در نشست شرکت بورس انرژی بررسی شد؛
سبد انرژی جهانی در حال تحول
او در این باره اظهار کرد: در حال حاضر سبد انرژی دنیا بهطور عمده نفت و گاز را شامل میشود و به دلیل آلودگیهای زیستمحیطی ناشی از سوختن زغالسنگ، این ماده از سبد انرژی کشورها تا حدودی حذف شده و کمتر مورد استفاده قرار میگیرد و پیشبینی میشود در سال ۲۰۵۰ تغییر شگرفی در سبد انرژی دنیا اتفاق بیفتد؛ به طوری که عرصه برای انرژیهای تجدیدناپذیر تنگ شود. در این میان به نظر میرسد بخش عمده انرژی دنیا انرژیهای تجدیدپذیر مانند متانول، هیدروژن و سایر انرژیهای تجدیدپذیر باشد. او در ادامه افزود: دو مقوله تجارت اعتبار کربن و تجارت کالا کربن موضوعات مهم و تاثیرگذار بر بررسی موضوع کربن است. در این خصوص سازمان بهینهسازی مصرف انرژی و ساتپا از سوی وزارت نیرو میتوانند با محاسبات مهندسی تجارت اعتبار کربن را راهاندازی کنند. از طرفی جریانهای کربن میتواند آورده اقتصادی مناسبی برای کشورها به همراه داشته باشد.
در حال حاضر نیروگاهها آلایندگی زیادی دارند. از اینرو میتوان با تکنولوژیهای حال حاضر این آلایندگی را به بخش اقتصاد وارد کرده و از آن کسب منفعت کرد. در شرایط فعلی در صنعت نفت، هیدروژن خاکستری تولید میشود. سبد انرژی در آینده ترکیبی از هیدروژن با رنگهای مختلف شامل هیدروژن سبز، سفید، آبی و نارنجی خواهد بود. یکی از اولویتهای در دست بررسی وزارت و صنعت نفت بررسی هیدروژن آبی است.
او ادامه داد: چنانچه بورس انرژی موفق به صدور گواهیهای مخصوص در این حوزه شود، دستاورد آن وزارت نفت را نیز در بر خواهد گرفت. مدیریت کربن از زمانی جدیت بیشتری گرفته که فشارهای بینالمللی کشورهای مختلف بیشتر شده است. بهطوری که شاهد هستیم هرساله محدودیتهای بیشتری در زمینه مالیات واردات و صادرات تولیدکنندگان و استخراجکنندگان منابع تجدیدناپذیر وضع میشود. به همین دلیل شاهد شکلگیری بازارهای داوطلبانه و اجباری درخصوص کاهش آلایندگی منابع تجدیدناپذیر هستیم. بازارهای اجباری بیشتر دولتها و شرکتهایی هستند که به موافقتنامه پاریس پیوستند. بازارهای داوطلبانه فرصتی است که ایران همچنان میتواند در آن مشارکت کند. پیشبینی میشود در سال ۲۰۵۰ تجارت کربن و استفاده و بهرهبرداری از این آلاینده به یکتریلیون دلار برسد. برای تبدیل کربن از آلایندگی به خوراکی بهینه سبکهای متنوعی وجود دارد. در کشورهای حاشیه خلیجفارس بررسیها در خصوص ظرفیتهای موردنیاز منابع انرژی در حال انجام و اقداماتی نیز در کشورمان در این حوزه با یاری وزارت نفت انجام شده است. ابزارهای سیاستی در این حوزه ابزارهای اقتصادی، نظارتی و ترویجی هستند که این عوامل در کنار یکدیگر در کاهش انتشار کربن نقش زیادی دارند. بازارهای اجباری باید سقف انتشار را تعیین کنند و براساس آن مبادله انجام دهند، اما بازارهای داوطلبانه مانند بازارهای منطقهای میتوانند از خط مبنای اعتبار استفاده کنند و لزومی بر توسعه استاندارد سقف انتشار در وهله نخست ندارند. از طرف دیگر صنعت نفت پتانسیلهای خوبی در برنامه هفتم توسعه از محل مواد ۴۲ و ۱۴ دارد که میتواند از این حوزه استفاده و سرمایهگذاران را به سرمایهگذاری در این بخش تشویق کند. پیشنهادهایی که صنعت نفت آنها را دنبال میکند، شامل مشوقهای معافیتهای مالیاتی، بازار کربن داخلی و اتصال این بازار به تجارت اعتبار کربن بینالمللی است. در پایان به نظر میرسد در صورتی که نتوانیم به بازارهای اجباری بپیوندیم، تراکنشهای مالی در بحث بازارهای اجباری را از دست خواهیم داد و در این زمینه مشارکت سرمایهگذاران میتواند نقش اساسی ایفا کند.