میانبرهای صنایع پاییندست از مسیر بورس کالا
بیشک از مهمترین اهداف تاسیس بورس کالا ایجاد بازاری قانونمند، شفافسازی معاملات و قیمتها، حذف واسطهگریهای غیرضروری و مبادله آزاد کالا بین عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان است. حضور مستمر نهادهای نظارتی، تولیدکنندگان، مصرفکنندگان و تجار به همراه حضور کارشناسان و ناظران، بازاری شفاف و عاری از خلل در روند عرضه و تحویل کالا را نوید میدهد. در واقع خریداران و فروشندگان در بورس کالا با خیالی آسوده از خرید و فروش خود، از مزایای مترتب بر قوانین و مقررات حاکم بر بورس برخوردار میشوند. از طرفی بورس کالا بازار مطمئنی برای تولیدکنندگان نیز به وجود آورده است زیرا همواره یکی از بزرگترین مشکلات تولیدکنندگان در ایران مشکل تهیه مواد اولیه به دلیل عدم شفافیت بازار، نامعلوم بودن روند آتی قیمت محصولات و ناکارآمدی نظام تعیین قیمت و توزیع محصولات بوده است. ایجاد بورس کالا، آهنگ نوید بخشی برای رفع مهمترین بخش از فرآیند عملیات یک واحد تولیدی است. تولیدکنندگان میتوانند با استفاده از ابزارهای دادوستد در بورس، در برابر نوسانات قیمت ایمن شوند و با خرید و فروش قراردادهای سلف و آتی، ریسک قیمت را پوشش دهند. بازرگانان نیز میتوانند با همین روش با اطمینان خاطر بیشتری از قیمتهای آتی برای صادرات و واردات محصولات موردنظرشان تصمیمگیری کنند. بهطور کلی بورس کالا با توجه به ابزارهای متنوع در تسهیل در معاملات بازار نقش بیهمتایی در اقتصاد کشور ایفا میکند اما با توجه به وضعیت اقتصادی کنونی کشور و عدم ورود نقدینگی به واحدهای تولیدی نیاز است سازوکارهای دیگری جهت کمک به تسهیل خرید واحدهای تولیدی از جمله شرکتهای پاییندست پتروشیمی ایجاد کند.
با توجه به این امر که ایران از موهبت گاز طبیعی و ارزان برخوردار است، مجتمعهای پتروشیمی در بخشهای مختلف کشور فعالیت خود را شروع کردند و با این منطق که این مجتمعها مواد اولیه بنگاههای پاییندستی و زنجیره ارزش خود را تامین میکنند، واحدهای پاییندستی در زنجیره تامین این صنعت پا گرفتند و رفته رفته به تعداد آنها اضافه شد تا جایی که بررسیها در شرایط فعلی نشانگر آن است که ظرفیت نصب شده در این صنعت بالاست و برنامهریزی و جهتدهی به این سرمایهگذاری علاوه بر تامین نیاز داخلی کشور میتواند سهم عمدهای از بازارهای صادراتی را تحت سلطه خود درآورده و ارز آوری چشمگیری را نصیب اقتصاد کشور کند و به امر اشتغال بهعنوان یکی از ارکان اقتصاد مقاومتی عمل کرده و در راه تحقق آن تلاش کند.
در نهایت نباید این امر را فراموش کنیم که صنایع پاییندست پتروشیمی با توجه به مزیت مواد اولیه آن در کشور به دلیل تعداد بالای واحدهای پتروشیمی بهعنوان صنعتی مولد در اقتصاد به وجود آمده است و کمک به توسعه آن باعث ایجاد رونق فضای کسبوکار کشور میشود. توسعه واحدهای پاییندست پتروشیمی با توجه به ارزش افزوده و اشتغالزایی بالایی که دارند از مصادیق مهم اقتصاد مقاومتی نیز به شمار میرود. با توجه به سهم بالای مواد اولیه در محصولات واحدهای پاییندست پتروشیمی، یکی از مهمترین مسائل برای توسعه این صنایع را میتوان تسهیل در تامین خوراک دانست. بهعنوان مثال در صنعت پلاستیک کشور بیش از ۸۰ درصد از قیمت تمام شده محصول وابسته به قیمت مواد اولیه آن است. از آنجا که مواد اولیه این دسته از شرکتها از طریق بورس کالا و بهصورت معامله نقدی صورت میگیرد و بسیاری از شرکتها توان خرید مواد اولیه در مبالغ بالا را ندارند مجبور به تامین مواد اولیه از سمت واسطهگران و با سودهایی بالاتر از نرخ سود بانکی میشوند. این در شرایطی است که در زمان کاهش عرضهها به دلایلی چون اوورهال پتروشیمیها و... یا تجربهای چون ماههای گذشته و بالا رفتن بهای دلار که منجر به بالا رفتن بهای مواد پایه محصولات پلیمری و شیمیایی میشود تولیدکنندگان نقدینگی لازم را برای خرید مواد اولیه واحدهای تولیدی خود نداشته و در نهایت مجبور میشوند بنگاههای خود را به حالت تعطیل یا نیمه تعطیل درآورند. علاوه بر این موضوع شرایطی به وجود میآید که نمیتوانند به تعهدات خود در قراردادهای بلندمدت در بازارهای صادراتی عمل کرده و با پرداخت غرامت باید از گردونه بازی خارج شده و به نوعی سهم بازارهای صادراتی هم به راحتی از دست میرود.
مساله دیگری که در این میان به وجود میآید این است که مواد اولیه به دست تولیدکنندگان زیرپلهای میافتد و آنها هم با تولید کردن محصولات بیکیفیت و عرضه کردن این محصولات در بازارهای صادراتی نام برند ایرانی را خدشهدار کرده و ضربه دیگر از این سمت بر پیکره این صنعت فرود میآید. بنابراین بورس کالای ایران بهعنوان یک نهاد واسط باید با استفاده از ابزارهای مختلف مشکل نقدینگی این واحدها را حل کرده و بتواند محصولات را به دست تولیدکنندگان واقعی رسانده تا تولیداتی را بر طبق اصول داشته باشیم و بتوانیم با تولید محصول ایرانی بازارهای داخلی و صادراتی و حداقل بازارهای منطقه را در سیطره خود در آوریم.
نهادینه شدن فروش اعتباری در معاملات بورس کالا
در کنار انواع مدلهای تسویه معامله در بورس کالا نظیر معاملات نقدی، سلف و آتی... جای خالی معاملات در قالب فروش اعتباری در بورس کالا دیده میشود؛ مدل تسویهای که به شدت در فضای کمبود نقدینگی واحدهای تولیدی به آن نیاز است. از جمله مزیتهای مهم این مدل تسویه، کاهش خرید واسطهگران و همچنین افزایش معاملات توسط مصرفکنندگان واقعی این صنعت است. البته برخی از پتروشیمیها با توجه به شرایط نامطلوب بازار اقدام به فروش برخی محصولات در بورس کالا بهصورت اعتباری میکنند که عمل پسندیدهای محسوب میشود اما برخی دیگر از مجتمعها به دلیل بازار مطلوب محصولات و توانایی در فروش بهصورت نقدی، اقدام به فروش اعتباری نمیکنند و ترجیح میدهند محصول خود را بهصورت نقدی یا سلف به فروش برسانند. در حال حاضر معاملات اندکی بهصورت اعتباری در بورس کالا صورت میپذیرد اما عملا هیچگونه مکانیزم مختص فروش اعتباری از جانب بورس کالا صورت نمیپذیرد و تمام مراحل معامله اعم از نوع ضمانتنامه، مدت خرید اعتباری و... طبق توافق طرفین خریدار و فروشنده صورت میپذیرد و بورس کالا هیچگونه ابزار حمایتی در این نوع معامله ایجاد نکرده است. این شرایط با توجه به کمبود نقدینگی شرکتهای پاییندست پتروشیمی در خرید مواد اولیه از بورس کالا، باعث ایجاد انگیزه خرید واسطهگران از بورس کالا و فروش آن با نرخهایی بالاتر از نرخهای بانکی به مصرفکنندگان واقعی شده است که مطمئنا این اتفاق باعث کاهش ارزش افزوده و در نهایت زیر ظرفیت رفتن این شرکتها میشود. چنانچه شرکت بورس کالا با همکاری نهادهای مالی و اعتبار سنجی سازوکارهایی نظیر فروش اعتباری را در بستر بورس کالا ایجاد کند، عملا باعث تسهیل و کمک به توسعه صنعت پاییندست پتروشیمی و بهبود فضای کسبوکار واحدهای تولیدی میشود.
ارسال نظر