احیای بسترهای روابط راهبردی  و تمدنی با تاجیکستان

همین موضوع نیز اهمیت سفر دکتر پزشکیان به دوشنبه و توافقات دو کشور را مضاعف می‌کند. با‌این‌حال واقعیت در روابط ایران و تاجیکستان چیز دیگری است. پس از بروز چالش‌های مختلف در روابط تهران و دوشنبه در دوره عملکرد دولت‌های یازدهم و دوازدهم، فرایند احیا و بازسازی مناسبات با روندی جدید در دولت سیزدهم آغاز شد و اکنون با سفر دکتر پزشکیان به دوشنبه این روند با قدرت بیشتری ادامه دارد. منافع راهبردی ایران و تاجیکستان در بازه کنونی به نحوی به یکدیگر گره خورده که هیچ چالش سیاسی و اختلاف سلیقه در موضوعات حتی امنیتی نمی‌تواند بر این منافع راهبردی غلبه کند.

همین امر نیز می‌تواند یک دینامیک توسعه مشارکت راهبردی بین تهران و دوشنبه در عین حفظ اختلاف‌نظرها در موضوعات سیاسی و امنیتی را امکان‌پذیر سازد که در صورت تحقق آن در دولت چهاردهم، یکی از مهم‌ترین گام‌های ایران در قبال آسیای مرکزی بعد از حدود یک دهه محقق خواهد شد. این امر مستلزم فهم ابعاد راهبردی روابط دوجانبه و نگاه‌های چندوجهی به موضوعات و مسائل فیمابین است که به‌ نظر می‌رسد توسط دو دولت در حال پیگیری است.

در سفر اخیر پزشکیان به دوشنبه اسناد و موافقت‌نامه‌های بسیار زیادی به امضا رسید و جو حاکم بر روابط دوجانبه حتی فراتر از سفر شهید رئیسی بود. خیابان‌های شهر دوشنبه پیش از سفر رئیس‌جمهور مزین به پرچم‌های دو کشور شده و محیط شهری با المان‌های فرهنگی به رسم‌الخط پارسی و تاجیکی تزئین شده بودند. در رویدادهای دوجانبه نیز نشست‌های فرهنگی بیش از هر موضوع دیگری نمایان است که یک جهش در روابط دوجانبه محسوب می‌شود.

بازگشایی مجدد مراکز فرهنگی ایران در تاجیکستان و ظهور ابتکارهایی همچون افتتاح پژوهشگاه فرهنگی پارسی-تاجیکی خبر از شکست طلسمی مهم در بازگشایی مراکز فرهنگی ایران در تاجیکستان دارد. روابط سیاسی و گفت‌و‌گوهای امنیتی بین دو کشور در یک سال اخیر ارتقای محسوسی یافته و در حوزه اقتصادی نیز مبادلات تجاری ۳۴۰میلیون دلاری در سال ۱۴۰۲ در مقایسه با تجارت ۱۳۰میلیون دلاری سال ۱۴۰۰ به‌وضوح گویای رشد روابط دوجانبه است. به ‌نظر می‌رسد در بازه کنونی دولت تاجیکستان نیز بیشتر از گذشته به ضرورت توسعه روابط با ایران پی برده و کاهش نسبی فضای امنیتی در قبال اقدامات ایران محقق شده و این یک فرصت تاریخی برای دو کشور جهت جبران یک دهه رکود در روابط است.

با‌این‌حال این تمام ماجرای روابط دوجانبه نیست و در سطح راهبردی دو کشور مستلزم همکاری‌های بیشتر در سطح تمدنی هستند. در طول سال‌های اخیر بسیاری از گروه‌‌های تروریستی از‌جمله داعش خراسان عامدانه نیروهای تاجیک را جذب کرده و در راس جریان‌سازی رسانه‌ای، فضای حضور این نیروها را پررنگ‌ کرده‌اند. این اقدام منجر به شکل‌گیری نوعی تصویرسازی منفی نسبت به تاجیکان در فضای افکار عمومی بین‌المللی شده که می‌تواند در میان‌مدت بسیاری از ظرفیت‌های تمدنی تاجیک‌ها را از میان بردارد. این در حالی است که در بسیاری از اقدامات تروریستی انجام‌گرفته، علاوه بر تاجیک‌ها نیروهای دیگری نیز حضور داشتند که در رسانه‌ها تقریبا به آنها پرداخته نشده است. تمرکز نیروهای تحریرالشام و سایر گروه‌های تروریستی در سوریه بر نیروهای تاجیک در فضای رسانه‌ای و به‌خصوص شبکه‌های اجتماعی نیز به ‌نظر می‌رسد در همین راستا صورت گرفته است.

در‌عین‌حال تهدید تروریسم نیز جدی است و تاجیکستان با وجود همسایگی با افغانستان آسیب‌پذیری بسیار بالایی دارد. در سوریه نیز حضور شماری از نیروهای تاجیک در لیست اعضای تحریرالشام و حضور برخی از آنها در راس دولت جولانی نشان از وجود برخی طرح‌های بلندمدت برای تاجیکان دارد. این طرح‌ها می‌تواند در بلندمدت در داخل تاجیکستان یا در میان‌مدت با محوریت شمال افغانستان شکل بگیرد و محل تلاقی منافع زیادی در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی و در چارچوب‌های نیابتی باشد.

تنها در سطح فرهنگی یکی از اهداف چنین طرح‌هایی برای یکپارچه‌سازی آسیای مرکزی «غیرتاجیکی» یا «آسیای مرکزی یکپارچه ترکی» است. چنین وضعیتی همکاری‌های راهبردی ایران و تاجیکستان در سطوح امنیتی و نیز فراتر از آن، همگرایی فرهنگی برای احیای تمدنی پارسی-تاجیکی در آسیای مرکزی را ایجاب می‌کند.

از سوی دیگر افغانستان که به عنوان همسایه مشترک تهران و دوشنبه و همچون یک پل تمدنی بین ایران و تاجیکستان شناخته می‌شود، با خروج نیروهای نظامی آمریکا و حاکمیت طالبان به یک محل تنش تمدنی در سطح داخلی و نبردهای نیابتی برای بازیگران مختلف منطقه‌ای و بین‌المللی در سطح فراملی تبدیل شده است.

مسائل گوناگون و در‌هم‌پیچیده‌ افغانستان ضرورت همکاری نزدیک‌تر تهران و دوشنبه با هدف ایجاد ظرفیت‌های مشترک برای راهبردهای بلندمدت سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی در قبال افغانستان را ایجاب می‌کند. با‌این‌حال واقعیت روابط دو کشور همچنان پذیرای تحقق چنین سطحی از روابط راهبردی نیست. لازم است پیش از آن سطح روابط دوجانبه صرف‌نظر از بازیگران ثالث به جایگاه واقعی خود رسیده و بتوان ایران و تاجیکستان را در زمره شرکای کلیدی یکدیگر مشاهده کرد.

در برنامه سیاست خارجی دولت چهاردهم انتظار می‌رود سطوح وابستگی متقابل اقتصادی با تسهیل تعاملات تجاری و عبور مبادلات دو کشور از مرز یک‌میلیارد دلار عبور کند و همگرایی سیاسی در کنار همکاری‌های امنیتی و دفاعی ماهیت راهبردی روابط را ارتقا دهد. همچنین در سطح فرهنگی انتظار می‌رود با وجود عطش موجود در میان نخبگان دو کشور و همراهی نسبی دولت‌ها با تسهیل زیرساخت‌ها شاهد شکل‌گیری جریان‌های پایدار تعاملات فرهنگی صرف‌نظر از تعاملات دولت‌ها و جاری شدن ظرفیت‌های تاریخی-تمدنی در مناسبات دوجانبه باشیم.

*  کارشناس مسائل آسیای مرکزی