اقتصاد دیجیتال؛ شاگرد اول کلاس اقتصاد
محاسبه سرانگشتی خسارتها
«پیپینگ» شرکتی دانشبنیان در حوزه پرداختهای آنلاین است؛ ازقضا، تابستان امسال در حال تجربه رشد چشمگیری بودیم که قطعی اینترنت شروع شد. برای آنکه درک بهتری از این اتفاق داشته باشید، خودرویی را تصور کنید که دارد تخت گاز میرود که ناگهان ترمز دستیاش کشیده میشود! به روایت اعداد و ارقام، در این بازه دو هفتهای نسبت به بازه مشابه سال قبل از آن، ۵۰درصد کاهش تراکنش و ۵۵درصد کاهش درآمد داشتهایم.
این در حالی است که در بدترین روز این مدت ۷۰درصد کاهش تراکنش و ۷۹درصد کاهش درآمد هم ثبت شده است! اهمیت این عدد آنجاست که شرکتهای حوزه پرداخت، نبض اقتصاد دیجیتال را نشان میدهند و این یعنی این سانحه برای تمام اقتصاد دیجیتال رخ داده است.
سایت نتبلاکس هر ساعت قطعی اینترنت در ایران را برابر ضرر یکونیممیلیون دلاری و معادل ۴۵میلیارد تومان زیان اقتصادی به کشور دانسته است؛ یعنی روزانه حدودهزار میلیارد تومان که تا به امروز (14 مهر) میشود رقمی معادل ۱۱هزار میلیارد تومان!
سکته سوم یعنی مرگ
خط قرمز تمامی کسب و کارها، ایجاد اعتماد است. این مهم در کسب و کارهای حوزه فناوری اطلاعات بهمراتب، حساستر و سختتر است. قطعیهای گسترده اینترنت قبل از هر چیز، اعتماد عمومی به این کسب و کارها را هدف گرفته است. فارغ از اینکه اگر این قطعیها چند روز به طول بینجامد، سه پیامد مهلک و غیرقابل جبران دامنگیر اقتصاد دیجیتال خواهد بود که عبارتند از: تعطیلی کسب و کارهای دیجیتال، سرمایهگذاری در بازارهای سنتی به جای اقتصاد دیجیتال آن هم در شرایطی که همه دنیا در حال حرکت به سمت اقتصاد دیجیتالی است و در نهایت افزایش مهاجرت نیروهای متخصص.
در سالی که مزین به شعار «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین» شده بود و انتظار میرفت نهادهای دولتی و متولیان امر، تمام توجه خود را معطوف به این حوزه کنند، همهچیز درست برخلاف انتظار پیش رفت! از یکسو، قطعی اینترنت که ابعاد آن مشخص نیست و از طرف دیگر، سکوت سرپرست جدید معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به عنوان سکاندار اقتصاد دانشبنیان و همچنین بیاعتنایی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات به عنوان متولی اصلی کسب و کارهای این حوزه آب سردی است به پیکر نحیف اقتصاد دیجیتال. نکته تلخ ماجرا اینجاست که بر اساس آمارهای معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، بیشترین میزان شرکتهای دانشبنیان در دسته «فناوری اطلاعات و ارتباطات و نرمافزارهای رایانهای» قرار میگیرند.
سایه فیلترینگ بر سر دیجیتال مارکتینگ
تا پیش از شهریور ماه امسال، تعداد انگشتشماری از پلتفرمهای خارجی مانند اینستاگرام، لینکدین و واتساپ قابلدسترسی بودند؛ به عبارت دیگر، طی ۱۰ سال گذشته تقریبا بیشتر وبسایتها و پلتفرمهای خارجی مانند یوتیوب، فیسبوک، توییتر و تلگرام مسدود شده بودند. از طرف دیگر، امکان تبلیغات مستقیم روی این پلتفرمها به دلیل تحریمها و دشواری پرداخت، هرگز در ایران ممکن نبوده است. از این رو، فعالان این حوزه برای افزایش فروش کسب و کارها و پیدا کردن ظرفیتهای تعریف نشده برای تبلیغات، دست به ابتکار عمل زده بودند و از روشهایی مانند اینفلوئنسر مارکتینگ در اینستاگرام و حتی لینکدین استفاده میکردند. این روشها هر چند محدود بودند، اما به افزایش فروش کسب و کارها کمک شایانی میکردند.
با مسدود شدن واتساپ، اینستاگرام و لینکدین، این امکان نیز عملا از دست رفته است. هر چند ممکن است کسب و کارها با سختی به فعالیت خودشان روی این پلتفرمها ادامه دهند، اما بسیاری از مخاطبان نمیتوانند مثل سابق در این شبکهها حضور داشته باشند، در نتیجه کسب و کارها و به تبع آن فعالان حوزه دیجیتال مارکتینگ و تبلیغات با کاهش فروش و مخاطب مواجه خواهند شد. با توجه به تثبیت جایگاه شبکههای اجتماعی در زندگی عموم جامعه، کاهش فروش و نبود مخاطب در این پلتفرمها هم در بازه کنونی و هم در آینده نزدیک بر زندگی روزمره و میزان درآمد تمام اقشار دخیل تاثیرگذار خواهد بود.
نتیجه ناخوشایند
مقایسه ایران با کشورهای منطقه نظیر ترکیه، عربستان و امارات، همیشه معیار خوبی برای درک جایگاه کشور در منطقه بوده است. در حوزه تجارت الکترونیک، سهم درآمد ما در منطقه تنها 7درصد است؛ در صورتی که اگر بخواهیم به روند فعلی ادامه دهیم، آینده تجارت الکترونیک چیزی شبیه آینده خودروسازی خواهد شد.