هنر مدیریت روایت در دنیای پیچیده مذاکرات؛
دیپلماسی رسانهای چه نقشی در کاهش هزینههای مذاکره برای کشور دارد؟

به گزارش خبرنگار گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ در دنیای معاصر، نقش دیپلماسی رسانهای در شکلدهی به سیاستها و تصمیمات بینالمللی غیرقابل انکار است. سیاوش قدوسی، کارشناس دیپلماسی رسانهای طی یاداشتی این موضوع را مطرح میکند که در شرایط کنونی که ایران درگیر مجموعهای از تحریمها و چالشهای سیاسی و اقتصادی است، استفاده از ظرفیتهای رسانهای بهعنوان یک ابزار مؤثر میتواند هزینههای مذاکرات را کاهش دهد و شرایط مناسبی برای تقویت موقعیت کشور در صحنه بینالمللی فراهم کند.
این یادداشت به بررسی نقش دیپلماسی رسانهای در کاهش هزینههای مذاکره، بهویژه در شرایط پیچیده و بحرانهای سیاسی، اقتصادی و حقوقی میپردازد و تجربههای ایران در این حوزه را تحلیل میکند.
دیپلماسی رسانهای؛ ابزاری برای تسهیل فرآیند مذاکرات بینالمللی
در گذشته، مذاکرات دیپلماتیک بیشتر از طریق کانالهای رسمی و پشت درهای بسته انجام میشد؛ اما امروزه رسانهها به ابزاری قدرتمند برای تسهیل مذاکرات تبدیل شدهاند. این رسانهها نهتنها میتوانند پیامها و خواستههای کشورها را به صورت گسترده به افکار عمومی منتقل کنند، بلکه میتوانند در کاهش هزینههای سیاسی، اقتصادی و حتی روانی مذاکرات نیز نقش داشته باشند.
در چنین شرایطی، دیپلماسی رسانهای بهعنوان یکی از مهمترین ابزارها برای ایران در کاهش هزینههای مذاکرات بینالمللی و تقویت مواضع ملی خود به شمار میرود.
هژمونی رسانهای یا فراکنشهای استراتژیک؟؛ تفاوت برد و اثرگذاری رسانهای
یکی از نکات مهم و اساسی در این یادداشت، تمایز قائل شدن بین دو مفهوم «برد رسانهای» و «اثر رسانهای» است. برد رسانهای به معنای گسترش و توزیع پیام به مخاطبان بیشتر است؛ یعنی هر چه یک پیام به تعداد بیشتری از افراد برسد، احتمالاً اثرات آن نیز گستردهتر و عمیقتر خواهد بود.
با این حال، در مقوله برد رسانهای، به دلیل موانع مختلفی که دولت ایران با آن روبهروست، از جمله محدودیتهای اقتصادی، محدودیتهای دسترسی به پلتفرمها، کیفیت پایین تولید محتوا، عدم تطابق با نیاز مخاطب جهانی، و رقابت شدید با رسانههای خارجی و جهانی، عملکرد قابل قبولی نداشته و در بسیاری از مواقع نتوانستهایم به برد رسانهای وسیع دست یابیم.
در مقابل، اثر رسانهای به تأثیرات پیامها و محتواهای منتشرشده بر مخاطبان و شکلدهی به افکار عمومی و سیاستها اشاره دارد. در این حوزه، ایران توانسته است در زمینههایی مانند حمایت از جریانهای ضد استعماری و استقلالخواهانه، تولید روایتهای جایگزین، و همراه سازی جامعه مقصد با سیاستهای جمهوری اسلامی عملکرد نسبتاً موفقی از خود نشان دهد.
به ویژه در مقابله با روایتهای غالب رسانههای غربی، توانستهایم روایتهای متفاوتی ارائه دهیم که در برخی از مناطق، به ویژه در برخی کشورهای جهان اسلام و مناطق خاص، تأثیرگذار بوده است.
در نتیجه، اگرچه ایران در کسب برد رسانهای به دلیل چالشهای متعدد ناکام بوده، اما در زمینه اثرگذاری رسانهای با بهرهگیری از برخی ابزارها و سیاستها توانسته به موفقیتهایی دست یابد که تأثیرات آن در سطح جهانی و در برخی جوامع خاص قابل مشاهده است . باید در تحلیل این یادداشت این نکته لحاظ گردد.
شاهد مثال دقیق توانمندی ایران در اثرگذاری رسانهای، تحریم و متوقف کردن شبکه پرس تی وی «Press TV» و بی اعتماد کردن افکار عمومی به رسانههای ایرانی و جهت دار نشان دادن آن ها مانند شاخص گذاری خبرگزاری هایی همچون فارس به «رسانه وابسته به دولت» در پلتفرمهای مختلف و این قبیل اتفاقات است.
فشارهای سیاسی برای حذف شبکه پرس تیوی و تحریم آن، عمدتاً از سوی کشورهای غربی، بهویژه ایالات متحده و اتحادیه اروپا، صورت گرفت. این فشارها به دلیل دیدگاههای انتقادی و مستقل پرس تیوی نسبت به سیاستهای غرب، بهویژه در زمینههای سیاسی و اقتصادی، افزایش یافت.
شبکه پرس تیوی بهعنوان یک رسانه دولتی ایرانی، با پخش اخبار و برنامههایی که مخالف رویکردهای رسانههای غربی بود، مورد تحریمهای مالی و تهدید به مسدود شدن در پلتفرمهای جهانی قرار گرفت. این اقدامات در راستای تلاش برای محدود کردن نفوذ رسانهای ایران در سطح بینالمللی و به چالش کشیدن روایتهای جایگزین از سوی ایران بود.
دیپلماسی رسانهای ایران در مذاکرات هستهای؛ توازن میان حقخواهی و تفاهم
یکی از نمونههای استفاده از دیپلماسی رسانهای در ایران، مذاکرات هستهای ایران با گروه 1+5 بود. در این مذاکرات که در ابتدا با مخالفتها و تحریمهای بینالمللی مواجه بود، دیپلماسی رسانهای ایران توانست تأثیرگذار باشد.
رسانههای ایران از جمله خبرگزاریهای داخلی و شبکههای تلویزیونی مانند Press TV توانستند تصویری از مواضع ایران به نمایش بگذارند که بر «حق هستهای» ایران و تعهدات کشور نسبت به اصول بینالمللی تاکید میکرد.
در مراحل مختلف این مذاکرات، رسانههای ایران با پوشش گسترده توافقات اولیه در ژنو و لوزان، توانستند در مقابله با روایتهای منفی رسانههای غربی که ایران را متهم به نبود تمایل به مذاکره میکردند، تصویری واقعیتر از روند مذاکرات و جدیت ایران در دستیابی به توافق نشان دهند.
این اقدام نهتنها فشارهای بینالمللی را تا حد زیادی کاهش داد، بلکه به تقویت جایگاه ایران در میز مذاکره کمک کرد.
چالشهای دیپلماسی رسانهای؛ از فشارهای داخلی تا جنگ روانی بینالمللی
با وجود موفقیتهایی که در این زمینه وجود داشت، باید اذعان کرد که دیپلماسی رسانهای ایران در تمامی مراحل، بهویژه در مذاکرات هستهای، چالشهایی نیز به همراه داشتهاست. فشارهای داخلی و اعتراضات سیاسی که در برخی از مواقع در داخل کشور مطرح میشد، میتوانست در روند مذاکرات تأثیر منفی بگذارد. در همین راستا، رسانهها در ایران نیاز به دقت و هوشیاری بیشتری داشتند تا از بروز اختلافات داخلی در سطح بینالمللی جلوگیری کنند.
در این میان، دیپلماسی رسانهای ایران با چالشهای خاص خود روبهرو شد. یکی از مهمترین چالشها، مدیریت اختلافات داخلی و همراستا کردن این اختلافات با مواضع بینالمللی بود. بهویژه در مذاکرات هستهای، جایی که دو جناح سیاسی اصلی کشور یعنی اصولگرایان و اصلاحطلبان، نظرات متفاوتی درباره رویکردهای مذاکره داشتند.
در این دوران، رسانههای داخلی در تلاش بودند تا تصویر یکپارچه و هماهنگ از سیاستهای ایران به جهانیان ارائه دهند، اما این امر در سایه انتقادات داخلی و فشارهای سیاسی داخلی به ویژه در زمان انعقاد توافق برجام، چالشهای قابلتوجهی داشت.
یکی از نکات قابل توجه این بود که رسانهها در این دوره با مسألهای به نام «پیامهای متناقض داخلی» روبهرو شدند. در حالی که تیم مذاکرهکننده ایرانی در تلاش بود تا به یک توافق معتبر دست یابد، برخی جناحهای سیاسی و رسانههای حامی آنها به شدت به توافقات برجام انتقاد میکردند و نگرانیهایی درباره شرایط اقتصادی و تضمینهای اجرایی آن مطرح میکردند.
این نگرانیها در رسانههای داخلی منعکس شد و موجب شد که دیپلماسی رسانهای ایران برای به حداقل رساندن پیامهای متفاوت از منابع داخلی نیازمند دقت بیشتری باشد. رسانهها مجبور شدند برای جلوگیری از سوءتفاهمهای بینالمللی، تلاش کنند تا مواضع دولت و مخالفان داخلی را بهگونهای متوازن و حرفهای مدیریت کنند و تصویری یکپارچه از سیاستهای ایران به جهانیان ارائه دهند.
دیپلماسی رسانهای و کاهش هزینههای اقتصادی مذاکرات
یکی دیگر از چالشهای بزرگ در مذاکرات بینالمللی، هزینههای اقتصادی است. بسیاری از مذاکرات، بهویژه در حوزههای تجاری و اقتصادی، تحت تأثیر مسائل اقتصادی و تحریمها قرار دارند. در این زمینه، رسانهها میتوانند نقشی مؤثر در کاهش این هزینهها ایفا کنند. پس از توافق هستهای برجام در سال 2015، دیپلماسی رسانهای ایران در نظر داشت تصویری شفاف از وضعیت اقتصادی کشور، فرصتهای سرمایهگذاری و توسعه صنعتی ارائه دهد.
این امر به کاهش هزینههای مذاکرات اقتصادی و تسهیل واردات و صادرات کمک میکرد که تا حدودی این سیاست اجرا شد، اما نکات اساسی در پیادهسازی این سیاست وجود داشت. باید گفت که این روند بهطور کامل به نتیجه نرسید. مشکلات اجرایی و فشارهای سیاسی از سوی طرفهای خارجی باعث شد که برخی از کشورها از اجرایی کردن تعهدات خود عقبنشینی کنند.
بهعنوان مثال، پس از خروج یکجانبه ایالات متحده از توافق برجام در سال 2018، دیپلماسی رسانهای ایران تلاش کرد تا با انتشار گزارشها و تحلیلهایی، فشار روانی تحریمها را کاهش دهد و افکار عمومی داخلی و بینالمللی را به سمت تداوم تعاملات با سایر کشورهای طرف برجام هدایت کند. این اقدامها نهتنها تا حدودی موجب کاهش هزینههای اقتصادی برای ایران شد، بلکه از انزوای سیاسی نیز جلوگیری کرد.
دیپلماسی رسانهای و مقابله با جنگ روانی
در شرایطی که ایران تحت فشارهای بینالمللی و تحریمها قرار دارد، رسانهها میتوانند در مقابله با جنگ روانی علیه کشور نقش مؤثری ایفا کنند. جنگ روانی که از سوی رسانههای خارجی در خصوص وضعیت اقتصادی ایران به راه افتاده، میتواند باعث ایجاد ابهام و نگرانی در میان سرمایهگذاران خارجی و حتی تأثیر منفی بر روابط تجاری با کشورهای دیگر شود.
در این راستا، ایران میتواند با استفاده از ظرفیتهای رسانهای خود و با تولید محتوای دقیق و مستند، تصویری مثبت و واقعبینانه از اقتصاد کشور و پتانسیلهای آن ارائه دهد. یکی از نمونههای موفق در این زمینه، رسانههای ایرانی در زمان تحریمها بوده که توانستند با شفافسازی واقعیات اقتصادی و پیشرفتهای صنعتی و علمی کشور، به جامعه جهانی نشان دهند که ایران علیرغم تحریمها، در مسیر رشد و توسعه قرار دارد.
نتیجهگیری؛ دیپلماسی رسانهای بهعنوان ابزاری مؤثر در مذاکرات
دیپلماسی رسانهای در دنیای امروز، ابزاری ضروری برای کاهش هزینههای مذاکره و تقویت مواضع کشورهای در حال مذاکره است. ایران در مواجهه با تحریمها و فشارهای بینالمللی، توانسته است با استفاده از این ابزار، تصویر مثبتتری از خود ارائه دهد و فضای مناسبی برای ادامه مذاکرات اقتصادی و سیاسی فراهم کند. اگرچه همچنان چالشهایی در مسیر مذاکرات وجود دارد، دیپلماسی رسانهای ایران میتواند در آینده نقش پررنگتری در تسهیل و کاهش هزینههای مذاکرات ایفا کند.
با استمرار در استفاده هوشمندانه از ظرفیتهای رسانهای و ایجاد توازن میان روایتهای داخلی و بینالمللی، ایران میتواند به تقویت موقعیت خود در مذاکرات بینالمللی ادامه دهد و شرایط بهتری برای تعاملات اقتصادی و سیاسی خود فراهم کند.