در گفتوگوی « دنیای اقتصاد» با «علیرضا زارعی» مطرح شد
رشد گردشگری با افزایش سهم آن در اشتغال و تولید ناخالص ملی
رتبه ایران در اولویت دادن دولت به صنعت گردشگری در بین ۱۴۰کشور ۱۳۵ است
گروه بنگاهها- ملیحه ابراهیمی: «تمرکز بر توریست فرهنگی و تاریخی کشور سریعترین و سادهترین راه ایران برای توسعه صنعت گردشگری است»؛ این را علیرضا زارعی کارشناس و فعال گردشگری در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» میگوید.
او که مشاور اجرایی مدیرعامل کانون جهانگردی و اتومبیلرانی و معاون گردشگری شرکت سرمایه گذاری گردشگری بانک صادرات ایران بوده است، معتقد است با توجه به گزارش سال ۲۰۱۳ مجمع جهانی اقتصادی در زمینه صنعت گردشگری، توجه ایران در بازاریابی برای جذب گردشگران خارجی باید معطوف به جاذبههای فرهنگی و تاریخی و در نتیجه جذب توریست فرهنگی باشد که اتفاقا سهم این نوع از توریست از بازار بینالمللی حدود ۳۷درصد است. زارعی با اشاره به تفاوت زیاد آمارهای این گزارش با آمارهای داخلی، میگوید: آمارهای دولت نهم و دهم همواره در همه زمینهها محل مناقشه بوده است، بنابراین گردشگری هم از این قاعده مستثنی نیست و آمارهای منتشر شده از سوی دولت با سایر آمارها اختلافاتی دارد. در ادامه گفتوگوی «دنیای اقتصاد» را با این فعال حوزه گردشگری میخوانید.
- درحال حاضر صنعت گردشگری کشور را از لحاظ بینالمللی چگونه ارزیابی میکنید؟
اجازه بدهید من با توجه به گزارش اخیر مجمع جهانی اقتصادی در سال ۲۰۱۳ این موضوع را بررسی کنم. این گزارش در زمینه صنعت گردشگری کشور ما نشان میدهد که گردشگری ایران در بین ۱۴۰کشور جهان هم اکنون در رده ۹۸ قرار دارد. برای مقایسه باید عرض کنم که در این شاخص به عنوان نمونه رتبه مالزی ۳۴ و رتبه ترکیه ۴۶ است. در این گزارش یک شاخص چندوجهی شامل مجموع منابع طبیعی، فرهنگی و انسانی تعریف شده که در این زمینه رتبه ایران ۷۴، مالزی ۱۷ و ترکیه ۲۷ است. اما رتبه کشورمان در جاذبههای فرهنگی و تاریخی ۹ است که این بهترین مزیت گردشگری کشور ما به حساب میآید. نکته جالبتر اینکه بهرغم تصور عمومی درباره جاذبههای طبیعی گردشگری ایران، ما در این شاخص در رتبه ۷۹ قرار داریم که با کمی اغماض در حقیقت در یک جایگاه متوسط قرار داریم.
- این رتبه چه اهمیتی دارد؟
مهمترین نکته این شاخصها به دست آوردن سرخطهای برنامه ریزی، سرمایه گذاری و بازاریابی است. این رتبهها به سادگی نشان میدهد که توجه ما در بازاریابی برای جذب گردشگران خارجی باید معطوف به جاذبههای فرهنگی و تاریخی و در نتیجه جذب توریست فرهنگی باشد که اتفاقا سهم این نوع توریست از بازار بینالمللی بیش از ۳۷ درصد است. این سادهترین راه برای توسعه سریع بازار گردشگری ایران است؛ چرا که علاوه بر اینکه ما در این خصوص از مزیت نسبی بسیار خوبی برخورداریم و این نوع از گردشگری از سهم خوبی هم در بازار برخوردار است با فرهنگ و قواعد اجتماعی ما نیز تا حدود بسیار زیادی سازگار است ،این سازگاری وقتی قابل درک است که ما بخواهیم توریسم فرهنگی را با توریسم آفتاب و ساحل مقایسه کنیم.
- در این گزارش وضعیت ایران به لحاظ امکانات و زیرساختها چطور است؟
رتبه ایران در بین ۱۴۰کشور جهان به لحاظ شاخصهای زیرساخت و محیط کسب و کار ۹۶ است و این درحالی است که، مالزی رتبه ۴۱ و ترکیه جایگاه ۵۲ را به خود اختصاص دادهاند این گزارش شاخص دیگری تحت عنوان سهولت مقررات دولتی مرتبط با گردشگری را مورد ارزیابی قرار داده که در این شاخص ایران رتبه ۱۱۲ مالزی ۵۵ و ترکیه ۶۴ را اخذ کردهاند قضاوت در این خصوص را به خوانندگان وامیگذاریم.اما در زمینه زیر ساختها، شاخصهای خصوصیتری هم مورد ارزیابی قرار گرفته که رتبه ایران در بخش حملونقل به لحاظ زیر ساخت حملونقل هوایی ۱۰۲، حملونقل ریلی ۴۵ و حملونقل دریایی ۸۰ است. همچنین کشورمان رتبه ۱۲۹ را در کیفیت حملونقل هوایی، جایگاه ۲ را در عوارض و هزینههای فرودگاهی و رتبه ۲ را در پایین بودن قیمت سوخت کسب کرده است که به این معنی است که وضعیت زیر ساختی حملونقل هوایی ایران به عنوان اصلیترین ابزار حملونقل در صنعت توریسم عبارت است از شبکه حملونقل هوایی ضعیف با عوارض فرودگاهی بسیار بالا و البته با هزینه سوخت مناسب.
- آیا این گزارش به شاخصهای دیگری هم پرداخته است؟
بله از آن جمله میتوان به این شاخصها نیز اشاره کرد، رتبه ایران در اولویت دادن دولت به صنعت گردشگری در بین ۱۴۰کشور ۱۳۵، در تخصیص بودجه دولتی ۸۲، در بازاریابی کارآ و موثر برای جذب گردشگر ۱۰۲ و در زمینه تعداد اتاق به عنوان یکی از زیر ساختهای اصلی گردشگری ۱۱۰ است.
از آنجا که آخرین گزارش کشور در خصوص تولید ناخالص ملی در دولت دهم تهیه شده و آمارهای دولت نهم و دهم همواره در همه زمینهها محل مناقشه بوده است، بنابراین گردشگری هم از این قاعده مستثنی نیست و آمارهای منتشره از سوی دولت با سایر آمارها اختلافاتی دارد. مثلا در حالیکه درآمد کشور از گردشگری توسط دولت در سال گذشته، ۵/۵ میلیارد دلار اعلام شده، گزارش مذکور در آمد ایران را ۴۱۶ میلیون و ۴۷۵ هزار دلار(معادل ۲/۵ درصد تولید ناخالص ملی ) اعلام کرده است که با این حساب ما با یک اختلاف حدود هزار درصدی در میزان درآمد گردشگری مواجه هستیم.
اما به اعتقاد من این اختلاف قابل توجه میان آمارها ناشی از اختلاف نظر در تعداد گردشگر ورودی است و با توجه به اینکه تعریف دولت از گردشگر ورودی تعداد بیشتری از افراد را شامل میشود، سبب شده که درآمد حاصله هم بیشتر نشان داده شود.
- چرا معیار موفقیت صنعت گردشگری در کشورها بر اساس تعداد گردشگر خارجی ورودی سنجیده میشود؟
این معیار بر اساس اقتصادی بودن ماهیت گردشگری مبنای موفقیت قرار گرفته است و با توجه به اینکه تاثیر درآمدهای ناشی از گردشگران خارجی بر اقتصاد بسیار
قابل توجه است، تقریبا همه پذیرفتهاند که صنعت گردشگری به لحاظ اقتصادی در صورتی به موفقیت دست مییابد که تعداد گردشگر خارجی ورودی بیشتری داشته باشد. البته گردشگری داخلی هم تاثیرات قابل تاملی بر اقتصاد میگذارد که علاوه برتاثیر افزایشی بر تولید ناخالص ملی، کارکردهایی نظیر توزیع ثروت از جمله مهمترین این اثرات برشمرده میشود که در بحث عدالت اقتصادی جایگاه مهمی دارد.
- در مورد نسبت گردشگری داخلی به گردشگری ورودی استانداردی وجود دارد؟
بله. بر اساس استانداردهای بینالمللی نسبت گردشگری داخلی به گردشگری خروجی باید حدود ۶ نفر تا ۱۰ نفربه یک باشد، یعنی به نسبت هر ۶ تا ۱۰ سفر داخلی یک سفر خارجی خروجی اتفاق بیفتد، اما این نسبت در ایران ۳به یک است که در پدید آمدن آن هر دو طرف موضوع سهم دارند؛ به این معنا که هم سهم گردشگر خروجی ما بالاست و هم سهم گردشگری داخلی ما پایین است.
- با این تفاسیر چگونه میشود سهم گردشگری را در تولید ناخالص ملی افزایش داد؟
اقدامات زیادی باید انجام پذیرد تا سهم گردشگری در تولید ناخالص ملی افزایش پیدا کند. بخش وسیعی از این اقدامات اصلاح ساختارها و مقررات است. اما نکته اصلی این است که تا وقتی که بخش قابل ملاحظهای از فرآیندهای اقتصادی کشور به گردشگری پیوند نخورده باشد، صنعت توریسم از اثرگذاری لازم در تولید ناخالص ملی برخوردار نخواهد شد در واقع زمانی صنعت توریسم در اقتصاد کشور دیده خواهد شد و در تصمیمگیریها مورد عنایت قرار خواهد گرفت که مثلا سهم افراد شاغل در این صنعت قابل ملاحظه باشد، مثل صنعت خودرو سازی که بهرغم اینکه از توجیه اقتصادی کافی برخوردار نبوده و صنعت موفقی هم محسوب نمیشود؛ ولی سال هاست به دلیل سهم زیاد از اشتغال کشور با هزینه مردم در حال فعالیت است. اگر سهم گردشگری از تولید ناخالص ملی و اشتغال در کشور قابل
چشم پوشی نباشد، آنگاه گردشگری در ریل توسعه قرار میگیرد و به سرعت بالنده میشود.
- به اعتقاد شما آیا ایران سالهای اخیر در گردشگری دچار رکود بوده است؟ اگر اینطور است چرا؟
به نظرم همینطور بوده است. حال گردشگری این روزها خوب نیست، زیرا تاثیر آن از عوامل بیرونی بسیار زیاد است؛ مثلا تاثیر عوامل سیاسی چه داخلی چه بینالمللی و همچنین تاثیر
قابل ملاحظه عوامل اقتصادی که مجموع این عوامل در حداقل چهار سال اخیر به نفع گردشگری نبوده است. در توریسم ایران، سیاست خارجی، تحریمها و تبلیغات سوء خارجی تاثیرات قابل توجهی بر تعداد گردشگر ورودی ما گذاشته که به این عوامل باید رکود اقتصادی در سطوح بینالمللی هم اضافه کرد از سوی دیگر واقعی نبودن نرخ ارز در مقایسه با هزینه خدمات گردشگری داخلی امکان رقابت گردشگری ایران را چه در بخش گردشگری داخلی و چه گردشگری ورودی بهطور قابل ملاحظهای کاهش داده است. البته جدا از تاثیرات عوامل بیرونی باید به ناکارآمدی عوامل درونی هم اشاره کنیم که از آن جمله ناکارآمدی اقدامات تبلیغی و بازاریابی است.
البته به نظر میرسد که رویکرد دولت یازدهم نسبت به موضوع گردشگری بسیار مثبت است و فعالان گردشگری کشور فراموش نخواهند کرد که رییس محترم جمهور در خلال رقابتهای انتخاباتی اعلام کردند که ۱۰ میلیون گردشگر ورودی را برای دولت تدبیر و امید هدف گذاری کردهاند. البته صنعت گردشگری کشور تا این لحظه همچنان در اختیار عوامل دولت دهم است و متولیان صنعت گردشگری در دولت دهم در همه بخشهای این صنعت همچنان برمسند خود تکیه زدهاند و معاون رییس جمهور و رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری هنوز سیاستهای خود را در این بخش تبیین نکردهاند. بهتراست آقای نجفی هر چه سریعتر در این زمینه تصمیم بگیرند.
ارسال نظر