«دنیایاقتصاد» رابطه نامتوازن تجاری با برخی از شرکا را بررسی کرد
تجارت خارجی شکننده
بازارهایی که از دست میروند؟
آمارهای گمرک در سال۱۴۰۲ نشان میدهد که نزدیک به ۴۲درصد صادرات ایران به کشورهایی انجام شده که از آنها تقریبا هیچ وارداتی صورت نمیگیرد؛ مسالهای که میتواند یکی از مهمترین چالشهای تجارت ایران در آینده نزدیک باشد.
آمارهایی از این دست در دورههای مختلف همواره بهعنوان سندی از دستاوردهای دولت در حوزه تجارت ارائه میشدند و دولت سیزدهم نیز از این قاعده مستثنی نیست، با اینوجود نظر کارشناسان اقتصادی و فعالان بخشخصوصی چندان با کارگزاران دولتی همسو نیست.
تراز تجاری ایران در رابطه با کشورهایی مثبت است که عمدتا توسعهنیافته محسوب میشوند. بهعنوان نمونه، عراق و افغانستان، دو کشوری که بیش از ۲۲درصد صادرات ایران را به خود اختصاص دادهاند، از نظر شاخصهای اجتماعی و اقتصادی در وضعیت مناسبی قرار ندارند، اما آیا این کشورها قرار است برای همیشه توسعهنیافته باقیبمانند؟ و آیا در صورتیکه این کشورها از نظر امنیتی و اقتصادی به ثبات برسند همچنان ایران را بهعنوان شریک تجاری اصلی خود انتخاب میکنند؟
پاسخ این دو سال میتواند نگرانیهایی را در ذهن فعالان حوزه تجارت ایجاد کند.
اتوبان یکطرفه تجاری
آمارهای گمرک ایران نشان میدهد که ایران در سال۱۴۰۲، در تجارت با ۷۶کشور، تراز تجاری مثبت را ثبت کردهاست. در این بین میزان صادرات ایران به ۶۱ کشور از این لیست مجموعا یکمیلیارد و ۷۶۷میلیون دلار بوده و در واقع در سالگذشته ۴۲درصد صادرات ایران تنها به ۱۵کشوری انجامشده که ایران از آنها واردات قابلتوجهی نداشتهاست؛ ایران به این ۱۵کشور ۲۰میلیارد و ۴۴۷میلیون دلار کالا صادر کرده درحالیکه واردات از این کشورها تنها معادل ۴.۷میلیارد دلار بودهاست. یکی از شاخصترین کشورها در این بین، عراق است. این کشور دومین مقصد صادراتی ایران است و نزدیک به ۱۹درصد صادرات ایران به مقصد این کشور ارسال میشود. در سال۱۴۰۲ ایران، ۲۶.۴میلیون تن کالا به ارزش ۹میلیارد و۲۱۶میلیون دلار به عراق صادرات داشته، اما از این کشور تنها ۵۸۲میلیون دلار واردات داشتهاست. موارد دیگر افغانستان و پاکستان هستند. در سالگذشته ایران یکمیلیارد و ۸۷۱میلیون دلار کالا به افغانستان و ۲میلیارد و ۷۹میلیون دلار به پاکستان کالا صادر کرده و در مقابل از این کشورها به ترتیب تنها ۴۳میلیون دلار و ۶۷۴میلیون دلار واردات داشتهاست. رابطه تجاری ایران با اندونزی، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان و غنا نیز مشابه است و صادرات ایران بهصورت نامتناسبی از واردات از این کشورها بیشتر است.همانطور که مشخص است عمده این لیست را کشورهایی با جمعیت زیاد یا کشورهای فقیر تشکیل میدهند؛ البته برخی واجد هر دو صفت مذکور هستند و برخی دیگر از کشورها مانند کویت که تراز تجاری ایران با آن در سالگذشته ۱۷۴میلیون دلار به نفع ایران است، اصولا تولیدی که بتوانند به ایران صادر کنند، ندارند.بنابراین بررسی رابطه تجاری ایران با سه همسایه عراق، افغانستان و پاکستان اهمیت بیشتری دارد. در سال۱۴۰۲، نزدیک به ۲۷درصد صادرات ایران به مقصد این سه کشور همسایه ارسال شدهاست، در نتیجه از دستدادن بازار این سه کشور در میانمدت میتواند اقتصاد کشور را با تهدید جدی مواجه کند.
خطر کاهش صادرات در میانمدت
بهطور کلی مثبتبودن تراز تجاری کشور اتفاق خوشایندی محسوب میشود؛ اما در صورتی میتوان به این مساله افتخار کرد که طرف تجاری، یک کشور توسعهیافته باشد. در این حالت است که تراز تجاری مثبت بهمعنای نیاز طرف مقابل به کالای ایرانی است، در مقابل زمانیکه کشور طرف تجارت، از نظر شاخصهای اقتصادی کشور ضعیفی محسوب شود، طبعا تراز تجاری مثبت، تنها نشانه آن است که طرف مقابل کالایی برای صادرکردن ندارد.ولیالله افخمی، رئیس سابق سازمان توسعهتجارت ایران، در پاسخ به این سوال که این نوع رابطه تجاری چه خطراتی را بهدنبال دارد، گفت: در کوتاهمدت ایران با خطر از دستدادن بازارهای عراق، افغانستان و پاکستان مواجه نیست. با توجه به شرایط فعلی سیاسی-اقتصادی کشورهای مذکور، آنها به واردات از ایران نیاز مبرم دارند. همچنین ایران به لحاظ تولید صنعتی نسبت به عراق و افغانستان دست بالا را دارد که این مساله هم کمک میکند در کوتاهمدت بازار صادرات صنعتی ما در این کشورها حفظ شود.این کارشناس اقتصادی افزود: رابطه تجاری به این شکل البته در معرض تهدید خواهد بود، زیرا در وضعیت فعلی تنها مزیت ایران این است که میتواند یک کالا را با قیمت پایینتر به کشورهای مذکور صادر کند، بنابراین اگر این کشورها بتوانند صادرکننده دیگری که کالای مشابه تولید میکند و مزیت قیمتی دارد را پیدا کنند، بهراحتی آن را جایگزین ایران خواهند کرد. بسیاری، از جمله اعضای اتاق ایران و عراق، اعتقاد دارند که با توجه به رشد اقتصادی پرسرعت عراق، باید نگران از دستدادن این بازار مهم بود. در حالحاضر برخی از کشورها با درنظرگرفتن پتانسیلهای اقتصادی عراق، در حال تلاش هستند تا جای پای خود را در این کشور محکم کنند. با توجه به اینکه در سالهای اخیر نزدیک به ۲۰درصد کالاهای صادراتی ایران به مقصد عراق ارسال شده، از دستدادن عراق میتواند تهدیدی برای اقتصاد ایران محسوب شود.گرچه این مشکل را نمیتوان در رابطه ایران با افغانستان متصور بود، اما در میانمدت و بلندمدت، امکان دارد مسوولان این کشور نیز بتوانند امنیت را در مرزهای خود برقرار کنند. در اینصورت جذابیت این کشور نیز برای سرمایهگذاران خارجی بیشتر خواهد شد.
ایجاد منافع مشترک برای همه
با همه اینها ایران همچنان بازیگر مهمی در بازار منطقه محسوب میشود. ایران یک شریک سنتی برای عراق و افغانستان محسوب میشود و بازرگانان ایرانی مدتی طولانی در بازار این کشورها حضور دارند و با ساختارها و نهادهای رسمی و غیررسمی این کشورها آشنایی دارند؛ در واقع این مزیت ایران در تجارت با کشورهای مذکور در کوتاهمدت است. اما در بلندمدت ایران باید بهدنبال راهکارهایی برای ایجاد منافع مشترک به این کشورها باشد. یکی از این راهکارها سرمایهگذاری در کشورهای هدف صادرات و تولید مشترک با این کشورهاست. در قرنهای قبلی پارادایم حاکم در بخش تجارت شامل صادرات هرچه بیشتر و واردات کمتر میشد تا کشورهای قدرتمند بتوانند مازاد تراز تجاری را بهصورت طلا ذخیره کنند؛ این نگاه استعماری به مرور تغییر کرده و حالا تجارت همکارانه و تراز تجاری متوازن اولویت سیاستگذاران در کشورهای پیشرفته است.در همین رابطه، افخمی با تاکید بر لزوم همکاری ایران با کشورهای همسایه گفت: در بلندمدت استمرار این شکل رابطه تجاری را با عراق و افغانستان به سختی امکانپذیر است، بنابراین لازم است تا با سرمایهگذاری در عراق و افغانستان، برای این کشورها انگیزههای بلندمدت برای همکاری ایجاد کرد. او افزود: فروش دانش و همکاری در حوزههای مرتبط با تکنولوژی از دیگر راهکارهای توسعه روابط تجاری دو کشور است.
در نهایت باید گفت که گرچه جستوجو برای توسعه بازارهای صادراتی ایران اهمیت دارد، اما لازم است که بازارهای صادراتی فعلی نیز حفظ و تقویت شود. یکی از راهکارها، ایجاد همکاریهای بلندمدت با کشورهایی همچون عراق و افغانستان است. واقعیت این است که وضعیت سیاسی این کشورها برای همیشه به شکل فعلی نخواهد بود؛ بهمرور و با باثباتترشدن این دو کشور همسایه، بازار آنها برای سرمایهگذاران جذابتر خواهد بود، بنابراین باید سیاستگذاران از مزیت حضور طولانیمدت در این بازارها به بهترین نحو استفاده کرده و برنامهریزی بلندمدت را برای حفظ بازارهای مذکور در میانمدت را در دستور کار قرار دهند.