مدیریت ریسک ابزار مغفول بازار سرمایه
این آحاد اقتصادی که سرمایهگذار نیستند نیز میتوانند از ابزارهای متنوع و مختلف بازار سرمایه برای پوشش ریسک در زنجیره تولید و تامین خود بهره ببرند. برای مثال، تولیدکنندگان خودرو با اینکه در رسالت ذاتی خود آنچنان بهعنوان سرمایهگذار به بازار سرمایه نیاز ندارند، اما میتوانند با تحلیل زنجیره تولید خود از ابزار بازار سرمایه برای مدیریت ریسک تامین مواد اولیه خود استفاده کنند. مدیران مالی این شرکتها معمولا با خرید داراییهای مربوط به زنجیره فولاد، این هدف را محقق میکنند. آلیاژهای فولادی یکی از مواد مهم در تولید خودرو است و از هزینه بدنه خودرو گرفته تا موتور آن، تحتتاثیر نوسانات قیمت فولاد جهانی است. از اینرو خودروسازان با گرفتن موقعیت در بازارهای مشتقه، شامل قراردادهای آتی و قراردادهای اختیار معامله بازار فولاد (یا سهام شرکتهای فولادی)، ریسک افزایش قیمت فولاد را مدیریت میکنند و از باثبات بودن زنجیره تامین خود مطمئن میشوند.
بر فرض مثال، خودروساز براساس پیشبینی خود انتظار این را دارد که قیمت فولاد در سال مالی آتی حدود ۵ تا ۱۰درصد افزایش مییابد و میداند حداکثر فشار مالی که میتواند تحمل کند تا حاشیه سودش در بازه مناسب قرار گیرد، ۱۰درصد است. بنابراین در بازار فولاد اختیار خرید فولاد با قیمت اعمال ۱۰درصد بالاتر از قیمت امروز را خریده و خود را در مقابل افزایش قیمتهای بیش از مقدار مذکور اصطلاحا بیمه میکند. اگر شرایط بهگونهای پیش برود که در روز سررسید، قیمتهای بازار فولاد بیش از ۱۰درصد افزایش یابد، خودروساز سود حاصل از قرارداد مشتقه را صرف ورقی میکند که باید گرانتر از تامینکننده بخرد. اگر خودروساز این ریسک خود را پوشش نمیداد، همچون رانندهای میشد که تصادف کرده (تصادف یک اتفاق غیرقابل پیشبینی است) و بیمه شخص ثالث ندارد. لازم است دوباره تاکید شود که خودروساز به دنبال سرمایهگذاری و کسب سود از بازار مشتقه فولاد نبوده و فقط در راستای مدیریت ریسک و بیمه شدن در مقابل حادثه افزایش قیمت فولاد به این بازار وارد شده است.
مدیریت ریسک با ابزارهای بازارهای مالی به سرمایهگذاران و تولیدکنندگان محدود نمیشود و بازرگانان و حتی سیاستگذاران در محیط اقتصاد کلان نیز میتوانند از این ابزار در راستای مدیریت ریسک بهره ببرند. بهعنوان مثال، صادرکنندگان زعفران میتوانند با اتخاذ موقعیتهای مناسب در بازار آتی زعفران در بورسکالای ایران، در قیمت ثابت و استاندارد بالا زعفران لازم برای صادرات خود را بخرند و خود را در برابر ریسک افزایش و نوسانات قیمت زعفران در سال آتی مصون نگهدارند. اما بزرگترین غفلتی که از این ابزارها شده، از سوی سیاستگذاران بوده است. سیاستگذاران فرصتهای زیادی برای استفاده از این ابزارها دارند. در ادامه نویسنده دو پیشنهاد «بازار مشتقه برق در بازار انرژی» و «بازار مشتقه دلار در بازار پولی» را ارائه میدهد. این دو بازار برای محیط اقتصاد کلان از اهمیت زیادی برخوردار است و فتح بابی است تا دولت و بانکمرکزی بتوانند با چنین ابزارهایی ریسکهایی را که اقتصاد کلان در معرض آنها قرار دارد با کمترین هزینه کاهش دهند.
بازار مشتقه برق
بازار مشتقه برق بازاری خواهد بود که در آن قراردادهای آتی و اختیار معامله برق معامله خواهند شد. دولت با ایجاد بازار مشتقه برق در بستر بورس انرژی میتواند به چند هدف مهم دست یابد. ۱) ایجاد بازار شفاف برق که در آن قیمت منصفانه برق توسط عرضه و تقاضا کشف شود. ۲) تمامی کارخانههایی که در اوج مصرف نیازمند برق هستند، میتوانند با اتخاذ موقعیت خرید از ماهها قبل تامین برق خود توسط عرضهکننده را تضمین کنند. توضیح اینکه بسیاری از تولیدکنندگان حاضرند قیمت بالاتری بپردازند، ولی از تامین برق خود مطمئن باشند. ۳) خود دولت میتواند در این بازار بهعنوان خریدار وارد شده و برق مصرف خانگی را در قیمت بازار خریده و سپس برای مقدار یارانهای که به مصرف خانگی خواهد داد تصمیمگیری کند. ۴) عرضهکنندگان برق جدید انگیزه پیدا خواهند کرد وارد این بازار شوند و بهتدریج ناترازی صنعت برق کاهش خواهد یافت.
بازار مشتقه ارزی
در این بازار قراردادهای آتی و اختیار معامله ارزهای مختلف معامله خواهد شد. طرفین قرارداد براساس پیشبینیای که از قیمت ارز در سررسیدهای مختلف دارند، بر سر قیمت معینی به توافق خواهند رسید. در سررسید با توجه به قیمت روز بین طرفین تسویه خواهد شد و براساس ذات قراردادهای مشتقه طرفین میتوانند بعد از معامله در این بازار براساس قیمتی که در آن معامله انجام دادهاند، فعالیتهای تجاری و تولیدی خود برای یکسال آینده را برنامهریزی کنند. نکته مهم در این بازار این است که تمامی معاملات و تسویه آن با ریال انجام خواهد شد و قیمت ارز فقط مرجعی برای تسویه خواهد بود.
بانکمرکزی میتواند برای ایجاد بازار مشتقه ارزی در بستر بورسکالا مشارکت کند تا به کمک ایجاد این بازار پیشبینیپذیری اقتصاد در بخش ارزی افزایش یابد. ضمن اینکه بانکمرکزی از این طریق محیطی ایجاد میکند تا در آن بتواند سیاستهای ارزی خود را بهراحتی و با استفاده از ریال به جای پولهای دیگر اجرا کند. در این صورت مهمترین ثباتساز اقتصاد کشور در بخش تولید، بازار مشتقه ارزی خواهد بود. بازار مشتقه ارزی برای فعالان صنعتی و تولیدی بسیار حیاتی است. هم تولیدکنندگان و هم صادرکنندگان/واردکنندگان میتوانند از این بازار برای پوشش ریسک خود استفاده کنند. در بحث تولید تقریبا تمامی مواد اولیه و نهادههای تولید با نوسانات و افتوخیز قیمت ارز (دلار) دچار نوسان میشوند و این نوسانات بودجهبندی و برنامهریزی تولید و فروش را دگرگون میکند. در این شرایط عملا فرآیند تولید غیرقابل پیشبینی خواهد بود. تشکیل بازار مشتقه ارزی بهراحتی ثبات را به زنجیره تولید بازگردانده و موجب افزایش تولید و اشتغال میشود. تولیدکنندگان میتوانند با اخذ موقعیت اختیار خرید یا خرید آتی ارز، صورتهای مالی خود را برای ششماه تا یکسال آتی تثبیت کنند؛ به این صورت که پس از اخذ موقعیتهای فوق، دیگر نگران افزایش نرخ ارز نخواهند بود.
واردکنندگان نیز موقعیتی شبیه تولیدکنندگان دارند و افزایش نرخ ارز تمامی قراردادهای آنها را تحتتاثیر قرار میدهد؛ زیرا معمولا فروش در داخل کشور به صورت ریالی و واردات به صورت ارزی است و با افزایش نرخ ارز واردکنندگان بهشدت دچار زیان خواهند شد. از طرفی این بیثباتی موجب خواهد شد که کشور به سمت «دلاریزه شدن» حرکت کند؛ زیرا با وقوع مداوم این نوسانات، واردکنندگان به این سمت سوق پیدا خواهند کرد که قراردادهای فروش داخلی خود و به صورت کلی تمامی تعهدهای مالی داخلی خود را به صورت دلاری منعقد کنند. اما با تشکیل بازار مشتقه ارزی، علاوه بر ایجاد ثبات در جریان کالاهای وارداتی و کاهش ریسک واردکنندگان، اقتصاد نیز از خطر دلاریشدن در امان خواهد بود. بانکمرکزی نیز میتواند بهعنوان بازارگردان و بازارساز در این بازار وارد شده و سیاستهای ارزی خود را در آن اجرا کند. لازم به ذکر است که این بازار باید خارج از بانکمرکزی ایجاد شود تا اولا شفافیت و کارکرد آن تضمین شود؛ ثانیا نوسانات آن خدشهای بر اعتبار بانکمرکزی وارد نکند و آحاد اقتصادی مطمئن شوند که قیمتهای آن دستوری نخواهد بود.
* پژوهشگر اقتصادی