میانکاله؛ مشارکت مردم در اکوتوریسم
حر عبدالملکی منصوری راهنمای طبیعتگردی و فعال محیطزیست معمولا در ایران بهخصوص در مناطق بکرتر جامعه محلی در تعارض با طبیعت است و طبق عادت به جا مانده از قبل سعی در کنترل طبیعت و تصرف در آن دارند؛ درحالی که در سالهای اخیر و با رواج کشاورزی و باغداری مدرن و سرمایهگذاری در پروژههای حفاظت از محیط زیست امکان تغییر این رویه، امکان حفاظت از گونههای در معرض خطر در این مناطق و ایجاد توسعه پایدار از طریق جذب گردشگر وجود دارد؛ اما مساله این است که تا زمانی که فعالیت صورتگرفته اثر اقتصادی ملموسی در تغییر وضعیت اقتصادی ساکنان ایجاد نکند، نمیتوانید آنها را برای حفظ این گونهها مجاب کنید.
حر عبدالملکی منصوری راهنمای طبیعتگردی و فعال محیطزیست معمولا در ایران بهخصوص در مناطق بکرتر جامعه محلی در تعارض با طبیعت است و طبق عادت به جا مانده از قبل سعی در کنترل طبیعت و تصرف در آن دارند؛ درحالی که در سالهای اخیر و با رواج کشاورزی و باغداری مدرن و سرمایهگذاری در پروژههای حفاظت از محیط زیست امکان تغییر این رویه، امکان حفاظت از گونههای در معرض خطر در این مناطق و ایجاد توسعه پایدار از طریق جذب گردشگر وجود دارد؛ اما مساله این است که تا زمانی که فعالیت صورتگرفته اثر اقتصادی ملموسی در تغییر وضعیت اقتصادی ساکنان ایجاد نکند، نمیتوانید آنها را برای حفظ این گونهها مجاب کنید. یکی از روشهای آزمودهشده در همه نقاط دنیا بحث اکوتوریسم، پرنده نگری یا تماشای گونههای در معرض خطر و ایجاد تعاملی میان محیط زیست و گردشگری، برای انتفاع آنها از یکدیگر است.
مصداق مشخص این مساله منطقهای است که من ۱۰ سال در آن مشغول بهکار هستم. از حدود ۱۰ سال پیش در قالب یک پروژه بینالمللی با عنوان «توانمندسازی جوامع محلی برای حفظ تنوع زیستی» کار روی این پروژه شروع شد. ما در همان آغاز کار متوجه شدیم که با توجه به اهمیت نقش بهرهبرداران در مدیریت منابع نمیتوان نقش جوامع محلی را نادیده گرفت و این یعنی باید بتوان آنها را قانع کرد که به عنوان مثال به جای شکار، منبع درآمد آنها اکوتوریسم باشد. در منطقهای در شرق مازندران به اسم «میانکاله» که شبه جزیرهای است که با کمک بعضی از دانشجویان روی آن کار میکنیم، تا همین چند سال پیش یکی از مناطق اصلی شکار محسوب میشد و در نتیجه تلاشهایی که در این سالها انجام شد این منطقه بهعنوان یک سایت فوقالعاده پرندهنگری و اکوتوریسم شناخته شده و سالانه حدود ۴هزار نفر از این منطقه دیدن میکنند، از شکارچیان بهعنوان راهنمایان محلی استفاده میکنیم و طبعا این گردشگران از جامعه محلی هم برای اقامت، حملونقل و غذا خدمات دریافت میکنند. این امر در مجموع حدود ۲۰۰میلیون تومان برای آنان درآمدزایی داشته و تبدیل به یک منبع درآمد جایگزین برای این شکارچیان دیروز شده است.
از طرف دیگر همزمان کلاسهای آموزشی برای توانمندسازی زنان در منطقه دایر شده و از آنها خواسته میشود که از انارها و تمشکهای وحشی موجود در منطقه مربا و ترشی تهیه کنند و ما این محصولات را از آنها خریده و در فروشگاههای مشخصی در شهرهای بزرگ عرضه میکنیم؛ البته مشروط بر اینکه مردانشان دیگر به شکار نروند. به نظر میآید این روند در زنجیرهای بههم پیوسته به حفظ گونههای در معرض خطر این ناحیه نظیر درناها، توسعه اکوتوریسم و بهبود معیشت جامعه محلی یا به عبارت دیگر همان توسعه پایدار میانجامد.
ارسال نظر