گفتهها
عموم خلق بیاستثنا به یک نفر مشروطهخواه اتفاق کردند که یکی از نمایندگان من باشم. اول امر این کار و قبول وکالت برای یک نفر مجتهد معروف مسلم، بسیار بعید و نامناسب در انظار مردم و خود من بود، لکن باطنا میل داشتم؛ زیرا من مقید به رسومات و قیل و قالها و اراجیف نیستم. بسیاری از آخوندها این کار را مانند قبول حکومت یا ریاست مالیه دولت، مثلا سبب فسق و گناه میشمردند. بسیاری از مردم باور نداشتند من قبول کنم. من میخواستم به این وسیله به آزادی و انسانیت و اسلامیت خدمت کنم؛ چون عشق داشتم به حقیقت خدمت کنم و میدانستم خطرها هست، لکن آن قدر که در واقع بود، نمیدانستم.
از کتاب خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی