دنیای اقتصاد -فربد بهروز:
پس از آغاز جنگ میان اوکراین و روسیه، کشورهای غربی نظرات متفاوتی حول اعمال تحریم بر روسیه پیدا کردند. این رویداد موضوع تحریم و جنگ اقتصادی را به یکی از موضوعات محبوب رشتههای مختلفی آکادمیک در سالهای اخیر تبدیل کرد و اقتصاد نیز از آن بیبهره نمانده است. پیشینه جنگ اقتصادی در عصر مدرن به قرن بیستم بازمیگردد و یکی از موضوعات جنجالبرانگیز آن دوره بود. این گزارش که بر اساس مقاله هریسون (۲۰۲۳) با عنوان «جنگ اقتصادی: درسهایی از دو جنگ جهانی» تهیه شده است، تجارب به دست آمده تحریم و جنگ اقتصادی در قرن بیستم را بررسی میکند و بهطور خلاصه، درسهای کلیدی بهدستآمده از آن تجربه پر هزینه را ارائه میدهد. این درسها میتوانند به درک بهتر از تحریمها و جنگهای اقتصادی کمک کند.
نکته اولیه روسو این بود که ایده مزیت نسبی زمانی به حد خودش میرسد که نیازهای بقای بشری را تامین کند. از آنجا که هر کسی باید بخورد و بنوشد، نیاز به آن دارد که کس دیگری عرضه کالاهای معیشتی و اساسی را تامین کند؛ به همین خاطر کالاهای معیشتی بهطور متناوب تحت شرایط بهشدت غیر بهینه هم تولید میشود و این به نوبه خود به معنای آن خواهد بود که هزینههای تولید برای برآورده کردن نیازهای بقا به نسبت بالا خواهد بود؛ درحالیکه برگشت آن برای تولیدکنندگان بهطور قابل ملاحظهای پایین خواهد بود.