دنیای اقتصاد-مهران خسروزاده:
سیاستمداران فارغ از حزب، مسلک و جایگاهشان خود را طرفدار پروپاقرص توسعه معرفی میکنند و در این زمینه تفاوتی میان دموکرات، اقتدارگرا، تمامیتخواه و آزادیخواه وجود ندارد. نکته مهم اینجاست که اغلب اوقات توسعه مترادف با برنامهریزی به کار برده میشود؛ عبارتی که در کنه خود حامل این پیشفرض مهم است که جامعه به مثابه یک ماشین قابلیت کنترل و هدایت دارد و برای دستیابی به هدف مهمی چون توسعه باید از این قابلیت حداکثر استفاده را برد. اما این خوانش از توسعه از کجا سروکلهاش پیدا شد و چگونه در جهان غالب شد؟ پیتر بوتکه، در مقدمه یکی از کتابهایش، اقتصاد پوزیتیویستی، انقلاب بلشویکی و انقلاب کینزی را سه تحول مهمی معرفی میکند که علم اقتصاد توسعه را قرن بیستم شکل داده است.
علم توسعه اقتصادی از زمان تولد پس از جنگ جهانی دوم، یک دوره از رشد را تا دهه۶۰ تجربه کرد و سپس در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی، یک افول را به خود دید. در بررسی چرایی افول این علم، باید ابتدا نحوه شکلگیری این گفتمان و علم را بررسی کرد؛ سپس به اصول اولیه موضوعه این علم پرداخته و از دریچه این بحث، چرایی افول آن را جستوجو کرد.
دنیای اقتصاد-کیوان حسینوند:
بررسی «دولت» و «بازار» بهعنوان دو نهاد سیاسی و اقتصادی در طول زمان، این واقعیت را نشان میدهد که این دو، بدون یکدیگر قادر به پیشبرد اهداف فردی و جامعهای نبودهاند. نکتهای اساسی که در این مساله نهفته است آن است که در عین حال که این دو نهاد باید در تعامل با یکدیگر پیش بروند، هر یک میتوانند نیروهای قدرتمندی را علیه یکدیگر شکل دهند که پیامدهای مخربی را به همراه داشته باشند. گفتمان پیرامون ایجاد و حفظ چنین تعادلی، در عین پذیرش این اصل که این دو نهاد کامل نیستند، منجر به شکلگیری رهیافتی شد که در ابتدای کار از آن با «اقتصاد سیاسی» یاد شده و در حال حاضر، عمدتا تحت عنوان «علم اقتصاد» شناخته میشود.
دنیای اقتصاد:
امروزه دموکراسی بهعنوان سدی در مقابل اقدامات مخرب خودکامگان در نظر گرفته میشود. در عمل اتفاق دیگری میافتد و شاهد حفظ سیاستهای زیانبار به شکل دموکراتیک هستیم. این پارادوکس موضوع اصلی کتاب «افسانه رایدهنده منطقی» است. برایان کاپلان، اقتصاددان استدلال میکند که برخلاف توضیحات متداول، گروههای فشار یا ناآگاهی رایدهندگان عامل این انتخابها نیستند، بلکه در توصیفی بدتر، رایدهندگان «غیرمنطقی» هستند. به بیان بهتر، افراد بهطور گسترده ایدههای نادرستی دارند که مطابق این ایدههای نادرست تصمیم میگیرند. کاپلان ضمن برشمردن چهار سوگیری نظاممند در میان رایدهندگان، توضیح میدهد که انتخاب آزاد و اتکا بر بازارها، بهعنوان جایگزینی منطقی برای رویههای دموکراتیک است.
به لطف پیشرفتهای بیسابقه در فناوری، در حال حرکت به سمت جهانی بهتر هستیم. همه ما از صنعتی شدن سود بردیم و همچنین در مقایسه با نسلهای قبل، از رفاه و آسایش بیشتری برخوردار هستیم. دیگر در جهان امروزی خبری از قحطی و گرسنگی نیست و بهخاطر همهگیری طاعون، سرخک، سیاهسرفه، آبله مرغان، آبله، تیفوس، مالاریا و... جامعه بشری درگیر نیست. در مقایسه با ۱۰۰سال گذشته در همه جوامع طول عمر متوسط یا همان شاخص امید به زندگی که در بدو تولد تنها ۴۰سال بود به خاطر رفاه، آسایش و بهداشت عمومی افزایش یافته است. برای مثال امید به زندگی در ۱۰۰سال گذشته در انگلیس از ۴۱ به ۸۲ و در ایران از ۵۵سال قبل از انقلاب به ۷۷سال در سال۱۴۰۰ افزایش داشته که همه آنها به لطف تحقیقات علمی و به تبع آن فناوری و نوآوری در جهان بوده است. صد سال پیش، پولدارترین فرد در جهان هم توان خرید و دسترسی به تلویزیون، پرواز بین قارهای از طریق هواپیما، قرصهای ضد بارداری، آنتی بیوتیکها و... را نداشت. با توجه به اینکه تحقیقات علمی انباشتی است یعنی دانشمندان و مخترعان تحقیقات خود را روی دستاوردهای دیگران سوار میکنند در گذشته بهدلیل نبود ابزارهای لازم برای ارتباطات و تبادل اطلاعات علمی به کندی صورت میگرفت؛ ولی به لطف توسعه اینترنت یافتهها و دانش امروزی به سرعت در دسترس همگان قرار میگیرد.
در آستانه انتخابات ریاستجمهوری ایران بحثهای اقتصادی بیش از هر زمان دیگری در کانون توجه قرار گرفته است. انتخاب رئیس جمهور جدید میتواند مسیر اقتصادی کشور را به شکل قابل توجهی تغییر دهد و تصمیمات وی در این زمینه تاثیرات عمیقی بر زندگی مردم و آینده اقتصادی ایران خواهد داشت. در این میان دو سیستم اقتصادی نئولیبرالیسم و اقتصاد مرکزی که در بسیاری از کشورهای جهان بهکار گرفته شدهاند، میتوانند الگوهای مناسبی برای بررسی و تحلیل سیاستهای اقتصادی کشور باشند با نگاهی به تجربیات موفق و ناموفق این دو سیستم در کشورهای مختلف میتوان به درسهای ارزشمندی دست یافت که در تدوین سیاستهای اقتصادی کشور مفید خواهند بود. در ادامه به بررسی و مقایسه این دو سیستم اقتصادی و تاثیرات آنها در کشورهای مختلف میپردازیم تا بتوانیم از این تجربیات برای آینده اقتصادی ایران بهرهبرداری کنیم.
دنیای اقتصاد-زهرا اکبری:
دموکراسیها از نظر میزان نفوذ نخبگان قدرتمند و گروههای ذینفع در سیاست بسیار متفاوت هستند. با اینکه ادبیات گستردهای وجود دارد که استدلال میکند نفوذ نخبگان و فرادستان، ریشه در تاریخ یک کشور دارد، اما درک ما از عوامل تعیینکننده این تداوم قدرت و نفوذ، محدود است. این گزارش نشان میدهد که فرصت دادن به کارگزاران رژیم گذشته برای باقی ماندن در قدرت در دوران گذار دموکراتیک، عاملی تعیینکننده در میزان نفوذ و اثربخشی نخبگان بر عملکرد اقتصادی است. این گزارش از آمار و روش شبهتصادفی در اندونزی سال۱۹۹۸ برای تخمین اثر علّی میزان نفوذ فرادستان بهره میگیرد. شهردارانی که در رژیم سوهارتو مشغول به کار بودند، قبل از اینکه با افراد جدید جایگزین شوند، اجازه داشتند دوره کاری خود را به پایان برسانند. همانطور که در قسمت اول این یادداشت بیان کردیم، این شهرداران باقیمانده از دوران سوهارتو نتایج مخرب اقتصادی از خود برجای گذاشتند.
دنیای اقتصاد:
در جلسه اول مناظرات ریاست جمهوری، مباحثهای بر سر نقش سرمایه خارجی در میزان رشد اقتصادی صورت گرفت. در این جلسه، برخی نامزدها نقش کمی برای سرمایه خارجی قائل بودند. اما بر اساس علم اقتصاد، سرمایه خارجی از طریق تکنولوژی، فرهنگ سازمانی و ارتباطات نقشی فراتر از منابع مالی دارد.
دنیای اقتصاد-زهرا اکبری:
دموکراسیها از نظر میزان نفوذ نخبگان قدرتمند و گروههای ذینفع بر سیاست بسیار متفاوت هستند. با اینکه ادبیات گستردهای وجود دارد که استدلال میکند نفوذ نخبگان و فرادستان ریشه در تاریخ یک کشور دارد، درک ما از عوامل تعیینکننده این تداوم قدرت و نفوذ محدود است. این گزارش نشان میدهد که فرصت دادن به کارگزاران رژیم گذشته برای باقی ماندن در قدرت در دوران گذار دموکراتیک در این کشور، عاملی تعیینکننده در میزان نفوذ و اثربخشی نخبگان بر عملکرد اقتصادی است. این گزارش از آمار و روش شبهتصادفی در اندونزی برای تخمین اثر علّی میزان نفوذ فرادستان بهره میگیرد، شهردارانی که در رژیم سوهارتو مشغول به کار بودند قبل از اینکه با افراد جدید جایگزین شوند، اجازه داشتند دوره کاری خود را به پایان برسانند.
تقریبا مالکیت را میتوان با هر چیز جمع بست. ما صاحب بدن خود هستیم درست همانطور که صاحب تلفنمان هستیم حتی با آنکه این دو نوع از مالکیت مستلزم انواع متفاوت حق، مسوولیت یا حقوق است. این به آن خاطر است که حقوق یا مسوولیتهای مالکیتی را میتوان هم بر مردم و هم بر نهادهای غیرشخصی مانند حکومت، صندوق، شراکت، بنگاه، تعاونی، صنف، کلیسا، قصبه، تیم، دانشگاه، موسسه یا هیات امنا بهکار برد. احتمالا در طول زمان، هرکدام از این انواع مالکیتهای متفاوت قادر به تغییرات تند بوده و توانسته در یک فضای حقوقی الکترونیک ناپدید شده باشد. احتمالا تقسیم کار هم تغییراتی داشته اما آنقدر واضح نبوده که نشان دهد حذف برخی از آنها چه چیزهایی را در پی خواهد داشت.
دنیای اقتصاد-مهران خسروزاده:
سپتامبر سال گذشته میلادی بود که گوین نیوسام، فرماندار کالیفرنیا با امضای قانونی تحت عنوان «فرمان مسوولیت فستفودهای زنجیرهای» اعلام کرد که از ابتدای ماه آوریل سال۲۰۲۴ حداقل دستمزد افراد شاغل در فستفودهای زنجیرهای به ۲۰دلار در ساعت میرسد. حال با گذشت بیش از دو ماه از اجرای این قانون، واکنش کسبوکارها بار دیگر یکی از موضوعات کلاسیک اقتصادی را مورد توجه قرار داده است. بر این اساس، خبر تعدیل ۱۲۸۰نفر از پیکهای پیتزا هات، فستفود شناختهشده آمریکایی، در کنار سایر گزارشها از تعدیل نیرو انتقادات زیادی را متوجه قانونگذاران کالیفرنیایی کرده است.
استارتآپها در خدمت جنبش 99درصد
انتشارات دنیایاقتصاد
همانطور که ازعنوان آن میتوان فهمید، کتاب به بررسی مدلهای کسبوکاری میپردازد که میتوانند برای «۹۹درصد» مفید باشد. منظور از «پساسرمایهداری» در این کتاب دوران دسترسی به شبکه ارتباطی همگانی، ارزان و در دسترس است. اما منظور از ۹۹درصد جامعه چه کسانی هستند؟ آنها عموم جامعه یا کسانی هستند که جزء یکدرصد ثروتمندان به حساب نمیآیند. آنها بانکدار و سرمایهدار نیستند و ممکن است هر لحظه شغل خود را در مصاف با فناوریهای جدید بهویژه اتوماسیون از دست دهند. اما در جهان امروز با پدیدهای مواجه شدهاند که کتاب از آن با عنوان «انقلاب صنعتی چهارم» یاد میکند. انقلابی که در آن «شرکتها به واسطه کلان دادهها، اینترنت اشیا، هوش مصنوعی و صنعت روباتیک بهصورت روزافزونی در حال سرمایهگذاری در بخش فناوریهای اتوماسیون هستند. این روند به شرکتها امکان میدهد تا بدون استخدام نیروی انسانی جدید همچنان به رشد و کارآمدی و سود مالی خود ادامه دهند.»