر فرهنگ و افزایش اعتماد به آرامش بازار منجر شد
متوسلیان معتقد است: راهکار برای فرهنگسازی حرکت به سوی عملکرد شفاف و استفاده از خرد صنعت است. برمبنای این خرد، لازم است تشکلهایی که در این صنعت به فعالیت میپردازند حتی با حداقل واحدهایی که تمایل به عملکرد شفاف دارند، در برابر سایرین ایستادگی کرده و تا ریشهدار شدن این موضوع و نفوذ آن به دل صنعت دست از تلاش و پافشاری برندارند. وی معتقد است: اشخاصی که به حیطه تولیدی قدم میگذارند، عموما از استانداردپذیری بالایی برخوردارند و با صداقت، عملکرد خود را پیش میبرند زیرا لازمه تولید، شفافیت است. درحالی که برخی افراد دیگر که به دنبال فعالیتهای واسطهگری یا غیرشفاف هستند، انتقادهای زیادی به اینگونه عمل کردن وارد میکنند. این جملات را میتوان کلیدواژههای یکی از بزرگان صنعت PVC در کشور به شمار آورد. اهمیت مباحث فوق به قدری بود که در نشستی تخصصی به رخدادهای پیدا و پنهان بازار PVC و مدیریت این بازار پرداختیم. عباسعلی متوسلیان رئیس هیات مدیره انجمن تولیدکنندگان لوله واتصالات پی وی سی و از بزرگان این صنعت و دکتر سعید ترکمان رئیس هیات مدیره انجمن ملی صنایع پلیمر ایران در این نشست به میزبانی «دنیای اقتصاد» به بررسی رخدادهای پیدا و پنهان این بازار پرداختند.
جایگاه صنعت لوله و اتصالات PVC
در ابتدای این گفتوگو؛ عباسعلی متوسلیان، به جایگاه PVC در صنعت پلیمر اشاره کرد و گفت درصد قابل توجهی از خانواده تولیدات پلیمری از کالاهای مربوط به ماده پلیوینیل کلراید(PVC) استفاده میکند، به نحوی که این ماده در زمره سه ماده اولیه پرمصرف در صنعت پلیمر و پلاستیک شناخته میشود. این ماده اولیه که جایگاه ویژهای دارد، اولین پلیمری است که بعد از جنگ جهانی دوم در تولید لوله به کار برده شده است. خواص ذاتی این پلیمر جذاب به گونهای است که ضریب ماندگاری بالا و آسیبپذیری پایینی دارد و مطالعه بسیاری از کشورهایی که از این ماده در صنعت لوله و اتصالات استفاده کردهاند، نشان میدهد که لولههای نصب شده که ثمره تکنولوژیهای گذشته است، همچنان سالم بوده و به فعالیت خود ادامه میدهند. صنعت لوله و اتصالات PVC در کشور ما به خاطر سابقه بالایی که دارد، از بازار خوبی برخوردار است، اما به دلیل گستردگی مصرف PVC در سایر صنایع و محدودیت تامین مواد اولیه و در شرایطی که قیمتها در ماههای اخیر با شیبی تند روند افزایشی به خود گرفتهاند، این بازار تا حدودی شکننده شده است.
مشکل اصلی که متوجه صنعت PVC است مربوط به گستردگی کاربرد آن در اکثر صنایع است و ضریب مصرف آن بین 10 تا 90 درصد متغیر است و این ضریب در صنعت لوله و اتصالات، به 90 درصد نیز بالغ میشود.
رئیسهیات مدیره انجمن لوله و اتصالاتPVC افزود، طبق بررسیهای انجام شده فاصله قیمتیPVC در دنیا با پلیپروپیلنها و پلیاتیلنها چیزی حدود 20 درصد است. ویژگی و مصارف لوله و اتصالات UPVC در اقلیم کشور ایران، برای انتقال آب در کشاورزی از سایر لولههای دیگر ذاتا بالاتر است. در برابر فشار و عوامل غیرطبیعی مانند رانش زمین، مقاوم هستند به دلیل ویژگیهای خاص از جمله ضخامت پایین، سطوح داخلی صاف و زبری کم که سبب میشود اصطکاک کمتری داشته باشد، بسیار مناسب و کاربردی است. اما همه این ویژگیهای برجسته هنگامی که ماده اولیه آن با رقابتهای بالا به دست تولیدکننده میرسد به صنعتی غیررقابتی تبدیل خواهد شد و با وجود اینکه مسیر تولید را میپیماییم، ولی به تدریج بازار خود را از دست میدهیم آن هم به دلیلی که محاسبات مشاورین برمبنای عواملی است که در اقتصاد به وقوع میپیوندد. حرف اصلی بنده این است حال که ایران به عنوان دهمین تولیدکننده لولههای PVC شناخته شده است و به کشورهایی نظیر ترکیه و چین صادر میکند، نباید بگذاریم که بازار خود را با این سوء مدیریتها از دست بدهد. آن هم در شرایطی که ماده اولیه مورد نیاز این صنعت در داخل کشور تولید میشود که موهبت بزرگی محسوب میشود. تکیه بر هنر مدیریتی، همراه با خرد صنعت و خلاقیت و نوآوری در بین واحدها میتوانیم رقابتپذیری را افزایش دهیم و برند خود را قدرتمندتر از پیش تولید کنیم. وی ادامه داد: البته نمیتوان این موضوع را انکار کرد که برخی افراد هستند که تنها تظاهر به عملکرد شفاف میکنند، اما باید درنظر گرفت پیشینه هر واحد در این صنعت قابل رهگیری است و میتوان با علم و شناختی که تشکلها و حتی واحدهای تولیدی از یکدیگر دارند این دغدغه را نیز مرتفع کرد. صنعت ما از جمله صنایعی است که با قدرت مدیریت انجمن توانستیم که واحدهای زیرمجموعه خود را حدود 75 درصد استانداردسازی کنیم. بنابراین تلاش میکنیم صنعتی پایدار با قدرت رقابتی قابل قبولی داشته باشیم. از اینرو گام بسیار بزرگی در مسیر شفافسازی برداشته شده است. اما این امر هنگامی محقق میشود که همه باهم دست به دست هم دهیم و با اراده و پشتکار قدرتمند آن را دنبال کنیم.
وی در ادامه عنوان کرد: از آنجا که واسطهگران همیشه منتظر یافتن شرایط مناسب برای بیشترین استفاده به نفع خود هستند، نمیتوان حضور آنها را در بازارهای کالایی کتمان کرد. اما نکته بسیار مهم که لازم است همه تولیدکنندگان و مسوولان تصمیمساز به آن توجه کنند این است که ادبیات تولید بسیار ویژه و خاص است. بعضا خانوادههای صنعتی در کشور وجود دارند که به تولید میپردازند و صاحب برند هستند. تعریف برند به این معنا است که کالای تولیدی کیفیت قابل قبول و استانداردی دارد، این واحد تولیدی با رعایت اصول اخلاقی و به کارگیری نیروی انسانی متخصص و آشنا به علم روز دنیا به تولید میپردازد. همچنین بسیاری عوامل دیگر که در پشت این برند قرار گرفته است. پس اشخاصی که به حیطه تولیدی قدم میگذارند، عموما از استانداردپذیری بالایی برخوردارند و با صداقت، عملکرد خود را پیش میبرند، زیرا لازمه تولید شفافیت است. درحالی که برخی افراد دیگر که به دنبال فعالیتهای واسطهگری یا غیرشفاف هستند، انتقادهای زیادی به اینگونه عمل کردن وارد میکنند و در برخی موارد هم زیرساختهای شفافیت که از سوی نهادهای کنترلی لحاظ میشود، ضعفهای بنیادینی دارند که عزم تولیدکننده واقعی را از عملکرد شفاف سست کرده و مسیر آنها را منحرف میکند.
متوسلیان در ادامه بیان کرد، مشخصا صنعت لوله و اتصالات که قدمتی 65 تا 70 ساله در کشور دارد، متکی بر اقتصاد بازاری است که به شکلی تو در تو و پیچیده به حیات خود ادامه میدهد و شاید بتوان گفت تغییر فرهنگ عمومی حاکم بر بازار به سمت عملکرد شفاف؛ فعالیتی است که زمانبر بوده و نیازمند صرف هزینه از سوی بخش خصوصی و نهادهای متولی است. راهکار ما برای فرهنگسازی حرکت به سوی عملکرد شفاف و استفاده از خرد صنعت است. برمبنای این خرد، لازم است تشکلهایی که در این صنعت به فعالیت میپردازند حتی با حداقل واحدهایی که تمایل به عملکرد شفاف دارند، در برابر سایرین ایستادگی کرده و تا ریشه دار شدن این موضوع و نفوذ آن به دل صنعت دست از تلاش و پافشاری برندارد. اما باید بپذیریم که بخش خصوصی توان محدودی دارد و تا اجرایی شدن سازوکارهایی نظیر صندوقهای فروشگاهی به شفافیت 100 درصدی در بخش تولید کشور نخواهیم رسید. این امر باید از سوی حاکمیت پیگیری شود و بخشخصوصی در این زمینه توان کافی ندارد تنها میتواند با همکاری در اجرایی شدن آن به شناخت زوایای مختلف طرح کمک کند.
عرضه نقدی به جای سلف
وی در پاسخ به سوال میزان مصرف واقعی محصول PVC برای یکسال در کشور اظهار کرد، طبق برآوردهای انجام شده از سال 94 تا ماه گذشته به اندازه 403 هزار تن تا 480 هزار تن میزان مصرف سالانه بوده است. حتی در سال 94 در برخی از مقاطع زمانی به میزان 560 هزار تن عرضه شده اما 480 تن حداکثر تقاضا برای آن به ثبت رسیده که بعضاً مورد معامله قرار نگرفته است. البته به این نکته نیز باید توجه کرد که میزان سلف در سال 94، تنها 11 درصد بوده است اما در پایان مرداد شاهد عرضه سلف 71 درصد نیز بودیم و به طور متوسط بالای 50 درصد عرضه سلف داشته است. خرید مواد به شکل سلف به معنی آن است امروز که واحد تولیدی به مواد اولیه نیازمند است تنها حواله آن را دارد و باید منتظر باشد در تاریخ سررسید آن را دریافت کند. بنابراین به خوبی میتوان متوجه شد که عرضه به شکل سلف قادر به سیراب کردن عطش بازار PVC نخواهد بود و این امر باعث آشفتگی درون بازار میشود و بورس کالا با کمک ابزارهایی که دارد میتواند سازوکاری را بچیند که به مدیریت صحیح دادوستدها کمک کند. براین اساس اگر عرضهها به شکل متوازن و قابل پیش بینی انجام شود، شاهد ورود تقاضای هیجانی به بازار نخواهیم بود.
خرد صنعت، راهکار اصلی
وی در خصوص راهکار مدیریت عرضه و تقاضا بیان کرد، که شرایط خارجی موثر بر بازار داخلی، غیر قابل کنترل است و نوسان بهای ارز هم از کنترل ما خارج است، در این شرایط راهکاری که ریسکهای این چنینی را پوشش دهد مورد نیاز است. ابتدای امر سیستم رگولاتوری است که سازوکار دقیق تر و شفافتری را میطلبد در کنار آن عمق بخشیدن به ابزارهای مالی بورس کالا است که میتوانیم ریسکهای داخلی و خارجی را پوشش دهیم و اگر همه بازیگران و تصمیمسازان این حوزه نظیر وزارت صمت، بورس کالا، شرکت ملی پتروشیمی و انجمن ملی صنایع پلیمر، از خرد صنعتگران و تجربیات ارزشمند انجمنهای تخصصی صنایع مصرفکننده pvc، جهت بررسی و موشکافی مسائل موجود در بازار استفاده کنند، بهترین و موثرترین راهی است که بتوان نقاط تاریک را به خوبی شناسایی کرد و در جهت رفع آنها برآمد.
تشکلها بازوی نهادهای تصمیمساز
دکتر سعید ترکمان، رئیس هیات مدیره انجمن ملی صنایع پلیمر ایران در ادامه این نشست عنوان کرد: طی جلسات بسیار زیادی که انجمن ملی در این صنعت با وزارت صمت برگزار کرده است، مقرر شد که در راستای کاهش التهابهای موجود در دادوستدهای بورس کالا، تشکلها گام برداشته و با ادبیات مشترکی که میان بخش خصوصی و نهاد متولی یعنی وزارت صمت ایجاد شده بتوانند در کنار هم طی مدت معینی (دو ماه) به کنترل و مدیریت صحیح بازار بپردازیم. زیرا تشکلها میتوانند درگاه مناسبی برای شناسایی واحدهایی باشند که به شکلی غیرشفاف عمل میکنند و از این راه تمایل دارند تکالیف قانونی خود را تا آنجا که ممکن است انجام ندهند و با همکاری با نهاد متولی میتوان به شکلی سازندهتر به ساماندهی واحدهای تولیدی و به تبع بازار معاملات مواد اولیه پرداخت. بررسی دادهها در تولید PVC نشان میدهد که ظرفیت از 28 هزار تن به 34 هزار و 200 تن افزایش یافته است و در کنار آن با پالایشی که روی تقاضا شکل میگیرد باب اصلاح شرایط نیز باز شده تا جایی که این رقم هنوز در مسیر رشد است.
گامهای روبه جلو برای کاهش التهاب
سعید ترکمان گفت، اگر بخواهیم به شکل محتوایی هم این موارد را مورد بررسی قرار دهیم میتوان تجربه خرداد و مردادماه سال جاری را با هم مقایسه کرد. در ابتدای خردادماه ماده اولیه PVC را به شکل سلف با قیمتهایی که در کانال 19 هزار تومان متغیر بود از بورس کالا خریداری میکردیم. آن هم در شرایطی که نرخهای بازار آزاد بین 22 تا 23 هزار تومان بود. با توجه به شرایط موجود فرضیه بالاتر بودن انتظارات تورمی خردادماه نسبت به مرداد، تقویت شده است. براین اساس طی تصمیماتی که در این مقطع زمانی گرفته شد، در اواخر خرداد قیمتهای بورس به 14 هزار و 500 تومان در هر کیلوگرم رسید. از آن طرف هم بهای بازار آزاد به حوالی 20 هزار تومان رسید. این آمار و ارقام به خوبی نشان میدهد که با صافی سهمیهبندی که اخیرا اجرایی شد، توانستیم این امر را محقق کنیم. برخی از افراد هستند که مداوم از این کار شکایت میکنند، در حالی که طبق مطالعه انجمن ملی پلیمر، سهمیههای 35 درصد از واحدهایی که به شکل شفاف عمل میکردند بدون تغییر باقی مانده است. حتی در برخی از واحدها که پیشتر سهمیه آنها کمتر از میزان تولیدشان بود یا اینکه به دلایل رقابت قیمتی که در بورس کالا وجود داشت نمیتوانستند نیاز کامل واحد به مواد اولیه را از بستر بورس تهیه کنند و تاکنون باقی نیاز این افراد از بازار آزاد تامین میشد، (مسوولان وزارت صمت اعلام کردند که) این واحدها میتوانند با ارائه مدارک مثبته خود برای تامین ماده اولیه از بازار، سهمیه خود را افزایش دهند. براین اساس میتوانیم به خوبی دریابیم که وضعیت صنعتگر با وجود تمام مشکلاتی که در سیستمهای اداری وجود دارد و شرایط کشور تحت تاثیر کرونا و مسائل مربوط به تحریمها قرار گرفته است، توانسته با سیاست مربوط به پالایش تقاضا وضعیت بهتری پیدا کند و ماده اولیه مورد نیاز خود را با قیمت پایینتری خرید کند. در مسیر این رویداد شفافیت واحدها هم به تدریج در حال بهبود است و امید داریم در صورت عزم جدی واحدها در کنار اراده قوی که از سوی حاکمیت در جهت اصلاح تقاضا در بستر سیستم معاملاتی بورس کالا شکل گرفته است این امر را تداوم بخشیده و بهصورت موفقی بر سایر بازارهای کالایی نیز تسری داد.
نورافکن شفافیت بر صنعت
رئیس هیات مدیره انجمن ملی صنایع پلیمر ایران نیز به خرد صنعت اشاره کرد و گفت: خرد صنعت در اینجا به این معنی است که هر واحد به نوعی شفافکننده واحد خود و سایر واحدهایی باشد که با آن همکاری دارد. بهطوری که تولیدکنندهای که شفاف عمل میکند اما از مسیر بازار آزاد مواد اولیه مورد نیاز خود را تامین کرده است بهخاطر عدم شفافیت بنکداری که از آن خرید کرده است، سهمیه تخصیصی آن کاهش یافته بتواند این امر را شخصا پیگیری کند و بنکدار را مجاب به رعایت قوانین موجود کرده تا شفافیت به شکل ریشهای بر تمام قسمتهای صنعت گسترانده شود. براین اساس منتظر دولت نباشیم که در این امر درون صنعتی ورود کند. شاید در گذشته بخش خصوصی به اندازه اکنون از لحاظ دانش صنعتی و تعامل با بخش دولتی برجسته نشده بود. بهطوری که جلسات گوناگونی که اکنون نهادهای دولتی با تکیه بر توان بخش خصوصی برگزار میکنند و با تکیه بر اطلاعات و همکاری با آنها اقدام به تصمیمسازی در جهت آینده صنعت میگیرند، در گذشته وجود نداشت یا بسیار ناچیز بود و بخش خصوصی بهعنوان بخشی نوپا یا کوچک تنها پذیرنده سیاستهایی بود که از سوی مسوولان که شاید دانش کافی و عملیاتی از صنعت مورد نظر نیز نداشتند، گرفته میشد. اما اکنون اگر نگوییم همه چیز، میتوانیم قطعا بگوییم بستر لازم برای ورود بخش خصوصی به اتاقهای فکر و تصمیمگیری مسوولان فراهم است و چنانچه با استناد قابل اتکا؛ پیشنهاد یا راهکاری را ارائه دهند، از سوی متولیان دولتی بررسی میشود. این امر گام مثبتی است که میتوان دستاورد بخش خصوصی نامید که با بلوغ خود توانسته در جلسات گوناگون تصمیمگیری شرکت کرده و نظرات خود و زیرمجموعهها را به آنها منتقل کند. در دنیا تجربههای مبتنی بر آنتی دامپینگ یا مطالعه هم صنفیها از یکدیگر موجود بوده است. به این معنی است که میتوان از اهالی بازار هر محصول به اندازهای که در آن بازار سهم دارند بخواهیم که جزئیات را مورد بررسی قرار دهند و بر شفافیت بیفزایند.