دنیای اقتصاد -گروه تاریخ و اقتصاد:
آمکو آسیا آغاز دخالت من در داوریهای بینالمللی علیه یک کشور بود. وقتی که این روند آغاز شد، چهل و پنج ساله بودم و زمانی که سرانجام به پایان رسید، ۵۶ساله بودم. فکر میکنم دیر به این عرصه پا گذاشتم؛ اما در همان حال، خود حوزه داوری بینالمللی نیز تازه در حال شکلگیری بود! پس از اینکه چند پرونده را تجربه کردم، خودم را یک کارشناس دانستم که با توجه به محدودیتهای داوری بینالمللی در آن زمان، احتمالا واقعا همینطور بود. سپس در مجمعهای سخنرانی شرکت کردم؛ جایی که برای گروههای مشاوران حقوقی داخلی و دیگران که ممکن بود به خدمات من علاقهمند باشند، سخنرانی میکردم. به این ترتیب شهرتم را ساختم و پروندههایی را بهدست آوردم.
تاریخچه مواد غذایی و ورود تنقلات و مواد غذایی جدید در ایران، از مباحث مهم در تاریخ اجتماعی است؛ زیرا دریچههای جدیدی را پیش چشم ما میگشاید که تا پیش از آن نسبت به آن بیاطلاع بودیم. شکلات بهعنوان یک ماده غذایی از نوع تنقلات خوراکی تاریخچهای طولانی دارد؛ درحالیکه بسیاری تصور میکنند قدمت و تاریخچه شکلات مربوط به دوران مدرن است؛ اما این ماده از دوران باستان وجود داشته و تاریخچه و داستان مختص به خود را دارد. در این پژوهش تلاش شده است، ابتدا این ماده را از دوران باستان بررسی کرد و سپس به زمانی رفت که این ماده خوراکی متداولتر از گذشته شدو در نهایت پرسش و ابهام این است که این خوراکی چه زمانی وارد ایران شد و در ایران چه سیری را گذراند؟
داریوش رحمانیان / دانشیار گروه تاریخ دانشگاه تهران
توسعه سیاسی ایران و بهتبع آن توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگیاش، در روزگار معاصر همواره با موانع برونی و سیاست بیگانه برخورد کرده است. اجازه بدهید یک مقدمه کوتاه بیاوریم و یکی دو نمونه تاریخی نقل کنیم. در اندیشیدن به مساله بسیار پیچیده علل و عوامل انحطاط و عقبماندگی ایران از کلانروایتها و یکسویهنگریها پرهیز باید کرد.
دنیای اقتصاد-گروه تاریخ و اقتصاد:
سیاویل پایان کار من برای اندونزی نبود، بلکه در واقع تنها آغازی بر آن بود. در ژانویه۱۹۷۷، کمی بیش از دو ماه پس از اولین سفرم به جاکارتا، در حال تماشای مراسم تحلیف کارتر بودم که تلکسی از رئیس کل صالح به دستم رسید. او از من پرسید آیا شرکت وایت اند کیس حاضر است بهعنوان وکیل عمومی خارجی برای اندونزی در تمام معاملات بینالمللیاش، چه مالی و چه سایر موارد، خدمت کند. ما البته این نمایندگی برجسته را پذیرفتیم که از آن زمان تاکنون ادامه داشته است. برای ۷سال، از آن اولین سفر تا زمانی که در پایان سال۱۹۸۳ به لاهه رفتم، من ۴بار در سال به مدت یک هفته تا ۱۰روز به جاکارتا سفر کردم و شاهد رشد مستمر شرایط اندونزی بودم؛ زیرا کمکها و سرمایهگذاریها به سمت آن سرازیر شدند. یکی از مهمترین پروندههای من برای اندونزی، پروندهای بود که در آن به صورت رسمی حاضر نشدم.
روشن است که بهصرف دیدن این چند قطعه عکس نمیخواهم بگویم که مردم در فرنگ، ابدا به بناها و کوچهها و خیابانهایشان دست نمیزنند؛ ولی این هم معلوم است آنها مثل ما عطش نوسازی یا شاید نیازی به هر روز عوض کردن ساختمانها و معابر ندارند. چرایش بماند که مایه هزاران ساعت بحث است. من این عکسها را بهعنوان نمونههایی از معماری باثبات و شهرسازی پایدار آوردهام که علیالحساب نشان میدهند که دستکم در این مکانها، با گذشت هشتاد سال و البته پس از جنگی ویرانگر، ساختمانها و کوچهها بلکه درختها و باغچهها و گلها و حتی برخی از کوچکترین عناصر صحنه، سر جایشان ثابت و دستنخورده ماندهاند. ساکنان این مکانها با این ثبات در ساختار شهری، دچار تشویش و فقدان حافظه دیداری در خاطره هویتیشان از مکان و طبعا از این لحاظ، درگیر عاطفهپریشی هم نمیشوند و نسل امروزشان همان منظرههایی را از محل تولد و رشد و زیستش میبیند که پدران و مادرانشان و چند نسل قبلشان دیدهاند.
دنیای اقتصاد-گروه تاریخ و اقتصاد:
ممکن است ما با استفاده از قدرت کاخ سفید و وزارت امور خارجه، لوئی لوفور را آزاد کرده باشیم؛ اما در برخی دیگر از زمینهها، شاید بهتر بود اگر شاخه اجرایی از دخالت در امور خودداری میکرد. یکی از این زمینهها، مصونیت حاکمیتی بود که وزارت امور خارجه با وجود تلاشهای بیوقفه من، هنوز موظف بود در نقشی شبهقضایی عمل کند. در سال۱۹۷۲، برای دو روز، رئیسجمهور نیکسون در هاوایی نشست اقتصادیای را با نخستوزیر تاناکا از ژاپن برگزار کرد. یکی از موارد دستور کار، کسری تجاری عظیمی بود که ایالات متحده انباشته بود، نتیجهای از رشد بخش تولیدی ژاپن و اقتصاد راکد آمریکا. برای «کاهش این نابرابری به اندازهای قابل مدیریتتر»، ژاپن موافقت کرد بیش از یکمیلیارد دلار کالا و خدمات از ایالات متحده خریداری کند.
بعضیها معتقدند تاریخ با خط آغاز شده است، اما ما معتقدیم تاریخ با پوشاک آغاز شده است. در آغاز، انسانهای اولیه از پوست حیوانات برای خود لباس درست میکردند؛ آنها پوست حیوانات را جدا میکردند، فرآوری میکردند و سپس متناسب بدن انسان میساختند. از این روش هنوز هم در قطب شمال استفاده میشود. سپس، صنعت نساجی وارد میدان شد. نخستین بافندگان منسوجات را بهشکل پوست حیوانات میبافتند یا کرک سطح پارچه را بیشتر میکردند تا شبیه خز شود و پارچه گرم و نرمتر شود.
دنیای اقتصاد-گروه تاریخ و اقتصاد:
تجربه کار در وزارت امور خارجه باعث شد تا علاقه من به حل و فصل اختلافات بینالمللی بیش از پیش تقویت شود. دهه۱۹۷۰ دورهای هیجانانگیز از گذار را نشان میدهد. همانطور که نوئل ماورر، تاریخدان اقتصادی، در مطالعه برجسته خود به نام «تله امپراتوری» نوشته است: قبل از ۱۹۴۵، تنها راهحل موجود برای یک شرکت آمریکایی که در یک مناقشه سرمایهگذاری با دولت خارجی گرفتار میشد، استفاده از قدرت قهری (زور) شاخه اجرایی ایالات متحده بود. اما تا دهه۱۹۹۰، سرمایهگذاران آمریکایی به طیفی از ابزارهای حفاظت از حقوق مالکیت دسترسی پیدا کردند که به اختیار اجرایی وابسته نبود. سرمایهگذاران خصوصی اکنون میتوانستند دولتهای خارجی را بدون دخالت دولت متبوع خود به داوری بکشانند. در دور دوم حضورم در شرکت وایت و کیس، من شاهد آن دوران گذار بودم. دیپلماسی «ناو جنگی» به یادگار گذشته تبدیل شده بود، اما سیستم قدیمی توسل به قوه قهریه به سختی کنار رفت.
بسیار مایه تاسف است که طی دو سال اخیر آنها (مردم یزد) خط تلگراف محلی را از دست دادهاند. طی سفرم به شمال در ۶سال پیش این وسیله موجب علاقه و حیرت پایانناپذیر من در طول سفر بود. اول از همه تیرکها به چشم میخوردند آنها چوبهای ناصافی هستند، درست شبیه آن چه زنان رختشور در انگلستان برای نگهداری بند رختشان بهکار میبرند.
دنیای اقتصاد-گروه تاریخ و اقتصاد:
در شرایط دیگری شاید من در وزارت خارجه میماندم؛ اما تا میانههای سال۱۹۷۳، نشانهها روشن شده بود و این موضوع ارتباطی به رسوایی واترگیت نداشت. راجرز سرانجام تصمیم گرفته بود که من برای سمت مشاور حقوقی جوانتر از آن هستم که فکر میکرد. او تمایل داشت فرد مسنتری به نام استوارت اسکات، یکی از شرکا در شرکت حقوقی دیوی بالانتاین را که با منافع راکفلر همکاری داشت، نامزد کند.
در واقع، ساحل اسکات در مجموعه تفریحی سابق راکریزورتس در کانیل بی، واقع در جزیره سنت جانز در جزایر ویرجین ایالات متحده (که متاسفانه اکنون توسط یک توفان ویران شده) به افتخار او نامگذاری شده بود.
مسکوب یکی از محبوبترین ادیبان و روشنفکران ایرانی در میان طیفهای مختلف فکری است؛ بهگونهایکه اغراق نیست اگر بگوییم کمتر از دیگران محل نزاع بوده است. با وجود این، زوایا و خبایای اندیشه او، مسیر فکریاش در طی زندگی و نقدهای تند و تیزش که گاه دامن روشنفکران برجسته تاریخ معاصر را گرفته است، او را محل داوری قرار میدهد. هدف این یادداشت، توجه به مفهومی مهم در سیر اندیشه مسکوب است که کمتر به آن پرداخته شده است. مسکوب مورخ به معنای رایج نبود و خودش نیز هیچگاه خود را مورخ نمیدانست؛ اما به تاثیر تاریخ در وضعیت حال و آینده جامعه ایران واقف بود و بر آن تاکید بسیار داشت.
دنیایاقتصاد:
عکسهایی از دوره قاجار در فضای مجازی همرسانی شده است؛ عکسهایی از آنتوان سوروگین، ارنْست هولْتْسِر و... به گفته سوزان سونتاگ، هر عکس همچون پرتوهایی از یک ستاره با تاخیر ما را لمس میکند. صدها عکسی که از بایگانی کاخ گلستان بیرون آورده شده نشانگر زندگی اجتماعی و اوضاع و احوال دربار در دوران قاجار است؛ از عمارتهای تاریخی و کالبد شهرهایی همچون تهران، مازندران، گیلان، اصفهان، سمنان، خراسان، قم، خوزستان، لرستان، تا تصاویر درباریان، دولتمردان، خدمتکاران، زنان، رعایا و علما.
دنیای اقتصاد-گروه تاریخ و اقتصاد:
در سال ۱۹۷۲، بهعنوان مشاور به پیتر جی. پیترسون، وزیر بازرگانی آمریکا، معرفی شدم تا به هیاتی که او برای مذاکره درباره یک توافقنامه تجاری با شوروی رهبری میکرد، مشاوره دهم. این مذاکرات پس از توافق نیکسون و برژنف در نخستین اجلاس مسکو در ماه مه همان سال، برنامهریزی شده بود. ما در ماه ژوئیه برای شرکت در مذاکرات به مسکو سفر کردیم و در هتل گاستینیزا روسیا اقامت داشتیم، هتلی مدرن با سههزار اتاق که تنها چند قدمی از میدان سرخ فاصله داشت. بخشی از رستوران طبقه بالا برای هیات آمریکایی محفوظ بود و به صورت ۲۴ساعته در دسترس بود و در آن خوراکیهای روسی از جمله خاویار و ودکا به صورت نامحدود تامین میشد. در هر طبقه، یک زن مسن به نام دژورنایا مسوولیت داشت تا حرکات ما را زیر نظر بگیرد و به کاگب گزارش دهد. شبها تماسهای تلفنی فریبآمیزی دریافت میکردیم: «سلام، من سوتلانا هستم. میخواهید به اتاق شما بیایم؟» اما ما با ترفندها آشنا بودیم و فریب نخوردیم.
بیمارستان مسیح یک بنای تاریخی مربوط به اواخر دوره قاجار در کرمانشاه بود که پس از کشمکشهای فراوان میان مالک خصوصی و اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کرمانشاه در نهایت ۲خرداد۱۴۰۳ توسط مالک آن بهطور کامل تخریب شد. این بیمارستان با حمایت میسیونرهای مسیحی و توسط دکتر بلانش ویلسون استد در سال۱۹۱۶ تاسیس شده بود.
دنیای اقتصاد-گروه تاریخ و اقتصاد:
همکارانم در وزارت امور خارجه به من توصیه کردند که یک بند دیگر به برنامه سفرم اضافه کنم: بازدید از زندان نظامی متفقین اسپاندو، یکی از آثار نادر حکومت چهار قدرت بر برلین در دوران ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۸. اسپاندو برای نگهداری صدها زندانی ساخته شده بود، اما تا سال۱۹۷۰ تنها یک زندانی در آن باقی مانده بود: معاون سابق فوهرر رایش سوم، رودولف هس که در دادگاههای نورنبرگ در سال۱۹۴۶ به حبس ابد محکوم شده بود. این زندان در بخش بریتانیایی واقع شده بود؛ اما بهعنوان محل نگهداری جنایتکاران جنگی نازی محکومشده توسط گروههای نظامی بریتانیا، فرانسه، آمریکا و شوروی بهصورت دورهای و ماهانه محافظت میشد.