دولتهامحدودکننده گردشگران ورودی
مترجم: مهدی نیکوئی nikoueimahdi@gmail. com مقاصد با توجه به سهولت یا سختی دسترسی به آنها بسیار متنوع هستند. هر چند دسترسی تا حد زیادی بستگی به مکان و موقعیت مقصد دارد، اما نمیتوان برای تشریح امکان مسافرت گردشگران به مقاصد و در داخل مقاصد تنها یک یا دو مولفه توجه کرد. از این رو دسترسی مقاصد مفهوم گستردهتری نسبت به موقعیت صرف جغرافیایی دارد. در داخل چین از نظر سنتی برای گردشگران غربی گردش و تفریح آزادانه دشوار است. گاهی اوقات خطوط هوایی نمیتوانند برای تدارک یک سفر به مقصدی مجاور از طولانی شدن سفر و اتلاف وقت جلوگیری کنند.
مترجم: مهدی نیکوئی nikoueimahdi@gmail.com مقاصد با توجه به سهولت یا سختی دسترسی به آنها بسیار متنوع هستند. هر چند دسترسی تا حد زیادی بستگی به مکان و موقعیت مقصد دارد، اما نمیتوان برای تشریح امکان مسافرت گردشگران به مقاصد و در داخل مقاصد تنها یک یا دو مولفه توجه کرد. از این رو دسترسی مقاصد مفهوم گستردهتری نسبت به موقعیت صرف جغرافیایی دارد. در داخل چین از نظر سنتی برای گردشگران غربی گردش و تفریح آزادانه دشوار است. گاهی اوقات خطوط هوایی نمیتوانند برای تدارک یک سفر به مقصدی مجاور از طولانی شدن سفر و اتلاف وقت جلوگیری کنند. این مثالها، تنها چند مورد بودند که نشان میدهند چرا تنها موقعیت یک مقصد، دسترسی به آن را تسهیل نمیکند.
دسترسی به مقاصد توسط مولفههای بیشماری تعیین میشوند که یکی از آنها هرگونه آداب و رسوم و محدودیتهایی است که قبل از سفر باید در مورد آنها مجوز گرفته شود. مقاصد از روشهای گوناگون برای کنترل ورود افراد استفاده کرده و قوانین مختلفی را ایجاد میکنند که ورود به مقصد تحت آن شرایط امکانپذیر است. این ملاحظات و مقررات در سطح ملی به وضوح قابل مشاهده است، اما گاهی در مورد مناطق خاص و حساس نیز در داخل یک کشور بهکار میروند. به عنوان مثال، «محصول» ارائه شده توسط یک مقصد ممکن است که بخش خاصی از بازار را هدف قرار داده باشد. این هدفگیری ممکن است منجر به تمهیداتی ضمنی و حتی آشکار در جهت منع سایر بخشهای بازار و گردشگران شود. به عنوان مثال یک ساحل تفریحی انحصاری ممکن است به دنبال جذب افراد ثروتمند و زوجهای جوان باشد و در عوض عقیده داشته باشد که جذب خانوادهها منجر به کاهش کیفیت تجربه گردشگری ارائه شده به بازار هدف میشود. از این رو قیمتگذاری، تسهیلات، تعداد تختهای هر اتاق و حتی تصویر ذهنی و پیام مخابره شده به مشتریان از تمامی طرق ترویجی، ممکن است بهمنظور مجزا کردن مشتریان بالقوه از سایرین باشد.
این روشهای منع و جلوگیری را میتوان به شکل دقیق و مستقیمتری در مورد ویزا و سایر مجوزهای ورود به مقاصد گردشگری مشاهده کرد. در گذشته ویزا بهمنظور جلوگیری از ورود بالقوه افرادی استفاده میشد که یک ملت حضور آنها را غیر قابل قبول یا نامطلوب میدانستند؛ مانند مجرمان، تروریستها و قاچاقچیها. ویزاها، همچنین بهمنظور کنترل مهاجرت قانونی و مدیریت فعالیتهای مجاز، بهخصوص ارائه مکانیزمی برای محدود کردن حقوق اشتغال، پرداخت مالیات و غیره بهکار میرفتند.
ویزا، مانع سیاسی ورود گردشگران
ویزا به همان اندازه که برای اهداف قانونی استفاده میشود، برای اهداف سیاسی نیز کاربرد دارد. از ویزا گاهی برای مقابله به مثل در مورد شهروندان یک کشور در زمان اوجگیری اختلافات بر سر تجارت و حقوق بشر استفاده میکنند. به عنوان مثال، ایالات متحده آمریکا در زمان قدرتگیری فیدلکاسترو به کسی که با کوبا تجارت یا مبادلهای داشت، مجوز ورود نمیداد. این قانون و محدودیت کشورهایی نظیر کانادا و تعدادی از کشورهای اروپایی را که اقتصاد مرتبط با کوبا داشتند، آزرده ساخت. دولت اسپانیا در اوایل دهه ۱۹۹۰ در مقابل کانادا دست به مقابله زد به این دلیل که ناوچه کانادایی قایق ماهیگیری اسپانیا را در حین صید غیرقانونی ماهی در خارج از محدوده تعیین شده اما در آبهای آزاد بینالمللی مصادره کرده بود. این موضوع باعث شد که در مدت کوتاهی برای گردشگران کانادایی ویزا صادر نشود. دولت میانمار پیش از جدا شدن این کشور، گردشگران را ملزم به مبادله ۲۰۰ دلار آمریکا با «مجوز مبادله خارجی» کرده بود و آنها باید برای پرداخت هزینهها از این مجوز استفاده میکردند. برخی از کشورها از ابزارهای مختلفی برای کنترل، محدود کردن و ارعاب گردشگران به دلایل سیاسی استفاده میکنند. ویزا آشکارترین این ابزارها است. امکان صدور ویزای مناسب میتواند بستگی به طیف گستردهای از مسائل پیچیده سیاسی، قانونی، اجتماعی و اقتصادی داشته باشد. از این رو، نیاز به ویزا عموما به صورت دو طرفه بین کشورها مطرح میشود و ممکن است بستگی به وجود استرداد مجرم، اختلافات تجاری، قاچاق، مسائل فراری و پناهندگان، مهاجرت غیرقانونی و غیره باشد.
توان گردشگری در اقناع دولتها
یکی دیگر از راههای کنترل ورود، حق فرود هواپیما در خاک کشور دیگر است. در گذشته این قانون در دولتهای بسیاری وجود داشته و به اجرا در میآمده است. دولتها اعتقاد داشتند و هنوز هم دارند که شهروندان تمایل به دیدن و داشتن یک خط هوایی ملی قدرتمند هستند. بهرغم اینکه امروزه بسیاری از کشورها، خطوط هوایی ملی خود را خصوصیسازی کرده و سهم خود را به شدت کاهش دادهاند، اما هنوز هم شهروندان بسیاری از کشورها تمایل به اطمینان حاصل کردن از بقا و موفقیت خطوط ملی هوایی ( بدون توجه به هزینههای آن) دارند. قوانین و مقررات هوایی هر چند که تاثیر غیرقابل انکاری روی دسترسی داشته و همچنین با استفاده از خطوط هوایی است که مسافرت به مقاصد دور امکانپذیر میشود، اما باید توجه داشت که هواپیما تنها وسیله سفر نبوده و زیرساختها و سایر وسایل نقلیه نیز حداقل برای بازارهای نزدیک و در داخل مقاصد مدنظر قرار گیرند. در نهایت مقاصد گردشگری باید در تصمیمگیریهای منجر به دسترسی بهتر نقش فعالتری ایفا کنند. برای فعالان بخش گردشگری نشستن بر سر میز تصمیمگیری و تمایل نشان دادن به بهبود وضعیت دسترسی و در نتیجه گردشگران بیشتر کافی نیست. آنها باید تحقیقات بیطرفانه خود را انجام داده و به دولتها نشان دهند که چگونه محدودیتهای کنونی مانع دسترسی و رشد گردشگران مقاصد میشود و در صورت بهبود یا رفع این محدودیتها، چه تفاوتی ایجاد خواهد شد.
ارسال نظر