فازبندی احیای بازار «سفر»

نزدیک به یک‌سال و نیم پس از شیوع ویروس کرونا و تبعات آن بر صنعت گردشگری، ولی تیموری معاون گردشگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی در گفت‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» برای اولین‌بار از میزان خسارت‌های واردشده بر این صنعت سخن گفت و آن را تا پایان سال ۱۳۹۹ بالغ بر ۳۰ هزار میلیارد تومان اعلام کرد. او همچنین در این گفت‌وگو از چهار گام دولت در یک‌سال و نیم گذشته برای احیای نبض سفر خبر داد و آنها را صدور مجوزهای سفرهای اضطراری مانند تجارت‌، زندگی و باز شدن مرزها برای گردشگران سلامت،‌ چانه‌زنی برای ورود گردشگران خارجی با تست منفی(که البته محقق نشد) و در نهایت موفقیت در اقناع کمیته امنیتی انتظامی‌اجتماعی ستاد ملی کرونا برای ورود گردشگران واکسینه شده یا دارای تست منفی دانست. تیموری همچنین درخصوص چرایی ممنوعیت‌های سفر‌های داخلی با وسیله نقلیه شخصی و در مقابل آن عدم‌ایجاد محدودیت برای وسایل حمل‌ونقل عمومی استدلال‌هایی را مطرح کرد و درباره فعالیت‌های انجام شده در مجموعه تحت مدیریتش برای دوره پساکرونا توضیحاتی داد.

 از دغدغه‌های فعالان حوزه گردشگری این روزها تصاحب بازار گردشگری ورودی ایران توسط کشورهای همسایه با ممنوعیت سفر توریست‌های خارجی به کشور است. آنها می‌گویند با توجه به اینکه این گردشگران واکسن دریافت کرده و تست منفی هم دارند،‌ چرا نمی‌توانند به ایران سفر کنند؟

باید ابتدا به این نکته اشاره کرد که نه‌تنها ایران بلکه تمام کشورهای دنیا با بروز پاندمی ‌و شیوع ویروس کرونا در یک شرایط فوق‌العاده قرار گرفته‌اند که کسب‌وکارها هم از آن متاثر شده است، از این‌رو ما طبیعتا نمی‌توانیم همان رفتاری را که پیش از کرونا داشتیم ادامه دهیم. ویروس کرونا باعث شد برای اولین‌بار در صنعت گردشگری تمام ایرلاین‌ها در جهان زمینگیر و متحمل خسارت‌های سنگین شوند. اگر تا پیش از شیوع این ویروس در دنیا مباحثی مانند جهانی شدن و برداشته شدن مرزها مطرح می‌شد با پاندمی کشورها در سطح گسترده‌ای موانعی را برای ورود و خروج اتباع خود گذاشته و به‌شدت از مرزهای خود مراقبت می‌‌کردند و همین امر رفت‌وآمدها را با اختلال مواجه کرد. گردشگری صنعتی است که بیش از سایر کسب‌وکارها از شیوع این ویروس آسیب دید،‌ اگر در برخی مشاغل نیاز به جابه‌جایی نبود و می‌شد با فناوری آنها را انجام داد،‌ توریسم به عنوان صنعتی انسان‌محور که مبتنی بر تعاملات انسانی و جابه‌جایی است،‌ نمی‌توانست به روال سابق خود باقی بماند، زیرا هرگونه جابه‌جایی به امری خطرآور بدل شد که متخصصان تاکید داشتند باید آن را محدود و به‌شدت کنترل کرد. همین موضوع در یک‌سال و نیم گذشته سبب بسته یا محدود شدن ۸۵ درصد مقاصد گردشگری شد و معدود مناطقی هم با مجموعه‌ای از پروتکل‌ها با حساسیت‌های فراوان گردشگر داشتند. بنابراین زمانی که درباره ایران و چالش‌های پیش روی آن صحبت می‌کنیم آن را باید در مجموعه مشکلات پیش روی این صنعت در عرصه جهانی در نظر بگیریم.

با اعلام شیوع کرونا در ایران در اسفند سال ۱۳۹۸ براساس مصوبه ستاد ملی کرونا بلافاصله مرزها بسته و رفت‌وآمد اتباع خارجی هم ممنوع شد. البته بعد از مدتی برای موارد اضطراری مجوزهایی صادر شد تا کسانی که برای تجارت،‌ زندگی‌ یا برنامه‌هایی که با تایید و تصویب ستاد ملی کرونا همراه بود بتوانند سفر کنند که آنها نیز اقسامی ازگردشگری است. ما در دوره شیوع کرونا به‌دنبال پیگیری این موضوع هستیم تا بتوانیم محدودیت‌ها را در این حوزه کاهش دهیم و با ملاحظه تجربه‌های جهانی به‌ویژه کشورهای اطراف دفاعیه‌های خود را به ستاد ملی کرونا ارائه داده‌ایم. (در این مدت شاهد بروز و جهش‌های متوالی ویروس کرونا با منشأ کشورهایی مانند چین، انگلیس، هند و... بوده‌ایم و همین موضوع باعث سختگیری در ترددهای بین‌مرزی ‌شد). در رایزنی‌هایی که با وزارت امورخارجه، وزارت بهداشت‌، وزارت راه‌وشهرسازی و دستگاه‌هایی که در موضوع ورود گردشگران مسوولیت داشتند،‌ انجام دادیم این ممنوعیت مطلق تعدیل شد و موفق شدیم در گام اول برای کسانی که به شکل انفرادی برای تجارت و سایر مشاغل وارد کشور می‌شدند مجوز‌های لازم را بگیریم. به این ترتیب برای چنین افرادی همکاران ما می‌توانستند بلیت تهیه کرده و هتل رزرو کنند. در گام بعدی ما برای حوزه گردشگری سلامت وارد رایزنی شدیم و نظر موافق ستاد را کسب کردیم. ایران یک مقصد جذاب برای توریست‌های سلامت است. پیش از کرونا برخی گردشگران این حوزه با پزشکان ایرانی وارد فرآیند درمان شده بودند و نمی‌توانستند آن را یکباره متوقف کنند، نمونه آن یک بیمار مبتلا به سرطان که باید دو هفته یکبار شیمی درمانی شده یا معالجات خود را پیگیری کند. صدور مجوز برای ادامه کار گردشگری سلامت باعث شد ۲۷۰ آژانس ما در این حوزه مشغول به‌کار بمانند و هر آژانس هم می‌توانست ۶۰ گردشگر وارد ایران کند. البته بخشی از گردشگران سلامت بیماران هستند و بخش دیگر آن همراهان‌شان. بنابراین همان‌طور که ملاحظه می‌کنید در همین دوره پاندمی و کرونا که صدور ویزای توریستی ممنوع بود در دو قالب گردشگران تجاری و سلامت ما شاهد ورود توریست‌ها به ایران بودیم که خدمات مناسبی هم به آنها داده شد. از سوی دیگر ما با این هدف که چراغ بنگاه‌های ما خاموش نشود دو بار در کمیته‌های تخصصی درخواست کردیم که سفرهای ورودی به ایران با رعایت پروتکل‌ها و تحت نظارت آژانس‌ها دوباره برقرار شود که متاسفانه تایید نشد.

 چرا زمانی که گردشگرانی واکسن دریافت کرده و تست منفی هم دارند نمی‌توانند به ایران سفر کنند؟

واکسن کرونا یک مساله جدید است که به یکی، دو ماه اخیر بازمی‌گردد. تا پیش از این فقدان واکسن باعث ترس و هراس از ورود گردشگرانی می‌‌شد که می‌توانستند انواع جدید ویروس را به کشور وارد کنند. در همین راستا بود که ما هم تمرکزمان را روی سفرهای داخلی گذاشتیم تا بتوانیم مجوزهای لازم را برای آنها دریافت کنیم و نمونه‌اش تعطیلات نوروز ۱۴۰۰ بود که دیدید چقدر ما را به حاشیه بردند. بعد از تعطیلات ما روی فاز بعدی متمرکز شدیم تا از ستاد ملی کرونا مجوزهای لازم را برای ورود توریست‌های خارجی بگیریم،‌ با واکسینه شدن شهروندان در برخی کشورها،‌ استدلال ما هم در ستاد این بود که بخشی از شهروندان کشورهای مختلف واکسینه شده و می‌توانند سفر کنند. البته فراموش نکنید مساله پاسپورت واکسن همچنان یک بحث جدید است و در اتحادیه اروپا هم این شیوه از گردشگری از ابتدای تابستان آن هم برای کشورهای عضو منطقه شینگن اجرا می‌شود. بنابراین ما همزمان با باز شدن مرزهای کشورها برای شهروندانی که واکسن دریافت کرده یا تست منفی دارند مذاکراتی را با وزارت‌خارجه،‌ ستاد ملی کرونا و... داشتیم که در نهایت آنها مجاب شدند آرام آرام و با رعایت پروتکل‌ها فضا برای ورود این گردشگران باز شود. همین هفته گذشته هم در کمیته امنیتی انتظامی‌اجتماعی ستاد ملی کرونا دستورالعمل مربوط به ورود و خروج گردشگران خارجی به تصویب رسید که به ستاد ملی کرونا می‌رود و بعید است مشکلی داشته باشد. در این صورت با رعایت پروتکل‌های خاص و یکسری شرایط نظیر تست کرونا و واکسن ورود این گردشگران آزاد می‌شود. البته مبنای اصلی درباره سفر به ایران تست منفی کرونا است و به‌نظر می‌رسد ما همزمان با اولین مقاصد دنیا بازگشایی مرزها را خواهیم داشت. 

 یکی از انتقادهایی که به وزارت متبوع شما وارد می‌شود این است که در سایر کشورها در دوره پاندمی تاکید روی گردشگری داخلی قرار گرفت،‌ درحالی‌که در ایران برنامه روشنی برای این حوزه وجود نداشت و گردشگری داخلی هم به محاق رفت و دست‌اندرکاران این حوزه دچار خسارت شدند. آیا این نقد را به مجموعه تحت مدیریت‌تان وارد می‌دانید؟

من مخالف این نقد هستم و با دلیل و سند می‌گویم این‌طور نیست. ما از ابتدای اردیبهشت ۱۳۹۹ سفرهایمان را شروع کردیم و تنها در دو ماه اول یعنی در اسفند ۱۳۹۸ و فروردین ۱۳۹۹ که ابتدای ورود کرونا به ایران بود شاهد رکود بیشتر در این حوزه بودیم. در شهریور ۱۳۹۹ حتی ما با پیک گردشگری مواجه بودیم،‌ بنابراین مشابه سایر کشورها،‌ گردشگری داخلی در ایران هم رونق داشت. ممکن است به‌واسطه حساسیت‌های بیشتر مردم تعداد سفرها کاهش پیدا کرده باشد و مسوولان وزارت بهداشت در برهه‌هایی با ظهور موج‌های کرونا موانعی را برای سفرهای انبوه در نظر بگیرند اما این به معنای ممنوعیت کامل سفر نبوده است. در هیچ کشوری هم صنعت توریسم رونق پیش از کرونا را ندارد و می‌توانم بگویم اتفاقا ما خیلی زود جریان سفر داخلی را شروع کردیم و عده‌ای هم بابت این موضوع از ما انتقاد می‌کنند. ما در فروردین ۱۳۹۹ پروتکل‌ها و دستورالعمل‌های مرتبط با تاسیسات‌ گردشگری،‌ تورها و راهنمایان را تهیه کرده و در ستاد ملی کرونا به تصویب رساندیم. پس از تصویب و ابلاغ، دوره‌های آموزشی برای فعالان گردشگری اجرا شد زیرا نه‌تنها راهنمایان و سایر دست‌اندرکاران در معرض این ویروس هستند بلکه آنها می‌توانند مشتریان خود را هم مبتلا کنند،‌ در این راستا ما به آنها آموزش دادیم که چطور هم از خودشان و هم از دیگران در برابر این ویروس حفاظت کنند. علاوه بر اینها ما توانستیم با استدلال‌هایی که داشتیم گردشگری را از گروه سوم مشاغل که حتی با زرد شدن یک مقصد،‌ کسب‌وکارهای گردشگری در آن تعطیل می‌شد، به گروه اول بیاوریم. یعنی همان‌طور که داروخانه و سوپرمارکت و نانوایی باز است،‌ هتل‌ها،‌ اقامتگاه‌ها و سایر مراکز گردشگری هم باز بودند. 

 شما از باز بودن هتل‌ها و اقامتگاه‌ها صحبت می‌کنید اما زمانی که با منع تردد مواجه می‌شویم عملا کسی نیست که بخواهد از خدمات هتل یا اقامتگاه استفاده کند.

در زمان اعمال محدودیت‌ها، حمل‌ونقل‌های عمومی انجام می‌شود و گردشگرانی که با تور یا وسایل حمل‌ونقل عمومی سفر می‌کنند می‌توانند از این مراکز استفاده کنند. اتفاقا اصل مشتری‌های ما از این طریق هستند. زیرا اغلب کسانی که به شکل انفرادی سفر می‌کنند محل اقامت‌شان یا چادر است، یا منزل اقوام یا پارک و مدرسه. اما زمانی که گردشگر از طریق تور و دفاتر خدمات مسافرتی اقدام می‌کند محل اقامتش هم یک مکان رسمی است. پیش از کرونا هم که بخش اعظم مردم در تعطیلات سفر می‌کردند ضریب اشغال‌ هتل‌های ما به ۵۰ درصد می‌رسید به‌واسطه اینکه مردم اماکنی مانند پارک و مدرسه و منزل اقوام را ترجیح می‌دادند،‌ بنابراین با محدودیت سفرهای انفرادی، تورهای گردشگری مورد اقبال بیشتری قرار می‌گیرند. 

 آیا در واقعیت هم در زمان اعمال محدودیت‌های سفر تورها با استقبال بیشتری مواجه شدند؟ آیا در عمل شاهد نبودیم که وسایل حمل‌ونقل عمومی پروتکل‌ها را رعایت نکرده و رزروهای انجام شده اقامتگاه‌ها و هتل‌ها هم با بسته شدن جاده‌ها به روی سفرهای انفرادی کنسل شدند؟ 

من به‌عنوان متولی گردشگری باید به فکر همکارانم باشم. از نظر من سفری قابل نظارت است که در زنجیره تامین خدمات رسمی ما جریان داشته باشد. در این زنجیره آژانس مکلف است برای هر تور یک راهنما داشته و برای اقامت یک محل رسمی در نظر بگیرد. ما در معاونت گردشگری به‌دنبال توسعه چنین سفرهایی بودیم و برای آنها هم مجوزهای لازم را گرفتیم. در نظر داشته باشید در این شرایط شما اگر سفر را آزاد هم بگذارید بسیاری ترجیح می‌دهند مسافرت نکنند چون از ابتلا به کرونا می‌ترسند و نمی‌خواهند بیمار شوند. از همین روست که ما دنبال سفر برنامه‌ریزی‌شده هستیم و سفرهای انبوه در داخل زنجیره تامین خدمات اصلی ما نمی‌گنجند. این سفرها تنها باعث مشکلاتی پیش‌روی این صنعت می‌شوند، در مقابل ما باید از سرمایه‌گذاری‌های رسمی حمایت کنیم. درحال‌حاضر همچنان درحال متقاعدسازی مسافران هستیم که آنها به این زنجیره خدمات ایمن که در آنها پروتکل‌ها رعایت می‌شود تمایل نشان دهند. 

درباره عدم رعایت پروتکل‌ در وسایل حمل‌ونقل عمومی که گفتید ما هم آن را قبول داریم اما در ستاد ملی کرونا حجم سفرها را در نظر می‌گیرند. اینکه تعداد کسانی که با وسیله شخصی سفر می‌کنند چند نفر هستند و کسانی که از این وسایل استفاده می‌کنند چند نفر! از نظر آنها زمانی که محدودیت‌های سفر ایجاد می‌شود تعداد کمتری مسافرت می‌کنند. ما در این راستا دنبال این بودیم که منافع بخش گردشگری لحاظ شود و از این رو توانستیم آنها را متقاعد کنیم تا در این ایام مراکز گردشگری باز بمانند. اینکه در این دوره کمتر تاسیسات گردشگری منفعت بردند طبیعی است زیرا بالاخره مردم به‌واسطه شیوع این ویروس نگرانی‌های جدی دارند و از طرف دیگر هم مسوولان مدام تاکید دارند که مردم سفر نروند. علاوه بر آن تا پیش از شیوع کرونا فرهنگ سفر گروهی ما عموما مرتبط با سفرهای خارج از کشور بود و سفرهای داخلی معمولا از طریق انفرادی انجام می‌شد‌،‌ کرونا باعث شد با ایجاد محدودیت‌ها با توسعه سفرهای گروهی مواجه باشیم. از این روست که من موافق نیستم سفرهای داخلی در ایران برخلاف دنیا توسعه نداشته،‌ می‌توان این‌طور گفت که ما به سمت تورهای برنامه‌ریزی‌شده رفته‌ایم و ایجاد محدودیت‌ها هم تنها منحصر به ایران نیست، در ترکیه کشور همسایه‌مان در مواردی شاهد تعطیلی تمام مراکز در ایام پیک شیوع ویروس بودیم و ما هم مشابه دیگران تلاش می‌کنیم این ویروس را کنترل و مدیریت کنیم. 

 آیا برآوردی از خسارت‌های وارده به صنعت گردشگری در دوران کرونا وجود دارد؟ چند اقامتگاه،‌ آژانس و... تعطیل و چه تعداد نیروی انسانی در این حوزه تعدیل شده است؟

در آسیا و اقیانوسیه ۸۵ درصد گردشگران بین‌المللی کاهش داشته است یعنی اگر پیش از شیوع کرونا ۱۰۰ نفر سفر می‌کردند این رقم به ۱۵ نفر رسیده است. بنابراین خسارت‌های وارده به صنعت گردشگری در ابعاد جهانی است و نگاه ما به این چالش باید در سطح بین‌المللی باشد. در ایران هم فعالیت‌های حوزه صنعت توریسم کاهش پیدا کرده و همچنین با پروتکل و شرایط ویژه‌ای انجام شد که رکود در کسب‌وکارهای مرتبط را به همراه داشت. براساس آمارها و مستنداتی که از استان‌های مختلف داریم از ابتدای شیوع کرونا تا پایان سال ۱۳۹۹ به این صنعت چیزی حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان خسارت وارد شده است. این خسارت‌ها در دو بخش دسته‌بندی می‌شوند. یک بخش از آنها به ضررهایی برمی‌گردد که هتل‌ها، ‌اقامتگاه و... به‌واسطه محدودیت‌های سفر متحمل شدند. این موضوع به‌ویژه درباره نوروز ۱۳۹۹ بیشتر بود. به این معنا که هتلدار یا صاحب اقامتگاه موادغذایی برای مسافران خود خریداری کرده بود و با کنسلی تورها و مسافران متضرر شد. علاوه بر آن زمانی که هتل باز است،‌ باید بدون داشتن میهمان، هزینه‌های مرتبط با آب،‌ برق،‌ سرمایش، گرمایش،‌ نیروی انسانی، فضای سبز و... را بپردازد که تمام اینها برایش ضرر است. بخش دیگر این خسارت‌ها به عدم تحقق عملکرد برمی‌گردد. در این حالت با فرض داشتن گردشگر و شرایط مشابه پیش از کرونا، یک فعال حوزه کسب‌وکار توریسم می‌توانست درآمدی داشته باشد که با محدودیت سفر و کاهش تعداد گردشگران این درآمد را از دست داده است. در کشور ما مجموع این خسارت‌ها با پرسش‌ از بخش‌خصوصی به ۳۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. اما درباره تعداد بیکاران عدد دقیق را وزارت کار در اختیار دارد. در حوزه گردشگری به‌واسطه ماهیت این صنعت برآورد تعداد افرادی که کارشان را از دست داده‌اند دشوار است. زیرا ما شاهد حضور شاغلان فصلی در این صنعت هستیم،‌ به عنوان مثال یک هتل ممکن است در زمان معمول ۱۰ کارمند داشته باشد و در نوروز و پیک سفرها به یکباره این عدد به ۵۰ نفر افزایش پیدا کند یا راهنمایان گردشگری که در این دوره تعداد زیادی از آنها با چالش‌‌های شغلی مواجه شدند. همان‌طور که گفتم در دنیا سفر و گردشگری ۸۵ درصد کاهش داشته و به تبع آن راهنمایان هم با رکود بی‌سابقه‌ای در کارشان مواجه شده‌اند به‌ویژه در حوزه گردشگری ورودی که بخش بزرگی از راهنمایان ما در این حوزه مشغول به‌کار بودند. 

  وزارت گردشگری در این یک‌سال و نیم چه ایده‌هایی را برای توسعه گردشگری در دوران پساکرونا پیاده کرده است؟

ما در دوره کرونا با یک وضعیت متناقض روبه‌رو بودیم. به این ترتیب که درحالی‌که می‌خواستیم سفر با تور را تبلیغ کنیم براساس مصوبات ستاد کرونا نمی‌‌توانستیم سفر را تبلیغ کنیم. در چنین وضعیتی اگر میلیاردی هم با صداوسیما قراردادی بسته می‌شد آنها نمی‌توانستند تور یا سفر را تبلیغ کنند. در این شرایط ما به‌دنبال آماده کردن بسترها رفتیم و اینکه محتواهایمان را به سمت دیجیتالی شدن ببریم و در سبک تبلیغات‌مان هم بازنگری داشته باشیم. همین موضوع هم باعث شد محتواهای بازاریابی و تبلیغات ما دیجیتال‌محور شود و از شبکه‌های اجتماعی و وب‌سایت‌ها استفاده کنیم. در این یک‌سال و نیم داده‌ها و اطلاعات ما به روز شد و توانستیم کلیپ‌های ۳۶۰ درجه باکیفیت از ظرفیت‌های گردشگری‌مان تهیه کنیم. همچنین از آنجا که برنامه ما روی توزیع سفر بود‌، به سمت تنوع‌بخشی محصولات حرکت کرده و درباره هر کدام از انواع گردشگری مانند گردشگری روستایی، تاریخی، فرهنگی، سلامت و... محتواهایی تهیه شد. در این دوره همچنین آرشیوهای ما به روز شده و از سنتی به دیجیتالی تبدیل شدند. علاوه بر آن تا پیش از این ما یک پرتال اطلاع‌رسانی گردشگری نداشتیم اما اکنون یک پرتال رسمی پنج‌زبانه در اختیار داریم و استان‌هایمان هم پرتال دوزبانه دارند. از این‌رو می‌توانم در جمع‌بندی بگویم که ما از این فرصت زمانی برای دقیق کردن اطلاعات خود،‌ تهیه پکیج‌های استاندارد برای انواع مشتری اعم از وی‌آی‌پی، متوسط و... برنامه‌های بازاریابی و چگونگی کمک گرفتن از بخش‌خصوصی استفاده کردیم.

p18- (2) copy