محاکمه دانشمند بزرگ زمین ثابت است!

گروه تاریخ و اقتصاد: در بیست‌ودوم ژوئن سال ۱۶۳۳ میلادی (اول تیرماه ۱۰۱۲ هجری شمسی) گالیله‌ئوگالیله‌ئی در انظار عمومی شهررم و در حضور مقامات کلیسای ارتدوکس به ارتداد خوداعتراف کرد. او گفت: من به این عقیده ضاله که خورشید در مرکزیت کائنات قراردارد مجرم شناخته شده‌ام به این وسیله مراتب انزجار و تنفر خود را نسبت به این‌گونه عقاید کفرآمیز و به‌طور کل هرگونه انحرافی که مغایربا تعالیم کلیسای مقدس کاتولیک باشد اعلام می‌دارم.

گالیله در برابر دادگاه متنی را قرائت کرد که برای تبرئه خود از پیش آماده کرده بود. بخش‌هایی از متن او که در تاریخ علم کمتر نظیر دارد چنین است: «من، گالیله‌ئو گالیله‌ئی، فرزند وینچنزو، اهل فلورانس، در هفتادمین سال زندگی در مقابل شما به زانو درآمده‌ام و درحالی‌که کتاب مقدس را پیش چشم دارم و با دست‌های خود لمس می‌کنم توبه می‌کنم و ادعای خالی از حقیقت حرکت زمین را انکار می‌کنم و آن را منفور و مطرود می‌دانم. با هدایت عالیجنابان و طلب مغفرت از درگاه پروردگار آشکارا می‌گویم: این نظر که خورشید ثابت است و زمین به دور آن می‌چرخد، نظری سخیف و باطل است که هرگز نباید در جایی تدریس و اشاعه شود. من برائت ابدی خود را از این نظریه اعلام می‌کنم. حقیقت روشن این است که زمین مسطح و ثابت است، این خورشید و ستارگان هستند که پیوسته دور زمین می‌چرخند. در برابر سروران گرامی و همه مسیحیان مایل هستم کمترین شائبۀ بی‌ایمانی را از خود دور کنم. با قلبی پاک و ایمانی استوار از چنین افکار کفرآمیز برائت می‌جویم. سوگند می‌خورم که نه به صورت کتبی و نه به شکل شفاهی کلمه‌ای برخلاف کلام مقدس ادا نخواهم کرد. در برابر شما اعلام می‌کنم که اینک به بطلان و نادرستی عقاید پیشین خود واقف شده‌ام و نور ایمان به قلبم تابیده است. اکنون هر حکم و جزایی که برایم تعیین شود با میل و رغبت خواهم پذیرفت. در پایان متذکر می‌شوم که برای کسب اطمینان از صحت و دقت اعترافات خود، هر آنچه در اینجا گفتم را پیش از این با شعور و هشیاری کامل با خط خود روی کاغذ آورده‌ام، تا هیچ خللی در آن راه نیابد.»

نقل است که چون گالیله توبه کرد و از جا برخاست و بیرون رفت، کسانی که در آنجا بودند دیدند که او با انگشت در روی زمین نوشته است: با این همه زمین حرکت می‌کند.

گالیله در سال ۱۵۶۴ در شهر پیزا واقع در ایتالیا متولد شد. او در اوان جوانی قانون آونگ را کشف کرد. امروزه قانون آونگ گالیله همچنان در امور گوناگون به‌کار می‌رود. مثلا‌ برای اندازه‌گیری حرکات ستارگان یا مهار روند کار ساعت‌ها از این قانون استفاده می‌کنند. آزمایش‌های او درباره آونگ، آغاز فیزیک دینامیک جدید بود، واکنشی که قوانین حرکت و نیروهایی که باعث حرکت می‌شوند را دربر می‌گیرد. گالیله در سال ۱۵۸۸ در دانشگاه پیزا مدرک دکتری (استادی) گرفت و در همانجا به تدریس ریاضیات مشغول شد.

او در سن ۲۵ سالگی، دومین کشف بزرگ علمی خود را به انجام رسانید؛ کشفی که باعث از بین رفتن یک نظریه به جا مانده دوهزار ساله شد و دشمنان زیادی برایش آفرید. در دوران گالیله، بخش بزرگی از علوم براساس فرضیه‌های فیلسوف بزرگ یونانی- ارسطو که در قرن ۴ پیش از میلاد می‌زیست- بنا شده بود. اثر او به عنوان مرجع و سرچشمه تمامی علوم به شمار می‌آمد. هر کس که به یکی از قانون‌ها و قواعد ارسطو شک می‌کرد، انسان کامل و عاقلی به شمار نمی‌آمد. یکی از قواعد ارسطو، طرح این ادعا بود که اجسام سنگین، تندتر از اجسام سبک سقوط می‌کنند. گالیله ادعا می‌کرد که این قاعده اشتباه است؛ به طوری که می‌گویند او برای اثبات این خطا از استادان هم دانشگاهی خود دعوت به عمل آورد تا به همراه او به بالاترین طبقه برج مایل پیزا بروند. گالیله دو گلوله توپ یکی به وزن ۵ کیلو و دیگری به وزن نیم کیلو با خود برداشت و از فراز برج پیزا هر دو گلوله را به‌طور همزمان به پایین رها کرد. تمام حاضران در صحنه در کمال شگفتی مشاهده کردند که هر دو گلوله به‌طور همزمان به زمین رسیدند. به این ترتیب، گالیله یک قانون مهم فیزیکی را کشف کرد (سرعت سقوط اجسام به وزن آنها بستگی ندارد).

گالیله در پیدایش شیوه علمی سنجش و بررسی نقش مهمی داشت. او یکی از برجسته‌ترین دانشمندان دوره رنسانس در اوایل قرن ۱۶ بود که اعتقاد داشت؛ «بدون ابزار شناخت علمی نمی‌توان به علم دست یافت و برای شناخت علمی به جای گمانه‌زنی، باید هر چیز را اندازه‌گیری و سنجش کرد. آنچه را که نمی‌توان اندازه گرفت را نیز باید کوشش کرد که قابل اندازه گیری کرد.» او همچنین نوشت که: «قانون طبیعت با زبان مادی نوشته شده‌است.» روش علمی تازه نخستین گام اساسی بشر به سوی کشف یک دنیای تازه بود و راه را برای انقلاب علمی و فنی و اختراعات تازه و دگرگون ساز گشود. دوران نوزایی در حقیقت دوران آزادی انسان از قید و بند طبیعت و نیز جهل خود خواسته انسان بود. طبیعت دیگر چیزی نبود که ماورا انسان قرار گرفته باشد و انسان تنها چیزهایی درباره‌اش می‌داند، بلکه طبیعت به موضوع کار، تجربه و کاربرد انسان تبدیل شد. در سال ۱۶۰۹ شایع شد که در سوئیس با ترکیب عدسی‌ها توانسته‌اند وسیله‌ای برای مشاهده اشیای دور دست اختراع کنند. وی در همین سال توانست اولین تلسکوپ خود را با ترکیب کردن چند عدسی بسازد که از قدرت کمی برخوردار بود، اما گالیله با آن توانست مشاهدات علمی فراوانی کند. گالیله نخستین کسی بود که چهار ماه سیاره مشتری را رصد کرد. با رصد راه شیری گالیله دریافت که تعداد ستارگان این مجموعه بیشتر از آن است که قابل شمارش باشد. گالیله نخستین کسی بود که جزئیات سطح ماه را با تلسکوپ مشاهده و ثبت کرد. وی همچنین دریافت که نور ماه حاصل انعکاس نور خورشید است و این نور از خودش نیست.