بهدلیل کاهش صادرات فولاد به عراق در ایام اربعین پیشبینی میشود
افت تقاضای صادراتی تا دو هفته
در هر حال چهره بازار در فصل پاییز با روزهای گرم سال اگرچه از لحاظ تقاضا اندکی متفاوت است، ولی تاکنون همان روند قیمتی شهریورماه را شاهد هستیم و این مطلب به معنی آن است که شاهد یک استمرار قیمتی در بازار داخلی بوده و هستیم. همین ذهنیت اگر صحیح باشد به معنی تداوم ثبات نرخ در بازار داخلی است. از سوی دیگر قیمت تمام شده تولیدات در واحدهای نوردی بعضا جوابگوی تمامی هزینههای تولید یا مطالبات مرسوم در صنف و صنعت فولاد نیست و همین سیگنال مهمترین مقاومت بنیادین در بازار فولاد بهشمار میرود. با توجه به این شرایط و البته جرقههای رشد تقاضا در بازار فولاد، پتانسیل سرایت همین جرقههای افزایشی از بورسکالا به بازار داخلی وجود دارد، بنابراین میتوان گامهای مقطعی رشد نرخ را باز هم در این بازار مشاهد کرد، ولی نه جدی خواهد بود و نه میتواند به تحریک سفتهبازیها منتهی شود.
از طرفی قرار گرفتن در ایام اربعین به کاهش جدی صادرات به عراق منجر شده و به احتمال قوی این شرایط ۱۰ روز تا دو هفته دیگر ادامه خواهد داشت. این سیگنال به این معنی است که یک بخش مهم از تقاضای واقعی در کشور محدود شده و شاید به آینده موکول شود. بازار فولاد این روزها باید هم این سیگنال مهم را در نظر بگیرد و هم خود را برای آغاز دورهای برای بارشهای فصلی آماده کند که هم به کاهش تقاضا و هم به مشکلات حمل و نقل منجر خواهد شد.
اوضاع قیمتی در بورسکالا هم به نسبت هفتههای قبل اندکی تغییر کرده است. بهعنوان یک مثال مشخص میتوان به نوسان قیمت میلگرد نیشابور یا همان مجتمع فولاد خراسان اشاره داشت. برای میلگرد سایز ۱۴ تا ۲۸ این واحد تولیدی در ۷ مهرماه، قیمت ۳ هزار و ۷۱۷ تومان درج شده ولی همین کالا روز گذشته به ۳ هزار و ۶۹۶ تومان برای میانگین موزون آن افت نرخ را نشان میدهد. این یعنی در فاصله زمانی ۱۰ روز اخیر، ۲۰ تومان از قیمت همین کالا در بورس کاسته شده است. این درحالی است که قیمت پایه در بورسکالا افزایش داشته، ولی افت تقاضا و کاهش رقابت برای خرید به افت نرخ منجر شده است.
از سوی دیگر در هر دو زمان شاهد عرضه ۳ هزار و ۳۰۰ تن کالا بودیم که در تاریخ ۷ مهرماه بیش از ۱۲ هزار تن تقاضا درج شده ولی در روز گذشته نزدیک به ۶ هزار و ۵۰۰ تن تقاضا ثبت شده است. همین موارد نشان میدهد که جذابیت خرید این کالا در بورسکاهش یافته است و اگر قرار باشد همین افت ۲۰ تومانی از اوج قیمتها تاکنون در بازار داخلی سرشکن شود میتوان انتظار یک داده نزولی را در بازار آزاد مطرح کرد، ولی افت نرخ روزهای گذشته بعد از رشد قیمتها، بخشی از این ذهنیتها را محدود میکند. در بازار شمش هم چیزی شبیه به این روند را میتوان مشاهده کرد، ولی با توجه به پراکندگی تولیدکنندگان و شرایط فروش و زمان تحویل نمیتوان با قطعیت در این مورد نظر داد. بهصورت کلی روز گذشته بهای شمش فولاد خراسان در بورسکالا برای عرضه سلف ۳ هزار و ۴۰۸ تومان کشف شد که این نرخ را میتوان یک رقم پایین برای این بازار بهشمار آورد.
البته باید منتظر عرضههای بعدی شمش در هفته بعد باشیم تا بتوان اظهارنظر بهتری ارائه کرد. چیزی که از ارقام فوق قابل رهگیری است تمایل معاملات در بورسکالا به سمت افت نرخ است و اگر این روند باز هم ادامه یابد یک سیگنال کاهشی جدید برای بازار بهشمار میرود. البته تجربه نشان داده که اثرگذاری رخدادهای بورسکالا بر بازار داخلی اندکی زمانبر است یعنی این موارد شاید بر بازار اواسط یا اواخر هفته بعد اثر بگذارد هرچند نمیتوان با صراحت از کاهش بیشتر قیمتها در هفته آینده سخن گفت.
بازار تیرآهن اما متفاوت است و تیرآهن سبک در روز گذشته به نسبت آخرین معامله آن رشد قیمتهایی محدود را نشان میدهد اگرچه هنوز از قیمتهای ۷ مهر اندکی کمتر است. رخدادهای بازار تیرآهن پیچیدهتر از آن است که در این گزارش مورد بحث قرار بگیرد و به گزارشی مجزا نیاز داریم آنهم در شرایطی که حجم عرضههای سلف در بورسکالا یا تزریق کالا به بازار داخلی خود مباحث گستردهای را میطلبد اگرچه همین داده که بازار تیرآهن حتی در روزهای سخت بازار فولاد، باز هم از تحرک نسبی و نوسان نرخ برخوردار است را باید یک داده مهم ارزیابی کرد که نشان میدهد زیر پوست بازار هنوز هم تقاضای واقعی وجود دارد اگرچه نمیتوان سفتهبازی را در این بازار مهم نادیده گرفت. همین که در رکود بازار، یک بازار دیگر از تحریک نسبی برخوردار است موجب مهاجرت سرمایهها به این بازار خاص خواهد شد که بخشی از نوسان نرخ در تیرآهن ذوبی را باید از این مسیر مورد ارزیابی قرار داد.
یک حاشیهنگاری از بازار فولاد
هنوز برخی از تجار در بازار فولاد موجودی انبارهای خود را حفظ کردهاند و البته در نوسان نرخ اخیر هم شاید این موجودی انبارها افزایش یافته یا جایگزین شده باشد. حال اگر قیمت تمام شده این کالاها بیشتر از نرخهای موجود در بازار باشد به این معنی است که تمایل به فروش نیز به مرور زمان کمرنگ میشود یا داد و ستد این محمولهها بهصورت اعتباری و مدتدار صورت خواهد پذیرفت. اگر وجود این ذخایر در انبارها را بپذیریم به این معنی است که در روزهای بارندگی پیشرو، پتانسیل کاهش کیفیت این کالاها وجود دارد و به مرور زمان محمولههای زرد حجم عرضه بالاتری پیدا کرده یا بهصورت زرد و مشکی مورد معامله قرار خواهد گرفت. محمولههای زرد و مشکی واژههایی است که در سالهای اخیر و بعد از دورههای رکود گسترش پیدا میکند و به معنی عرضه یک کالا با کیفیتهای مختلفی است که محمولههای مشکی به معنی کالاهایی با کیفیت بالاتر و بدون زنگزدگی است و محمولههای زرد رنگ کالاهایی است که اندکی زنگ زده، زیر باران و آفتاب بوده و مدتی از زمان تولید آن سپری شده است.
این محمولهها اگرچه امکان مصرف دارد، ولی جذابیت و قیمت کمتری داشته و هر خریداری از آن استفاده نمیکند. گذشت زمان، ورود به روزهای سرد سال و رکود نسبی در بازار مواردی است که احتمال عرضه این محصولات را افزایش داده و در صورت ورود این کالاها به بازار، یک سیگنال کاهشی جدید در بازار فولاد تجربه خواهد شد. البته این ادعا را باید تنها یک گمانهزنی بهشمار آورد، زیرا هنوز بازار با کثرت این عرضهها روبهرو نشده است. البته این داده در شرایطی احتمال تحقق دارد که باز هم کارخانهها در برابر افت قیمتها مقاومت کنند و احتمال گسترده شدن این داده به بازارهای مختلف یا اثرگذاری برجسته آن بر افت قیمتها منطقی نیست، ولی بازار جدیدی را ایجاد خواهد کرد که احتمالا تحرک بازار اصلی فولاد را در بر میگیرد و میتواند بیشتر بر بازار میلگرد اثرگذار باشد.
ارسال نظر