پرهام پهلوان:
استفاده از تاریخ برای درس و عبرت گرفتن از سرگذشت پیشینیان و آشنایی با تجربیات اشتباه آنها، همیشه یکی از فواید مهم مطالعه تاریخ بوده است. از طرف دیگر اختراع دوباره چرخ، تکرار یک روش است که پیش از این اجرا و مشکلات آن پیدا و بهینهسازی شده است؛ پس اختراع دوباره چرخ، کار اشتباهی است که شاید در برخی موارد به آن عادت کردهایم. بسیاری از کارشناسان باور دارند که اقتصاد ایران روی مرز بحران حرکت میکند و برای برخی از مشکلات، اگر راهکار فوری پیدا نشود، اقتصاد سقوط میکند و در مسیر توسعه سالها به عقب میرود.
آن مُهر نقشبسته بر پیشانی مسعود پزشکیان که باعث پیروزی وی در انتخابات ریاستجمهوری در شرایط سیاسی کمرمق موجود شد، دستکم در ذهن کسانی که به وی رأی دادند، دارای چنین ویژگیهایی بود: اصولمندی و اخلاقمداری و پیروی از ارزشهای تغییرناپذیر ابدی و ازلی؛ شناخت دقیق از مردم و همدل و همدرد بودن با آنها؛ صراحت لهجه داشتن و نمیدانم گفتن و احتیاط کردن و پس از دریافت بهترین نظرات کارشناسی علمی و عملی دست به اقدام زدن؛ طبیب و مرهم دردها و التیامبخش رنجها بودن و پزشک بودن و اینکه قبل از هر عملی مطمئن باش اوضاع را بدتر از اینی که هست نمیکنی. به این ترتیب انتخاب پزشکیان در کمترین سطح آن، کارکردی روانشناختی داشت و دارد که آرامش و آسودهخاطری آنی ایجاد میکند؛ یعنی به صرف اینکه دولتی با تاکید بر ارزشهایی مانند صداقت، درستکاری، انتقادپذیری و شفافیت به قدرت رسیده است راضیکننده است و همین که در دولت پزشکیان قرار نیست اوضاع بدتر از اینی که هست بشود، کفایت میکند.
ایران امروز با ایالاتمتحده صد سال پیش به لحاظ بستر زمانی و جغرافیایی و بسترهای نهادی، ارتباط و مشابهتی ندارد. اما شاید بتوان مشابهتی بین مسائل این دو کشور از بعد انسانی دو جامعه یافت. وضعیت وخیم اقتصادی سالهای اخیر، انشقاق زیادی در بین گروههای مختلف قدرت و مردم انداخته و مسائل حلنشده و بحرانهای زیادی در دل این جامعه همچون آتش زیر خاکستر نهفته است که دیر یا زود سر باز میکند. از همین رو دولت فعلی بر لبه گسلهای متعدد ایستاده است. از طرف دیگر، جامعه ایران، چندقومیتی و غنی از اقوام و فرهنگهای گوناگون است. برای این جامعه متکثر، آزادیهای فردی و اجتماعی یک ارزش انسانی تلقی میشود.
پیشزمینه: اقتصاد آمریکا بر اثر رکود عمیق اقتصادی در سالهای پس از ۱۹۲۹ گرفتار فقر و بیکاری گسترده شد. هربرت هوور، رئیسجمهور جمهوریخواه وقت، مخالف هر نوع مداخله دولت در مواجهه با بحران بود و این شیوه برخورد با مسائل، امکان پیروزی روزولت را فراهم کرد. مردمان کشورهای کمتر توسعهیافته، نیودیل را با کمکهای عمده ایالاتمتحده به کشورهای دیگر میشناسند و شهروندان آمریکایی، نیودیل را با گسترش حمایت اجتماعی، اصلاحات در نظام بانکی و مالی، تشکیل سپاه جنگلکاری و مشابه آن تجربه کردهاند. اما نیودیل در اصل «قرار جدید» میان احزاب، تشکلها و گروههای اجتماعی آمریکای ۱۹۳۲ بود.