در نشست کمیسیون صنعت اتاق ایران بررسی شد
استراتژی کارآ در حکمرانی صنعتی
فرتوکزاده در طرح موضوع به مساله اضطراب ژئوپلیتیک، شیوه حکمرانی و حکمرانی واگرا و واگرایی بازیگران اقتصاد و صنعت اشاره کرد و از تاثیر نظم اقتصادی روسی، نظم چینی و نظم آنگلوساکسونی در این روند گفت.او در ادامه گفت: ورود ایران به تجارت از طریق دلارهای نفتی اتفاق میافتد؛ اما ورود دلار نفتی به اقتصاد ایران در شرایطی اتفاق افتاد که به بیماری هلندی منجر شد و تا به امروز این وضعیت ادامه دارد. به اینصورت دلارهای منبع پایه در مقابل دلارهای قابلیت پایه قرار دارد.او در ادامه تصریح کرد: برای توسعه صنعتی کشور باید سه رکن را درنظر گرفت؛ تامین مالی راهبردی، تعمیق صنعت و تجارت خارجی راهبردی که به همافزایی ژئوپلیتیک و ژئواکونومی منجر شود. او ادامهداد: باید به عمقبخشی تولید و تامین مالی برای تولید توجه شود. بحران تامین مالی صنعت را تضعیف میکند. از طرفی فرار سرمایه هم از ایران به خارج و هم از صنعت رخ میدهد. وقتی دلار منبع پایه به اقتصاد وارد میشود، قابلیت تجارت خارجی از بین میرود.به گفته فرتوکزاده اگر تجارت راهبردی داشتیم تراز تجاری ما نباید منفی میشد. آمارهای تجاری نشان میدهد که در حوزه تجارت راهبرد خاصی نداریم. به این شیوه که مواد اولیه صادر میشود و برخی از محصولات را وارد میکنیم.
برای تحول در حکمرانی صنعتی چه باید کرد؟ صنعت در ایران رو به غرقشدن است و حکمرانی صنعتی باید این صنعت را نجات دهد. راهگشایی که در ذهنیت سیاسی وجود دارد، رفع مشکل فعلی است و افق گشا نیست. اقتصاد وابسته به واردات شده و درآمد ارزی پایین است و شریک تجاری اصلی ایران، اماراتمتحدهعربی است که پلی بین ایران است برای صادرات مواد اولیه و واردات برخی از مواد مصرفی. در ادامه این گزارش ارکان سهگانه حکمرانی توسعه صنعتی کشور با سه محور تامین مالی راهبردی، تجارت راهبردی و تعمیق تولید و زنجیره صنعتی کشور بررسی شد. اهمیت تجارت راهبردی مفهومی کلیدی است که به قابلیت اقتصادی کشور، تحقق میبخشد و استعدادهای بالقوه را بالفعل میکند. این تجارت همسو با مزیتهای ایران است. فرتوکزاده در ادامه واحدهای صنعتی را دستهبندی کرد: صنایع منبع پایه مثل معادن، گاز، نفت؛ صنایع حمایت پایه که صنایع وابسته به دلار ارزان و مونتاژی هستند و صنایع قابلیت پایه همان صنایع مهارت محور، با محوریت فناوریهای متوسط و پیشرفته و صنایع دانشبنیان و استارتآپها، توسعهدهندهها و پیمانکاری صنعتی مثل خدمات فنی و مهندسی هستند. صنعتزدایی در ایران ریشه تاریخی دارد و نتیجه این وضعیت این است که صنعت در ایران به حمایتهایی نیاز دارد. اقتصاد منبع پایه، تعادل اقتصاد و صنعت را بههم میزند، طوری که الان در پتروشیمی ما، متانول در اولویت قرار گرفتهاست.فرتوکزاده تصریح کرد: در این مسیر حکمرانی باید براساس گونهشناسی صنایع حرکت کند؛ باید به مساله برندینگ توجه شود و حمایتهای متناسب انجام شود. باید صنایع قابلیت محور براساس نوع صنعت و توانمندی لازم حمایت شود.
در این مسیر باید به صادرات توجه شود. کسبوکارهای پلتفرمی باید به قابلیت تجاری کشور گره بخورد. باید به منطق تجارت خارجی توجه شود. در ادامه عنوان شد: در گونههای مختلف اقتصادی، مسائل متفاوت است؛ مثلا در صنایع حمایت پایه، دلارهای ارزان موجب تکثر پلتفرمها و کارخانهها شدهاست. این کارخانهها برای گرفتن سهمیه دلار و بورسکالا تاسیسشده و جایی در بازار ندارند. تکثر پلتفرمی در ایران با اقتصاد کشور ارتباطی ندارد. در حالحاضر هفت واگنساز داریم که همه در لایه اول ماندهاند. صنعت دلار پایه عمر نمیکند و درنهایت برندسازی نمیشود و زنجیره ارزش تشکیل نمیشود. او در ادامه از راهبردهای توسعهتجارت گفت و مراحل گذار از توسعه خارجی واگرا به تجارت خارجی همگرا را تشریح کرد. توسعه پنجرههای مشترک تجارت راهبردی با کشورهای دارای اقتصاد مکمل، ایجاد اتاق مبادلات با ارزهای محلی با پوششریسک، عمقبخشی به تجارت خارجی از طریق وصلشدن به نقاط اصلی و استفاده از اهرمهای تجارت خارجی بهمنظور تقویت پنجرههای مشترک، به همگرایی منجر میشود. در ایننشست عنوان شد: در تجارت خارجی باید از صنایع قابلیت پایه حمایت کرد؛ تعهدهای ارزی برای این صنایع لازم نیست. این صنایع در هر صورت باید ارز خود را به کشور بازگردانند ولی شیوه کار و ادامه فعالیت اقتصادی آنها بهگونهای است که باید ارز خود را برگردانند. بانکمرکزی باید برای این صنایع شرایط کار را هموار کند، نه اینکه چالش ایجاد کند.در ادامه عنوان شد: دستکاری نرخ ارز درنهایت به ضرر صنعت است.
برخی میخواهند به هر صورت دلار ۲۸هزار و ۵۰۰تومانی را جذب کنند و این مشکل اصلی اقتصاد ایران است. دستکاری قیمتها درنهایت به ضرر اقتصاد است. اقتصاد منبع پایه جای تولید صنعتی و کارخانهای را تنگ میکند.راهبردهای عمقبخشی به صنعت کداماند؟ در پاسخ به این پرسش عنوان شد: گذار تدریجی و مرحلهای از صنعت مبتنی بر سهمیه ارزی به صنعت مبتنی بر تراز ارزی درون صنعت و صنعت ارزآور تنها راهحل است. همچنین دستیابی به فناوریهای پیشرفته کشورهای صنعتی برای عمقبخشی به صنعت با روشهای میانبر؛ ایجاد پنجرههای مشترک بهمنظور برخوردارشدن از صرفههای مقیاس و اقتصاد دامنه؛ توسعه زنجیرههای ارزش نوپدید با بهرهبرداری از نوآوریهای فناورانه و فرصتهای کسبوکاری؛ فعالکردن تقاضاهای بالقوه و پنهان برای تولید داخل براساس مزیتها تجمیع تقاضاهای پراکنده داخلی؛ توسعه شبکههای همکاری راهبردی میان صنایع نوزاد دانشبنیان برای دستیابی به منابع و بازارهای مشترک راهکارهای مهم دیگری هستند که باید موردتوجه قرار گیرند.
فرتوکزاده گفت: در تجارت راهبردی باید از اقتصادهای مکمل آغاز کنیم. او به موضوع اصلاحات ارضی و شیوه حکمرانی اشاره کرد که بخشی از مسائل کشاورزی به لحاظ تاریخی در چرخه معیوب افتاده و صنعت هم به دلایل ورود دلار منبع پایه (پول نفت) آسیب دید. تجارت راهبردی به ظرفیت تجاری میان دو کشور توجه دارد؛ یعنی واردات و صادرات در آن اقتصاد مکمل موردتوجه باشد و تراز تجاری قابل قبول باشد. زمانی به تجارت راهبردی دسترسی داریم که به اقتصاد مکمل میرسیم و این بر مبنای مزیت شکل میگیرد. در ادامه حاضران در نشست از مشکلات تولید در فضای تورم و نرخ ارز چندگانه گفتند و عنوان کردند که باید با دولت درباره استراتژی توسعه صنعتی گفتوگو کرد. باید صنعت را از سهمیه بگیری و قیمتگذاری دستوری نجات دهیم. باید ارزشافزوده در خود صنعت باشد و ارز خود را از محل صادرات خود تامین کند. دولت موظف به فراهمکردن زیرساختهای مالی و حملونقل باشد. تولید قابلیت پایه به هیچ مکانیزمی نیاز ندارد. البته برندینگ در کشور، لجستیک و حملونقل، نقلوانتقال بانکی-مالی هم مهم است، تا بتوانیم به اقتصاد مکمل و بازار بینالملل بپیوندیم. این گامها باید بهصورت پیوسته رخ دهد تا این گذار ممکن شود. برندینگ بازار بینالمللی و سیستم تسویه مالی بسیار مهم است. ترکیه حتی در شرایط تورم ۶۰درصدی هم از صادرات خود حمایت کرد. تولیدکننده ایران دربرابر تحریم از بین نرفت بلکه دلار منبعپایه به صنعت لطمه زد. در پایان این نشست عنوان شد که چگونه باید از تولید و صنایع قابلیتمحور حمایت کرد.