درگذشت مرد عمران
لئون و دیگر اعضای خانوادهاش در کار مغازه به پدرشان کمک میکردند. بنابراین از همان دوران کودکی و نوجوانی مشغول کار شد. از آنجا که پدر لئون به مسوولیتپذیری فرزندانش بسیار اهمیت میداد، زندگی لئون نیز در ایام کودکی و نوجوانی با ترکیبی از کار و درس گذشت. در جوانی ورزش و شکار هم به آن اضافه شد. دوچرخهسواری ورزش مورد علاقهاش در دوره دبیرستان بود. او همچنین از جوانی تا ۸۰ سالگی به شکار میرفت و در نهایت کلکسیون بزرگش را به موزه طبیعی ایروان هدیه کرد. لئون آهارونیان پس از گرفتن دیپلم در سال ۱۳۳۱ در هنرسرای عالی (دانشگاه امیرکبیر فعلی) پذیرفته شد. پس از پایان تحصیل با گرفتن کفالت از سربازی معاف شد و اردیبهشت ۱۳۳۵ در آزمایشگاه خاکشناسی وزارت کشاورزی با ماهی ۴۸۰ تومان استخدام شد؛ این آزمایشگاه با همکاری سازمان خواربار جهانی (فائو) تاسیس شده بود. آهارونیان در اواخر سال ۱۳۳۹ با بورسیه سازمان فائو به مدت یک سال و به همراه خانواده برای تکمیل تخصص به مقر فائو در رم و پس از چند روز به مرکز پژوهش کشاورزی در شهر دانشگاهی واگنیگن هلند رفت و ادامه تحصیل داد.
«دنیای اقتصاد» نیز در سال ۹۷ با ایشان به گفتوگو نشست. در این گفتوگو که با عنوان «مردی برای عمران» در جمعهنامه «دنیای اقتصاد» منتشر شد، آهارونیان به نقش پدر همسرش در کسبوکارش اشاره کرده است. در بخشی از این گفتوگو آمده است: «من ازدواج کرده بودم، دو فرزند داشتم، خانهمان اجارهای بود و حقوقمان هم کفاف زندگی را نمیداد. یکی از کارهایی که در آن دوره انجام دادم راهاندازی یک آزمایشگاه سنگهای معدنی در خانهمان بود که موفقیتهایی بهدست آورد. آن زمان تاجران در حجمهای بسیار زیاد سنگهای کرومیت و گالن و همینطور سرب را از ایران صادر میکردند و کار من در این آزمایشگاه خانگی در این راستا بود. با وجود موفقیتهایی که در آزمایشگاه خانگیام داشتم، اما به تدریج دیدم که زندگیام نمیگذرد. پدر همسرم فرانسوی بود و بیش از ۸۰ سال داشت و مدیریت شرکت سِتی را که در حوزه حمل ونقل فعالیت میکرد بر عهده داشت. از من درخواست کرد که در این شرکت مشغول بهکار شوم، من هم پذیرفتم. وقتی وارد شرکت شدم متوجه شدم در کنار پدر همسرم هیچ فرد قابل اعتمادی نیست و همه اهل سوءاستفاده بودند. در ابتدا به صورت نیمهوقت در شرکت کار میکردم و بعد از مدتی تماموقت شد. آن زمان فرانسویها در ایران فعالیتهای اقتصادی زیادی داشتند. سد لتیان و سد دز را در جنوب و سد زایندهرود را فرانسویها ساخته بودند. فرانسویها در بخش سدسازی در ایران کارهای زیادی کرده بودند. پدر زن من هم از سال ۱۹۲۶ به ایران آمده و در صنعت حملونقل کار کرده بود، برای همین اطمینان زیادی را به خود جلب کرده و کارهای زیادی را به او واگذار میکردند. تا امروز که حدود ۵۰ سال میگذرد این کسبوکار ادامه دارد و بزرگترین و سختترین پروژههای سنگین حملونقل را در شرکت انجام میدهیم.»
آهارونیان در سال ۱۳۴۷ پس از ۱۲ سال از کار دولتی استعفا داد و به صورت تمام وقت در شرکت ستی مشغول به کار شد. در همان سالها قراردادی با شرکت میتسوبیشی بست تا دستگاههای گازسوز تولید برق را از بنادر جنوب کشور به محل ساخت نیروگاه انتقال دهند. شرکت ستی طی قراردادی با شرکتهای فرانسوی و آلمانی، چهار دستگاه و دو ژنراتور با وزن هریک ۱۴۰ و ۱۱۰ تن خرید تا تجهیزات سد سفیدرود و نیروگاه آبی را از جنوب کشور به منجیل انتقال دهند. این محموله با وزن تریلی و بوژی حدود ۲۵۰ تن میشد. شرکت ستی، نخستین شرکت ایرانی حملونقل بود که توانست وسایل حمل بارهای سنگین را از یک شرکت فرانسوی خریداری (نقد و وام) و وارد ایران کند. پس از این کارها هنگامی که قرارداد ساخت ذوبآهن و کشیدن لولههای گاز از جنوب کشور با شوروی امضا شد، یکسوم از قرارداد لولهکشی به یک شرکت فرانسوی واگذار شد و آنان نیز انتقال ۴۲ هزار تن لوله و ۲۰ هزار تن تجهیزات کارشان را به شرکت ستی سپردند. علاوه بر اینها در آن سالها این شرکت حمل تجهیزات لازم برای راهاندازی نیروگاه ۷۰۰ مگاواتی اهواز (شرکت تکنوپروم روسیه)، تجهیزات پستهای انتقال برق در غرب کشور (سه شرکت آلمانی) و... را هم برعهده داشتند و در مهمترین قرارداد هم شرکت زیمنس آلمان به مدت ۳۵ سال انتقال کلیه محمولههایش در ایران را به این شرکت واگذار کرد. شرکت ستی باتوجه به قراردادهای خارجی که در آن سالها موفق به امضا و انجام آنها شد، خیلی زود رشد چشمگیری کرد و طی چند سال دهها تریلی و وسایل حمل کالاهای سنگین خریداری کرد. آنها حتی توانستند برای توسعه کارهایشان از فرانسه یک وام یک میلیون دلاری (با بازپرداخت سهساله) دریافت و تجهیزات بهروزی از جمله بوژی خریداری کنند.
با پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی یکی از نیازهای اساسی کشور جابهجایی تجهیزات نظامی و... به مناطق جنگی بود و بخشی از این کار را به صورت رایگان شرکت ستی برعهده گرفت. اعطای کامیونها و تریلرهای شرکت برای انتقال تجهیزات سنگین نظامی مانند تانک، هاورکرافت و... به مناطق مختلف جنگی بخشی از خدمات این شرکت به جبهههای نبرد بود. لئون آهارونیان در سالهای بعد از پیروزی انقلاب باتوجه به موقعیت اقتصادی و حضور در شورای خلیفهگری ارامنه (از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۵ عضو شورا بود)، فعالیتهای اجتماعی و صنفی خود را گسترش هم داد. او در سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۴ برای دو دوره ریاست سندیکای شرکتهای بینالمللی حملونقل را برعهده داشت. همچنین تشکیل اتاق بازرگانی مشترک ایران و ارمنستان (۱۳۷۲)، برقراری اولین خطوط هوایی بین ایران و ارمنستان (۱۳۶۹) و از همه مهمتر برقراری ارتباط بین مقامهای دولتی، امنیتی و مذهبی ایران و ارمنستان از جمله کارهایی بود که لئون آهارونیان برای دوستی و نزدیکی بیشتر مردم و دولتهای ایران و ارمنستان انجام داده است.
او در سومین دوره جایزه امینالضرب اتاق تهران نشان امینالضرب را به خاطر بیش از ۶ دهه تلاش برای توسعه ایران و کارآفرینی دریافت کرد. یادش گرامی باد.