سفر برای شکستن پیشداوریها
مهدیس مدنی کارشناس ارشد برنامهریزی توریسم دور هم نشسته بودند و از خاطرات سفر میگفتند. نقل لحظات ناب بود و حرفشان تازه گل انداخته بود. یکی از طبیعت میگفت. یکی از معماری که تا به حال نظیرش را ندیده بود. آن وسط یکی از مهماننوازی مردمان شهر مقصد گفت. همه انگشت به دهان و حیران مانده بودند. هیاهو خوابید. همه ساکت شدند و با دقت به داستان او گوش میکردند. بعد از اتمام صحبتهایش، انگار که خودش هم متوجه تعجب زیاد دوستانش شده باشد گفت: البته من خودم هم توقع این رفتار را از مردم این شهر نداشتم ولی هرچه گفتم عین حقیقت بود.
مهدیس مدنی کارشناس ارشد برنامهریزی توریسم دور هم نشسته بودند و از خاطرات سفر میگفتند. نقل لحظات ناب بود و حرفشان تازه گل انداخته بود. یکی از طبیعت میگفت. یکی از معماری که تا به حال نظیرش را ندیده بود. آن وسط یکی از مهماننوازی مردمان شهر مقصد گفت. همه انگشت به دهان و حیران مانده بودند. هیاهو خوابید. همه ساکت شدند و با دقت به داستان او گوش میکردند. بعد از اتمام صحبتهایش، انگار که خودش هم متوجه تعجب زیاد دوستانش شده باشد گفت: البته من خودم هم توقع این رفتار را از مردم این شهر نداشتم ولی هرچه گفتم عین حقیقت بود. یکی گفت: برو بابا ما پارسال رفتیم دریغ از یک لبخند که نثارمان کنند. آن یکی گفت: من هم از دوستان زیاد شنیدم که آن دور و اطراف کلا مردم سردی دارد. بهخاطر آب و هوایش هست، روی رفتار مردمان تاثیر میگذارد. متاسفانه در سرزمینی این چنین پهناور، با وجود قومیتها و خرده فرهنگهای بسیار، در کنار تاریخ پر فراز و نشیب، مشکل میتوان جلوی بروز چنین سوء تفاهماتی را گرفت.
در سالهای اخیر آنقدر درجه حساسیت این موضوع بهویژه در میان قشر جوان تحصیلکرده بالا رفته که کمپینها و گروههایی در مذمت اینگونه پیشداوریها و داستانسراییهای بیپایه و اساس شکل گرفته تا سدی باشد در مقابل داوریهای نادرست. اما همیشه گفتهاند و شنیدهایم که سفر و برخورد چهره به چهره با مردمان، ما را به هم نزدیک میکند، سوءتفاهمها را از میان میبرد و زمینهساز درکی درست از بسیاری رفتارها و عادتهای نامتعارف میشود و صد البته همه اینها بستری برای صلح و سازش ایجاد خواهد کرد، اما بسیاری نیز بر این عقیده هستند که اغلب در سفر ما به دنبال شواهدی هستیم تا کلیشههایمان را بیشتر از پیش ثابت کنیم و به خودمان و دیگران بقبولانیم که هر آنچه از کودکی تاکنون شنیدهایم عین حقیقت بوده، این هم سندش! اصولا در چنین شرایطی فیلترهای ادراکی ما هر پیامی را که برخلاف باورهایمان باشد به نحوی توجیه میکند، آنها را به کناری مینهد و تنها شواهدی را به خاطر میسپارد که سناریوهای قبلی را تایید کنند.
حال اگر گردشگران بهصورت خودآگاه تلاش کنند تا با یافتن دلایلی روشن و قوی کلیشهها را برای خود و دیگران بشکنند و تنها انسانیت و البته مشاهداتشان را ملاک داوریهایشان قرار دهند نه مرزهای جغرافیایی یا هر چیز دیگر، قطعا گردشگری میتواند ابزاری کارآمد برای برقراری صلح و دوستی و وحدت ملی باشد.
ارسال نظر